نویسنده: حسین دادگستر
کلیدواژه: توسعۀ اجتماعى ــ اقتصادی، حقوق الله، تبرعات، مؤسسات ملهم از آیین بهائى
چکيده
در سالهاي اخير فرايند توسعة اجتماعي ــ اقتصادي در کشورهاي مختلف، بهويژه در کشورهاي توسعه نيافته و درحالتوسعه، تبديل به ابزاري براي تبليغ بهائيت و گسترش آن در نقاط مختلف جهان شده است. جامعة بهائي با تأمين منابع مالي موردنياز و اجراي پروژههاي کوچک و بزرگ در يک منطقة جغرافيايي، مقدمات گسترش بهائيت و تشکيلات آن را فراهم ميآورد. در اين تحقيق با بهرهگيري از تعاليم و احکام بهائي و بررسي گزارشهاي مالي برخي از مؤسسات تبليغي بهائي به دستهبندي و محلهاي تأمين منابع مالي متعارف مورداستفاده در اين پروژهها ميپردازيم. نتايج بررسيها نشان ميدهد اين منابع نوعاً از طريق مؤسسات اقماري تحت نظارت بيتالعدل و از طريق مشارکت عموم بهائيان با عناوين مختلف حقوقالله و تبرعات، همچنين منابع مالي بهائيان ثروتمند و گاهي در قالب مؤسسات خيريه و عامالمنفعه و يا منابع مالي اختصاصي پروژههاي بينالمللي تأمين ميشوند.
مقدمه
آغاز برنامههاي توسعه اجتماعي ــ اقتصادي[۱] به بعد از جنگ جهاني دوم برميگردد. در دهة هفتاد ميلادي توسعة اجتماعي ـــ اقتصادي کشورهاي فقير و درحالتوسعه در سطح گستردهاي مطرح شد. نهادهاي بينالمللي مانند بانک جهاني و سازمان ملل متحد هرکدام برنامههايي را براي توسعة زيرساختها و رشد اقتصادي اين کشورها تدوين و در کشورهاي هدف اجرا کردند[۱]. معيار توسعهيافتگي کشورها در اين زمان بر پاية شاخصهايي چون رشد زيرساختهاي صنعتي و توليد ناخالص ملي بود، اما اين معيارها در سالهاي بعد تکامل يافت و فاکتورهاي اجتماعي در هر منطقه نيز بدان اضافه شد که طبق الگوي توسعه، مجموعهاي از عوامل مانند بهداشت، مسکن، آموزش، اشتغال و غيره بود[۲]. يکي از مؤلفههايي که در برنامهها و تعاريف، از الگوي توسعه کنار گذاشته شده بود، توجه به نيازهاي معنوي بشر بود. در اين ميان بهائيت از اين فرصت استفاده کرد و با بهرهگيري از گفتمان ديني وارد فرايند شکلگيري و اجراي برنامههاي توسعة اجتماعي ــ اقتصادي شد. شايد بتوان نقطة آغازين اين فرصتربايي در بهائيت را به آشنايي دکتر فرزام ارباب با موضوع توسعه، هنگام حضور او در دانشگاه واله[۲] کلمبيا بهعنوان استاد مدعو و شرکت در فعاليتهاي جامعة بهائي کلمبيا در منطقهاي نزديک کالي[۳] دانست. او به مدت يک سال در گفتوگوهاي جمعي از محققان ميانرشتهاي، حول موضوع توسعة اجتماعي ــ اقتصادي و توسعة روستايي شرکت ميکرد. حاصل اين تلاشها شکلگيري مؤسسهاي به نام فوندائک[۴] يا “بنياد کاربرد و آموزش علوم” بهعنوان يک سازمان توسعه [۳] و با حمايت بنياد راکفلر[۵] و چند سازمان ديگر در کلمبيا[۴] بود. در سالهاي بعد، نهاد رهبري جامعة بهائي يا همان بيتالعدل[۶]، با استفاده از تجربيات فرزام ارباب و الگوي فوندائک و نقشههاي تبليغي، مبادرت به تأسيس و توسعة مؤسسات ملهم از بهائيت[۷] در کشورهاي مختلف جهان نمود. از اين مؤسسات در عمل بهعنوان پوششي براي برنامههاي تبليغي بهائيت استفاده ميشود. اين مؤسسات تحت عنوان طرحهاي توسعة اجتماعي ــ اقتصادي و اجراي پروژههاي کوچک و بزرگ مانند سوادآموزي، بهداشت، محيطزيست، زنان، آبوهوا و غيره در روستاها، شهرهاي کوچک و بزرگ به جذب افراد و تبليغ بهائيت ميپردازند[۵]. امروزه دهها مؤسسه در سراسر جهان مانند بنياد مونا[۸] در ايالات متحده آمريکا، بنياد عهديه[۹] در کشور جمهوري آفريقاي مرکزي، بنياد بديع[۱۰] در ماکائو و غيره، علاوه بر انجام فعاليتهاي تبليغي، موجب تغييرات فرهنگي و اجتماعي در جامعة هدف بر اساس معيارهاي خود و افزايش جمعيت بهائيان در جهان ميشوند. برخي از اين مؤسسات آنقدر در جامعه و کشور مطبوع خود رشد کردهاند که بهعنوان مشاور در کنار دولتمردان و نهادهاي تصميمگير در آن کشور قرار ميگيرند[۶] و از اين طريق هدف مهم “دخول افواج” (بهائي کردن مردم آن کشور) در سراسر دنيا را دنبال ميکنند.
