این دنیا هرطور که باشد و هرقدر هم که به انسان سخت بگذرد، درنهایت پس از چندین سال، که حد بالای آن معمولاً برای ما انسانها بیشتر از صد سال نیست، تمام میشود و میگذرد و پروندۀ عمر انسان در این دنیا بسته میشود اما زندگی پس از مرگ چطور؟ آنجا که تمامی ندارد و ابدی است. هزار سال؟ ده هزار سال؟ یک میلیون سال؟ ابدی، یعنی نهایت ندارد. کیفیت آن زندگی نیز بستگی دارد به آنچه که در این دنیا انجام دادهایم. پس چه چیزی ارزشمندترین کالاست؟ بهنظر میرسد ارزشمندترین کالا، کالایی است که انسان بتواند زندگی این دنیا و مهمتر از آن، زندگی پس از مرگ خود را بهوسیلۀ آن آباد کند. آن کالا چیزی نیست جز ایمان به خداوند متعال و ایمان به آنچه که او خواسته است. با ایمان به خداوند متعال است که انسان میتواند آنگونه عمل کند که خداوند میپسندد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم هنگامیکه برتریهای حضرت خدیجه سلام الله علیها را ذکر میکردند، نخستین خصوصیتی که به آن اشاره کردند، ایمان ایشان بود. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز ایشان را اولین بانویی که به اسلام ایمان آورد، معرفی فرمودند.
ایمان به خداوند متعال ارزشمندترین چیزی است که یک انسان میتواند داشته باشد و مهمتر این است که با ایمان به او از دنیا برود تا زندگی او در آخرت و پس از مرگ، همراه با عذاب ابدی نگردد. بااینحال، بسیاری از اوقات ایمان به خداوند متعال رها میشود و به دلایل مختلف انسان اعتقاد خود را به خداوند متعال از دست میدهد و خلاف آنچه که خداوند عزوجل میپسندد، عمل میکند. قرآن در آیه۷۷ سوره مائده خطاب به اهل کتاب که به دین حق تن ندادند و از هواهای نفسانی خود پیروی کردند و گزافهگویی نمودند، میفرماید:
«قُلْ یَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَاتَغْلُوا فِی دِینِكُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لَاتَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا كَثِیرًا وَ ضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِیلِ: بگو اى اهل كتاب در دین خود به ناحق گزافهگویى نكنید و از پى هوسهاى گروهى كه پیش از این گمراه گشتند و بسیارى [از مردم] را گمراه كردند و [خود] از راه راست منحرف شدند، نروید!».
شیطان، هماره و مجدانه در پی سوگند خویش برای گمراهکردن انسانهاست و به این سوگند عمل کرده و میکند و جز مخلصان، از دام او رهایی ندارند. او از طایفه موحدان، کسانی را شکار میکند تا از فطرت خدایی و توحیدشان جدا شوند و به دام شرک در افتند و ایمان به خداوند متعال را وانهند. نمونههایی از این دست فراوان است، فرقی ندارد که درسخوانده باشند یا درسناخوانده، ثروتمند باشند یا فقیر. بودهاند افرادی که به تعبیر قرآن گمراه شدند و کسانی از نزدیکان و دوستان و خویشان خود و افراد دیگر جامعه را گمراه نمودند و ایمان آنان به خداوند را خدشهدار کردند، تا آنجا که بهجای آنکه خداوند یکتا را بپرستند و به فرمانهای او گوش کنند و دین او را یاری و نصرت کنند، برعکس به یاری و نصرت شیطان روی آوردند و انصار شیطان شدند. اینان در آخر هم با کولهباری از گناه ضلالت خود و دیگران دنیا را ترک کردند تا پاسخگوی اعمال خود در آن سرا باشند. سوگند شیطان همواره مصداقهایی خواهد داشت.
اگر به هر دلیلی، ایمان خود را به خداوند متعال از دست بدهیم و با دینی که خداوند متعال آن را نمیپسندد از دنیا برویم، چه بسا شرایطی که در دو آیه زیر برای ما توصیف شده است، در انتظارمان خواهد بود:
«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَ لَم ْیُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَ مَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آیَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ: چه کسی ستمکارتر از آنی است که به خدا دروغ بندد یا بگوید “به من وحی شده” درحالیکه چیزی به او وحی نشده است و نیز کسی که بگوید من (نیز) مانند آنچه خدا نازل کرده نازل میکنم. اگر ببینی آن هنگام که (این) ستمگران در سختیهای مرگ باشند و فرشتگان دستانشان را (بهسوی آنها) گشوده (و فریاد میزنند) جانتان را بیرون کنید. امروز به سزای آنچه بهناحق درباره خدا میگفتید و از پذیرش آیات او تکبر میکردید، به عذاب خوارکنندهای مجازات میشوید». (انعام،۹۳)
«وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَ مَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیكُمْ شُرَكَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ: (در قیامت به مردم خطاب میشود) همانگونه که در آغاز شما را (تنها) آفریدیم، (اکنون) تنها به نزد ما آمدید و آنچه (از مال و اولاد) به شما داده بودیم، پشت سر گذاشتید. آن شفیعانتان را که (در ربوبیت و عبادت ما) شریک میپنداشتید؛ همراه شما نمیبینیم. پیوند میان شما و آنها (و همهچیز) گسسته شد و آنچه در پندار شما بود، از دستتان رفت». (انعام، ۹۴)
راه رسیدن به ایمانی که از دست نرود و خداوند آن را بپسندد چیست؟ بهنظر میرسد اطاعت از خداوند و انجام کارهای علمی و پژوهشی تنها راه مناسب است تا دلایل و استدلالهای محکم ایمان به خداوند را دریابیم و با بهره بردن از آن، در طوفانهای زندگی و شرایط مختلف ایمان خود را از دست ندهیم. این روایت میتواند بارها و بارها ما را به فکر وادارد که فرمودند: «من دخل هذا الدین بالرجال اخرجه منه الرجال کما ادخله اول مرة و من دخل هذا الدین بالکتاب و السنة زالت الجبال قبل ان تزول: هرکس با (نگاه به) مردمان (و بدون تحقیق) این دین را بپذیرد، (همان) مردمان او را همانگونه که داخل (دین) کردند، از دین بیرون میبرند؛ (اما اگر) کسی (با بهرهمندی) از کتاب و سنت این دین را پذیرفت، کوهها (ی استوار) فرو میریزند، قبل از اینکه او نابود شود (اشاره به اینکه چنین ایمانی خللناپذیر است).
این روایت نشان میدهد که باید تعصب را کنار گذاشت و با دلیل و منطق به کتاب و روایات مراجعه کرد و ایمان به خداوند متعال و پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام را دریافت. اگر سؤال و شبههای برای انسان پیش میآید باید به افرادی که در این راه کار کردهاند و کتابهایی که در این زمینه نوشته شدهاند، مراجعه کنیم و پاسخ سؤال خود را پیدا کنیم و گرنه صرف اینکه چون افرادی را که دوستشان داریم آن دین را دارند، مسلمان شویم یا دین دیگری را برگزینیم کفایت نمی کند. اگر با شبهاتی مواجه شدهایم، به دنبال پاسخ آنها باشیم وگرنه ممکن است انسان در فراز و نشیب زندگی، مادی یا معنوی، در دامن کفر فروغلتد و ارزشمندترین کالایی را که میتوانست بهدست آورد، از دست بدهد.
امیدواریم خداوند متعال ما را در راه دین خود ثابت قدم بدارد و ایمان به خودش را در اعماق جان و دل ما جای دهد.