“جامعه جهاني بهائي” در سال ۱۹۸۴ در گزارش سالانة خود به دپارتمان روابط عمومي سازمان ملل اعلام کرد که بهائيان در بيش از ۵۰ کشور درحالتوسعه حضور دارند و برنامههاي توسعة اجتماعي ـ اقتصادي خود را عمدتاً از طريق برنامههاي سوادآموزي، آموزش ابتدايي در مناطق روستايي و مدارس فني و حرفهاي راهبري ميکنند. در کنار فعاليتهاي آموزشي، فعاليتهاي ديگري شامل خدمات اجتماعي، توسعة جوامع، کشاورزي و ارتباطات نيز انجام ميشود. در سالهاي اخير در برخي از کشورها، پخش برنامههاي فرهنگي، آموزشي و بهداشتي از طريق ايستگاههاي راديويي نيز به مجموعه فعاليتهاي قبلي افزوده شده است[۷].
طبيعي است انجام اينگونه پروژهها در هريک از نقشههاي تبليغي بهائيت، مستلزم تأمين منابع مالي فراوان است. رهبري جامعة بهائي، بيتالعدل جهاني، در حيفاي اسرائيل، در پيام ۳۱ دسامبر ۱۹۹۵ به مناسبت شروع نقشة ۴ سالة ۲۰۰۰-۱۹۹۶ خود، به اهميت تأمين منابع مالي براي اجراي برنامههاي تبليغي در اين نقشه تأکيد ميکند و ابراز ميدارد که نهايت کوشش را به عمل خواهد آورد که منابع مالي لازم مربوط به توسعه و تقويت جوامعي که احتياج به کمک دارند، در اختيار مشاورين قارهاي[۱۱]،
محافل روحاني ملي و هيأتهاي معاونت قرار دهد[۸].
منابع مالي اشارهشده در اين پيام از راههاي مختلفي تأمين ميشود. عموم بهائيان همواره بخشي از درآمد خود را بهطور مستقيم يا غيرمستقيم به پروژههاي برنامهريزيشده در جامعة بهائي اختصاص ميدهند. مؤسسات ملهم از آيين بهائي در کشورهاي مختلف در کنار استفاده از منابع مالي در دسترس، کمکم به درآمدزايي ميرسند. ارتباط گستردة تشکيلات بهائي با سازمان ملل و مؤسسات تابعه و کميسيونهاي مختلف آن، اين امکان را براي آنان فراهم ساخته است تا با اطلاع به موقع از طرحها و برنامههاي سازمان ملل، از منابع مالي اختصاصيافته به پروژههاي مختلف که در نهادهاي وابسته به سازمان ملل نظير “برنامه توسعة سازمان ملل،“[۱۲] يونيسف[۱۳] و فائو[۱۴] تعيين ميشود براي مقاصد توسعة منابع انساني خود، يعني افزايش جمعيت بهائيان، بهرهبرداري کنند.
در ادامة مقاله به روش هاي متعارف و آشکار تأمين منابع مالي بهائيت پرداخته شده است. همان طور که در نام اين مقاله نيز تصريح شده است، در اين تحقيق به دنبال منابع آشکار و تعريف شدهاي هستيم که نشان ميدهد سرچشمههاي منابع تأمين مالي تشکيلات و برنامههاي توسعة اجتماعي ــ اقتصادي از کجاست.
۱- روشهاي تأمين مالي از طريق عموم بهائيان
ازآنجاکه رويکرد مشارکت افراد به انسجام اجتماعي و حفظ حيات جامعه کمک شاياني مينمايد، لذا استفاده از امکانات درون جامعه را ميتوان بهعنوان اولين بخش مهم تأمينکنندة منابع مالي بهشمار آورد. از ظرفيتهاي موجود در اين بخش ميتوان به حقوقالله[۱۵]، تبرعات[۱۶] و کمکهاي مالي افراد متمول بهائي اشاره کرد.
۱-۱- حقوقالله
اين حکم پنج سال بعد از تأليف کتاب اقدس توسط بهاءالله، در سال ۱۸۷۸ ميلادي، به اجرا درآمد. طبق بيان کتاب اقدس، حقوقالله ازجمله فرائض روحاني بهائيان مانند روزه و نماز است. مطالبة اجباري حقوقالله از افراد بهائي جايز نيست و عمل به اين قانون برعهدة خود فرد است و کسي به نيابت از ديگري نميتواند آن را انجام دهد. مرجع دريافت حقوقالله قبل از فوت شوقي به ترتيب، بهاءالله، عبدالبهاء و شوقي بودند و بعد از آنها بيتالعدل بهعنوان مرجع دريافت آن تعيين شد.[۱۷] اجراي اين حکم تا قبل از سال ۱۹۹۲ فقط براي بهائيان ايراني واجب بود. پس از آن، اجراي اين حکم طي پيام رضوان ۱۹۹۲، براي عموم بهائيان دنيا لازم شد [۹]. براساس اعلام بيتالعدل پرداخت حقوقالله موجب افزايش ارتباط روحاني بين افراد با مؤسسات بهائي ميشود. عبدالبهاء در الواح وصايا محل هزينة حقوقالله را «نشر نفحاتالله و ارتفاع كلمةالله و اعمال خيريّه و منافع عموميّه» ذکر ميکند [۱۰]. بيتالعدل نيز محل هزينة حقوقالله را پروژههاي توسعة اجتماعي ــ اقتصادي يا فعاليتهاي بشردوستانه و خيريه اعلام کرده است [۱۱].
اگرچه بسياري از جزئيات محاسبة حقوقالله برعهدة فرد و خانوادة اوست، اما طبق بيان کتاب اقدس، افراد جامعه بهائي موظفند ۱۹% اموال و داراييها خود را بعد از کسر مخارج ضروري و موردنياز بهعنوان حقوقالله پرداخت کنند. برحسب شرايط هر فرد بهائي ممکن است يک يا چند بار حقوقالله را بپردازد. مثلاً درصورتيکه ملک يا طلا از فردي به فرد ديگر، از طريق فروش يا ارث، انتقال يابد مالک جديد بايد حقوقالله را بپردازد.[۱۲]
اولين امين (خزانهدار) حقوقالله، فردي به نام شاهمحمد از اهالي منشاد، معروف به امينالبيان، در سال ۱۸۷۸ از طرف بهاءالله براي وصول حقوق الله در ايران منصوب شد و مدت ۵ سال مسؤول حقوقالله بود. سپس انجام اين قانون به بهائيان خاورميانه تسري يافت. بعد از او فردي به نام ملاابوالحسن اردکاني معروف به حاجي امين از سال ۱۸۸۱ تا ۱۹۲۸ مسؤول وصول حقوقالله شد. منصوبان بعدي براي اين کار به ترتيب حاجي غلامرضا، وليالله ورقا و عليمحمد ورقا بودند (شکل ۱). عبدالبهاء در وصيتنامه خود دريافت حقوقالله را جزو وظايف ولي امرالله ذکر کرد. پس از فوت شوقي و تشکيل بيتالعدل، بيتالعدل خود را مسؤول دريافت آن قرار داد. در سال ۱۹۸۵ برخي از کشورهاي ديگر نيز ملزم به پرداخت حقوقالله شدند. به همين منظور، در سال ۱۹۹۱ دفتر حقوقالله در حيفا تأسيس شد [۱۳]. مسؤول نهاد حقوقالله تا سال ۲۰۰۷ يکي از اياديان امرالله، به نام عليمحمد ورقا بود. در سال ۲۰۰۵ اين نهاد به مؤسسة حقوقالله تغيير نام داد و امروز اين مؤسسه اقدامات بيش از ۳۳ هيأت ملي و ناحيهاي حقوقالله را در سراسر عالم هماهنگي مينمايد و اين هيأتها نيز بهنوبة خود بيش از ۱۰۰۰ نماينده براي تشويق بهائيان به پرداخت حقوقالله دارند[۱۴]. اجراي اين حکم و تأمين منابع مالي از اين طريق به بيتالعدل امکان ميدهد که وجوهي را براي پروژههاي توسعة اجتماعي ــ اقتصادي دردستاجرا در همة قارهها فراهم نمايد[۱۵].
۱-۲- تبرعات
يکي ديگر از منابع مالي بهائيت، تبرعات يا اموال اهدايي بهائيان است. از يک منظر، تبرعات (اموال اهدايي) نوعي حمايت از صندوقهاي بهائي و «فضلي است مخصوص بهائيان» که با اموال خويش به پيشرفت بهائيت کمک کنند[۱۶]. بهائيان تحت هيچ شرايطي نبايد براي پيشبرد فعاليتهاي اداري و تشکيلات بهائي از منابع غيربهائي مبالغي را قبول کنند[۱۷]. هر فرد بهائي ميتواند از طرف فردي ديگر به صندوق تبرعات اعانه نمايد و نيز محدوديت سني براي انجام اين کار وجود ندارد. برعکس حقوقالله که بهطور مستقيم بايد دراختيار بيتالعدل قرار گيرد، «کليه اعانات و تبرعات بهائي بايد به خزانهدار محفل روحاني تقديم شود و براي ترقي امر الهي (يعني پيشرفت بهائيت) در آن ديار و مملکت خرج شود»[۱۸].
ازاينرو بيتالعدل در پيام ۳۱ دسامبر ۱۹۹۵ خود خطاب به مشاورين قارهاي، بر اهميت ترويج مفهوم تبرعات تأکيد کرده است: «وظيفة مهمي که در پيش داريد اين است که در مؤسسات و تشکيلاتي که دستاندرکار اجراي نقشه هستند، اين قابليت را بپروريد که منابع مالي را بهطرز خردمندانه و مؤثر صرف کنند. بهعلاوه شما بايد با کوششي مضاعف، به تربيت همه اعضاي جامعة بهائي، از قديم و جديد، جوان و بزرگسال، براي درک مفهوم تبرعات بپردازيد.»
بهعنوان نمونهاي از عملکرد واقعي هزينهکرد تبرعات، ميتوان به ساخت بناي مشرقالاذکار (معبد بهائيان) هند، به نام لوتوس، اشاره کرد. شوقيافندي در نقشة دهسالة جهاد کبير اکبر (۱۹۶۳-۱۹۵۲) به اعضاي محفل ملي هند مأموريت داد زميني براي ساخت مشرقالاذکار آيندة اين شبهقارّه در دهلي تهيه کنند. محفل روحاني ملّي هندوستان، پاکستان، برمه و سيلان نيز در حدود يک سال بعد زميني را به مساحت ۹۰هزار متر مربع و دور از شهر دهلي براي خريد پيشنهاد کرد. هزينة خريد زمين در آن زمان ۱۴۰هزار روپيه (حدود ۱۴۰۰۰ دلار) بود که براي اعضاي جامعة کوچک بهائيان هندوستان مبلغ هنگفتي بود. با تلاش اعضاي محفل ملي ايران براي تأمين اين مبلغ، فردي زرتشتي ــ بهائي به نام اردشير رستمپور، ساکن شهر حيدرآباد هند، تقبّل کرد که تمام آن را بهعنوان تبرع در اختيار دو نفر از اعضاي محفل ملي بهائيان ايران به نامهاي اسفنديار بختياري و عباسعلي بات قرار دهد [۱۹]. سرانجام، زمين اين بنا در زمان حيات شوقي افندي خريداري و سنگ بناي آن در سال ۱۹۷۷ بهدست روحيه ماکسول بنا نهاده شد و در سال ۱۹۸۶ به بهرهبرداري رسيد.
دفتر توسعة اجتماعي ــ اقتصادي در مرکز جهاني، در سندي با عنوان “اقدام اجتماعي” بيان ميدارد که يکي از منابع مالي براي اجراي طرحهاي توسعة اجتماعي ــ اقتصادي، تبرعاتي است که بهطور خاص براي اقدامات اجتماعي داده ميشود[۲۰].
۱-۳- بهائيان متمول
بهائيان متمول نقش خاصي در گسترش بهائيت در جوامع موردنظر خود داشته و دارند. قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، اين دسته از بهائيان با کمک بهائيان حاضر در بدنة نظام شاهنشاهي فرصتهاي اقتصادي جديد ايجاد ميکردند و منويات موردنظر تشکيلات بهائي را نيز تحت پوشش قرار ميدادند. بعد از انقلاب اسلامي و مهاجرت بهائيان به خارج از کشور، برخي از آنان يا فرزندانشان با حضور در کشورهاي مختلف نظير آمريکا، کانادا، استراليا، آفريقاي جنوبي و چين به ايجاد فرصتهاي برتر اقتصادي و درعينحال به تبليغ بهائيت و توسعة تشکيلات در جامعة خود و در مناطق موردنظر بيتالعدل پرداختند. براي نمونه، در بخش اول اين قسمت به معرفي موجز از فعاليتهاي هژبر يزداني و حبيبالله ثابت در عصر پهلوي ميپردازيم. در قسمت دوم نيز ضمن معرفي چند فرد متمول بهائي در خارج از کشور، به برخي از اقدامات آنها هم اشاره ميکنيم.
۱-۳-۱ عصر پهلوي
در عصر پهلوي برخي از بهائيان با استفاده از فضاي حاکم بر کشور و حمايتهاي بهائيان صاحبمنصب در دستگاه حکومت و با استفاده از سرمايه بهائيان به فعاليتهاي اقتصادي پرداختند. تشکيل شرکتهاي مختلف، خريد گسترده املاک در سراسر کشور، انحصار برخي از برندها و اقلام موردنياز عمومي مثل دارو و عينک از جمله فعاليتهاي اقتصادي بهائيت بود که توضيح آن نياز به مقالهاي جداگانه دارد. در اين قسمت به اختصار به فعاليتهاي اقتصادي تنها دو نفر از بهائيان به نامهاي هژبر يزداني و حبيبالله ثابت اشاره ميکنيم.
هژبر يزداني
هژبر يزداني (۲۰۱۰-۱۹۳۴م) در ابتدا از فعالان صنعت دامپروري و کشاورزي بود و در ادامه فعاليتهاي اقتصادي خود را به حوزههاي بانکداري، املاک، عتيقه و جواهر نيز گسترش داد.
او در ابتدا بهعنوان تأمينکنندة گوشت موردنياز ايران به خريد و فروش گوسفند روي آورد [۲۱] سپس به ساخت مجتمعهاي زراعي و دامپروري و صنايع تبديلي وابسته به آن در مناطق مختلف ايران مانند گرگان و گنبد، شيروان، قوچان، سمنان، اصفهان و سيستان و بلوچستان پرداخت. شرکتهايي نظير کشت و صنعت شاهين، شرکت کشاورزي و دامپروري کيخسرو، گوشت آريازمين، کارخانههاي قند اصفهان، قزوين، قوچان، شيروان و شازند، شرکت ريسندگي و بافندگي پاکريس و شرکتهاي کفش اطمينان و کفش ايران از جمله شرکتهاي متعلق به او بود[۲۲]. او با دريافت وامي کلان از وزارت کشاورزي که در آن زمان فردي بهائي به نام منصور روحاني متصدي آن بود، صدها کيلومتر زمين را در اطراف جادة قوچان زير کشت چغندر قند برد [۲۳]. همچنين با حمايت تيمسار ايادي،[۱۸] مرتع چراي دام روستائيان مسلمان حوالي سنگسر را براي رونق کار دامپروري خود به زور تصاحب کرد [۲۴].
در قدم بعد هژبر به بازار سرمايه و بانکداري علاقهمند شد. او که با پشتيباني تيمسار نصيري رئيس وقت ساواک از اعتبار نامحدودي برخوردار بود، قصد داشت با تسلط بر بخش عمدهاي از سيستم بانکي، از اين فعاليت نيز به سود سرشاري دست پيدا کند[۲۴]. او موفق به خريد بخشي از سهام بانک صادرات و بانک داريوش شد و بعد از آن سهامدار اصلي بانک ايرانيان شد. [۲۵] او حتي براي تملک سهام بانک توسعة کشاورزي از تهديد و ارعاب نيز استفاده کرد.[۲۶]
بخش ديگري که هژبر يزداني در آن سرمايهگذاري کرد، حوزة زمين و ساختمان بود. او ساختمانهاي پلاسکو، آلومينيوم و برج سپهر را خريداري کرد[۲۶]. همچنين با استفاه از حمايت سياسي تيمسار ايادي و با سرماية ديگر بهائيان اراضي وسيعي را در کرمانشاه، مازندران و اصفهان در اختيار گرفت.[۲۷]
حوزه ديگري که هژبر در آن حضور داشت جواهر و اشياء عتيقه بود. او يک انگشتر با نگين الماس داشت که الماس آن را از يک حراجي در لندن به قيمت پنج ميليون دلار خريده بود. او همچنين با مقامات سياسي دوران پهلوي رابطة تجاري داشت و براي ارتباط با خاندان پهلوي، يک گردنبند عتيقه متعلق به کاترين دوم را به شمس پهلوي هديه داد [۲۸]. هژبر يزداني براي پيشبرد اهداف بهائيت کمکهاي زيادي به بيتالعدل کرده است.
حبيب ثابت
حبيب ثابت (۱۹۹۰-۱۹۰۳م) معروف به ثابت پاسال، يک يهودي ــ بهائي[۱۹] و ازجمله فعالان اقتصادي بهائي در دوران قبل از انقلاب در ايران بود. او فعاليتهاي اقتصادي خود را با يک مغازة تعمير و کرايه دوچرخه شروع کرد و سپس با راهنمايي سران بهائي داخل و خارج ايران و با سرماية شرکت نونهالان و وامها و اعتبارات بانکي، فعاليتهاي اقتصادي خود را در زمينههاي مختلفي ازجمله حملونقل، واردات خودرو و تأمين لوازم آن، چوب و صنايع چوبي، لوازم آرايشي و بهداشتي، مواد غذايي، لوازم خانگي و فرستندة راديويي و تلويزيوني توسعه داد. جدول ۱ خلاصهاي فشرده از فعاليتهاي او را در زمينههاي مختلف اقتصادي نشان ميدهد [۲۹].
در کنار اين موفقيتهاي اقتصادي، او همواره به طرق مختلف به تشکيلات بهائي خدمت ميکرد. او به مدت ۲۰ سال عضو محفل ملي ايران بود. در سال ۱۹۳۴ هنگامي که شاه دستور بستن مدارس بهائي در ايران را داد، او همراه همسرش باهره خمسي از طرف محفل ملي ايران براي مشورت به حيفا رفت و با شوقي ديدار کرد. او همواره از روابط خود با مسؤولان مملکتي براي حمايت و صيانت از بهائيت کمک ميگرفت. در سال ۱۹۵۵ هنگامي که حجت الاسلام محمدتقي فلسفي در نطقي راديويي اعلام کرد که مراکز بهائي بايد تخريب شوند، او با راهنمايي شوقي ملاقاتهايي را با شاه، وزرا و افراد مهم ديگر انجام داد. در نتيجة اقدامات او و ارتباط مرکز جهاني با سازمان ملل شرايط عوض شد و ارتش دستور گرفت که از بهائيان محافظت کند. به همين خاطر شوقي به او لقب “ناصرالدين” داد [۳۰]. علاوهبراين، خريد املاک اطراف حظيرةالقدس تهران، ديوارکشي زمينهاي مشرقالاذکار تهران در سوهانک[۲۰]، کمک به ساخت ساختمان محفل ملي پاکستان و ايوان مقام اعلي در کوه کرمل در حيفا، استخدام بهائيان در کارخانههاي خودش[۲۱] و دعوت از ۲ تا ۳ هزار نفر و تأمين هزينه آنها براي شرکت در کانونشن بينالمللي بهائيان در لندن براي انتخاب اولين اعضاي بيتالعدل ازجمله خدمات او به تشکيلات بهائي است[۳۱].
جدول ۱: برخی از زمینههای فعالیت اقتصادی حبیب ثابت
براي اطلاع بيشتر از نفوذ حبيب ثابت در تشکيلات حکومتي، به نوشتههاي او که بهصورت کتابي با عنوان «اقدامات خريد سجن اکبر» توسط نشر نگاه معاصر به کوشش سيدمقداد نبوي رضوي و يوسف قليزاده منتشر شده است، مراجعه نماييد.
۱-۳-۲ عصر حاضر
در عصر حاضر، بهائيان ايران در زمينههاي مختلفي مانند واردات گستردة دارو و لوازم بهداشتي، عينک، بازار طلا، ارز و سرمايه، شرکتهاي خردهفروشي زنجيرهاي و توزيع عمدة لوازم يدکي تمرکز کرده و توانستهاند علاوه بر سود بردن از فعاليتهاي اقتصادي خود و کمک به تشکيلات بهائي ايران، به توسعه و تبليغ بهائيت در اين کشور نيز بپردازند. البته به دليل محدوديت آمار مستند نميتوان به جزئيات اين فعاليتها اشاره کرد. بهائيان متمول خارج از کشور نيز از اين امر مستثني نبوده و همواره سعي کردهاند در راه اهداف توسعة بهائيت از طريق مؤسسات ملهم از بهائيت فعاليت داشته باشند. ازجمله ثروتمندان بهائي خارج از کشور ميتوان به حسين اجتماعي و سهيل عابديان اشاره کرد.
حسين اجتماعي
حسين اجتماعي بهعنوان يکي از متمولان بهائي، در سال ۱۹۷۳ براي ادامة تحصيل در رشته کامپيوتر به آمريکا رفت. ازآنجاکه اتمام تحصيلات او در مقطع کارشناسي ارشد کامپيوتر مقارن با پيروزي انقلاب اسلامي شد، تصميم به ماندن در آمريکا گرفت. او سپس با خريد يک پمپبنزين در منطقة اسپن هيل[۲۲] در ايالت مريلند وارد تجارت در حوزة نفت و مواد نفتي شد و در سال ۲۰۰۱ شرکت PMG[۲۳] را در حوزة ارائة خدمات به پمپبنزينها و توزيع نفت و مشتقات آن تأسيس کرد. اين شرکت بزرگترين شرکت در حوزة تجارت نفت و مشتقات آن در ساحل شرقي آمريکا است که بيش از ۴۰۰ نفر کارمند دارد و سود سالانة آن بيش از دو ميليون دلار است[۳۲].
او با حمايت همسر و دختر خود بنياد “عبدالحسين و گيتي اجتماعي”[۲۴] را تأسيس کرد. هدف ظاهري اين بنياد کمک به مؤسسات مختلف براي ترويج بيشتر هنر، آموزش و حقوق بشر است [۳۳].
سهيل عابديان
او که متولد سال ۱۳۴۹ش در ايران است، تحصيلات ابتدايي را در ايران گذراند و سپس به همراه خانواده به اتريش مهاجرت کرد و موفق به اخذ فوق ليسانس معماري از دانشگاه اتريش شد. او در سال ۱۹۸۱ به استراليا مهاجرت کرد و در سال ۱۹۸۳ شرکت ساختمانسازي سان لند[۲۵] را در شهر بريسبين[۲۶] ايالت کوئينزلند[۲۷] تأسيس کرد. ساخت ۳۰۰۰۰ خانه، يک هتل ۶ ستاره و برج ۳۲۲ متري Q1 و تأسيس دانشکدة معماري دانشگاه بوند،[۲۸] برخي از فعاليتهاي او هستند[۳۴]. درحالحاضر ارزش داراييهاي او بالغ بر ۲۰ ميليون دلار است[۳۵]. او مدتي را در محفل ملي استراليا مشغول به کار بود و بعد به رياست محفل محلي ساحل طلايي[۲۹] رسيد. او در سال ۲۰۰۲ بنياد سان لند[۳۰] را تأسيس کرد. هدف ظاهري از تأسيس اين بنياد ورود به فعاليتهاي بشردوستانه در حوزة مطالعه و تحقيقات در زمينة سلامت بود، ولي درواقع، هدف آن زمينهسازي براي برنامههاي تبليغي بهائيت است. اين بنياد چهار مدرسه بينالمللي در مناطق فقيرنشين زامبيا، مغولستان، تانزانيا و پاپوآ گينة نو دارد[۳۶]. او در سخنراني خود در تد اکس[۳۱] با عنوان “شکوفايي انساني” به بيان پايههاي طرح توسعة اقتصادي ـ اجتماعي ميپردازد[۳۷]. همچنين او در سخنراني ديگري با عنوان “آيا روحانيت راه حل مشکلات اقتصادي امروز است؟” به اين نکته اشاره ميکند که شکاف طبقاتي باعث از بين رفتن انسجام جامعه شده است. سپس با اشاره به اينکه آيين بهائي سيستم اقتصادي ندارد، ميافزايد که به گفتة شوقي افندي، بيتالعدل در آينده براساس تعاليم بهائي و با طراحي اقتصاددانان يک سيستم اقتصاد جهاني را پيشنهاد خواهد کرد که نظم نوين جهاني بر پايه آن استوار خواهد شد. فعاليت بهائيان در مؤسسات و توانمندسازي کودکان، نوجوانان و جوانان منجر به کاشته شدن دانة نظم نوين بهائي خواهد شد [۳۸].
۲- مؤسسات ملهم از آيين بهائي[۳۲]
يکي از ارکان برنامة توسعة اقتصادي اجتماعي که بهائيان آن را اجرا ميکنند، راهاندازي مؤسسات بهائي است. مؤسسات موجود در جامعه از اين ديدگاه به سه گروه تقسيم ميشوند. دستة اول مؤسساتي که در آن کلمة بهائي وجود دارد و جزئي از نهادهاي اداري بهائيت هستند. دستة دوم مؤسسات ملهم از آيين بهائي هستند، بدين معنا که توسط افراد بهائي پايهگذاري ميشوند، عنوان بهائي در آنها وجود ندارد، ولي در جهت اهداف بهائيت حرکت ميکنند. دستة سوم مؤسساتي هستند که بهظاهر توسط افراد غيربهائي تأسيس شدهاند ولي کارگرداني آنها توسط بهائيت انجام ميشود. شکلگيري و فعاليت مؤسسات در دستههاي دوم و سوم نوعاً در قالب سازمانهاي مردمنهاد (سمن، NGO) است.
فعاليتهاي مؤسسات ملهم از بهائيت در قالبهاي آموزش، زنان، محيطزيست، بهداشت عمومي، کشاورزي، رسانه و… شکل ميگيرد. اين مؤسسات ممکن است يک يا چند برنامه را بهطور همزمان انجام دهند يا در فعاليتهايي که مؤسسات همسو، دستة سوم، دارند شرکت کنند و به آنها مشاوره دهند. نکتة حائز اهميت آن است که مسألة تبليغ و آموزش، نقطة تمرکز تمامي اين مؤسسات است. مبناي اين آموزش تعاليم بهائي در تمام ردههاي سني است [۳۹].
ازآنجاکه مؤسسات ملهم از بهائيت بهصورت سازمانهاي مردمنهاد اداره ميشوند، ميتوانند از بودجههاي عمومي که دولتها براي اين سازمانها درنظر ميگيرند استفاده کنند و درصورتيکه افراد حقيقي يا شرکتها به اين سازمانها کمکهاي مالي کنند، از معافيتهاي مالياتي برخوردار ميشوند. براي نمونه ميتوان به بنياد بديع[۳۳] اشاره کرد.
اين بنياد را در سال ۱۹۸۹ روحيه ماکسول همسر شوقي در منطقة خودمختار چين به نام ماکائو افتتاح کرد و در سال ۱۹۹۰ بهعنوان يک سازمان مردمنهاد به ثبت رسيد. اين بنياد در سال ۲۰۱۱ با فدراسيون خيريه چين صندوق مشترکي را براي حمايت از سازمانها و برنامههاي توسعة روستايي و ايجاد ظرفيت اخلاقي در نوجوانان ثبت کردند. براساس گزارش سالانة اين مؤسسه، در سال ۲۰۱۷، اين مؤسسه از ۲۸۳ فرد حقيقي و يک کمپاني کمکهاي مالي دريافت کرده است. مجموع کمکهاي اهدايي در سال ۲۰۱۷ بيش از يک ميليون دلار است. جزئيات بيشتر را در جدول ۲ مشاهده کنيد[۴۰].
جدول ۲: حمایتهای مالی انجامشده و هزینههای مدیریتی بنیاد بدیع در سال ۲۰۱۷
در اقدامي ديگر برخي از مؤسسات ممکن است به تأسيس مدارس آموزشي وابسته به خود اقدام کنند. اين نهادها را ميتوان منابع درآمدي ثابت براي مؤسسه يا بنياد مزبور درنظر گرفت. براي مثال بنياد بديع در بدو تأسيس خود مدرسهاي را با نام مدرسة ملل[۳۴] بنا نهاد.
اين مدرسه ابتدا فعاليت خود را در دورة مهدکودک و پيشدبستاني آغاز کرد و سپس در طول سالهاي بعدي فعاليتهاي خود را تا سطح دبيرستان توسعه داد. جدول ۳ درآمد و هزينههاي بنياد بديع را در سالهاي منتهي به ۲۰۱۵، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ نشان ميدهد.[۴۱]
جدول ۳: هزینه و درآمد بنیاد بدیع و مدرسۀ ملل در سه سال متوالی
علاوهبراين، مؤسسات ملهم از آيين بهائي از امکانات و کمکهاي عمومي مردم ساکن منطقه نيز براي راهاندازي و توسعة برنامههاي تبليغي خود استفاده ميکنند. مثلاً هنگاميکه مؤسسة عهديه واقع در آفريقاي مرکزي تصميم گرفت براي کودکان کلاس درسي برگزار کند از مادران جامعه بهعنوان معلمان کودکان استفاده کرد. اين مادران سواد کمي داشتند و در دورههاي کوتاهمدتي شرکت ميکردند تا تواناييهاي لازم را بهدست آورند. بهعنوان نمونهاي ديگر، هنگاميکه تصميم گرفته شد تا يک ناهارخوري در کنار کلاسهاي درس اضافه شود اين افراد جامعه بودند که در ساختن اين فضا کمک کردند [۴۲].
مؤسسات ملهم از بهائيت با اجراي برنامههايي نظير بانکداري علاوه بر کمک به افراد جامعه به درآمدزايي براي انجام پروژههاي خدمتي نيز کمک ميکند. فعاليت موسسة ECTA در نپال تقريباً دو دهه است که بر اين برنامه متمرکز است. در اين برنامه به گروههاي ۱۰ تا ۳۰ نفره آموزشهاي بانکداري داده ميشد. آنها شروع به پسانداز مقدار کمي پول ميکردند و سپس وام با بهره به اعضاء داده ميشد. بخشي از سود حاصل از وامها متناسب با سهم افراد بين آنها تقسيم شده و بخشي ديگر بهعنوان منابع مالي لازم براي توسعة اقتصادي اجتماعي استفاده ميشود[۴۳]. اين برنامه در کشورهاي ديگري نظير هندوراس نيز اجرا شده است [۴۴].
برخي از مؤسسات بهائي ممکن است به جمعآوري پول براي ساير مؤسسات بهائي بپردازند. براي نمونه ميتوان به بنياد وحدت اشاره کرد که در لوگزامبورگ واقع شده است. اين مؤسسه براي مؤسسات ملهم از آيين بهائي در آفريقا، جنوب آسيا و آمريکاي لاتين که داراي برنامة آموزشي هستند پول جمع ميکند. اين مؤسسه توانسته است بين سالهاي ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ براي پروژههاي موردحمايت خود يعني”آمادگي براي اقدام اجتماعي” و مدارس محلي سه ميليون يورو جمعآوري کند[۴۵]. (شکل ۲)
شکل ۲: بنیاد وحدت بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ مبلغ ۳ میلیون یورو پول برای حمایت از برنامههای آموزشی مؤسسات ملهم از آیین بهایی در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین جمع کرده است
۳- پروژههاي سازمان ملل (منابع مالي همراه پروژهها)
جامعة بهائي از سال ۱۹۲۵ ذيل تلاشهاي شوقي افندي، همکاري خود را با جامعة ملل متحد[۳۵] آغاز کرد. بعد از شکلگيري سازمان ملل نيز جامعة بهائي از طريق موسسة جامعة جهاني بهائي[۳۶] بهعنوان مشاور، هميشه در کميسيونهاي مختلف سازمان ملل حضور داشته است. اين نهاد به مؤسسات بهائي کمک ميکند تا بتوانند در انجام پروژههاي سازمان ملل در کشورهاي مختلف حضور داشته باشند. بهعنوان مثال طرح باغداري جامعه از طرف نهاد توسعة سازمان ملل[۳۷] در غالب پروژههاي با منابع مالي کوچک، در کشور مغولستان اجرا شد. هدف اين برنامه وارد کردن سبزيجات در رژيم غذايي افراد بود. در انجام طرح فوق موسسة MDC[38] اقدام به برگزاري برنامهها و سمينارهاي آموزشي لازم، شامل آمادهسازي زمين، آموزش روشهاي کاشت و برداشت، فنون تهية ترشي و پخت و تشويق خانوارها براي مشارکت در اين طرح کرد [۴۶]. بهائيت با حضور در اجراي پروژههاي سازمان ملل و با استفاده از رانت مالي اين پروژهها سه هدف اساسي را دنبال ميکند.
اول ـ از بودجه سازمان ملل استفاده کرده و بودجة لازم را براي فعاليتهاي تبليغي خود تأمين مينمايد.
دوم ـ با استفاده از افراد بومي و بهکارگيري آنان به اهداف تبليغي خود ميرسد. اين افراد اگر بهائي باشند که بهعنوان انجام فعاليتهاي معنوي از آنان بهصورت رايگان سوءاستفاده شده و بهکار گرفته شدهاند و چنانچه غيربهائي باشند با پرداخت حقوق و اشتغال آنان، جاذبه ايجاد کرده و آنان را به طرف بهائي شدن سوق ميدهند.
سوم ــ بهعنوان يک حربة تبليغاتي به سازمان ملل و جوامع مختلف اعلام ميکنند که در فعاليتهاي انساندوستانه شرکت فعال داشتهاند، درحاليکه حضور آنان هيچگاه جنبة انساندوستانه نداشته و درجهت کسب درآمد و تبليغ بهائيت سازماندهي شده است.
نتيجهگيري
هدف بهائيت از اجراي فعاليتهاي توسعه اقتصادي و اجتماعي، تبليغ آيين بهائي و ازدياد جمعيت بهائي در دنياست. براي اين منظور نهتنها از منابع مالي بهائيان و سازمانهاي بهائي بهره ميبرد، بلکه از فرصتهاي بينالمللي نيز بهموقع استفاده مينمايند.
مؤسسات زيرمجموعه بيتالعدل هرچند بهظاهر و به بهانة گسترش رفاه جامعه و کمک به صلح، رفاه، بهداشت، عدالت و امثال آن تشکيل ميشود، ولي اهداف نهائي آن تبليغ بهائيت و ازدياد جمعيت خود است. درنتيجه اگر در يک منطقة عقبافتاده تأسيس مدرسه ميکنند، هدف اصليشان بهائي کردن کودکان آن منطقه و استفادة ابزاري از آنان است. همچنين به بهانه کمک به سازمان ملل و گسترش رفاه عمومي و برقراري عدالت، تساوي زن و مرد، آموزش و ارتقاي سطح فرهنگي جوامع عقبافتاده و با معرفي سازمان ملل به مناطق محروم وارد ميشوند و در آنجا به اهداف توسعهطلبانه و سياسي موردنظر بيتالعدل ميپردازند.
اگرچه نهاد مديريتي جامعة امر يعني بيتالعدل همواره از اين برنامههاي توسعة اجتماعي ــ اقتصادي حمايت ميکند، اما پيشتر از آن، افراد جوامع مختلف را به ترغيب مشارکت در پروژهها از راههايي نظير تبرعات، حقوقالله، کمکهاي مالي مستقيم و يا کمکهاي غير مستقيم ميکند. در اين ميان مؤسسات ملهم از آيين بهائي علاوه بر مديريت اين فعاليتها به تدريج در قالب خدمات مشاورهاي و آموزشي به درآمدزائي ميرسند. علاوه بر اين جامعة بهائي ضمن استفاده از فرصتي که پروژههاي بينالمللي سازمان ملل و نهادهاي آن براي حضور در کشورهاي مختلف فراهم ميکند، از منابع مالي تخصيص يافته اين پروژهها جهت اجراي طرح و تبليغ بهائيت استفاده ميکنند.
در انتها نيز مناسب است به اين نکته اشاره شود که در اين تحقيق به دنبال منابع آشکار و تعريف شدهاي بوديم که نشان ميداد سرچشمههاي منابع تأمين مالي تشکيلات و برنامههاي توسعة اجتماعي ــ اقتصادي از کجاست. جا دارد در تحقيقات بعدي به اين موضوع نيز پرداخت که منابع غير آشکار و غير متعارف تأمين منابع مالي تشکيلات بهائي چيست و با استفاده از چه روشهايي غير از آنچه ذکر شد، منابع تأمين ميشوند. همچنين بررسي ميزان هزينه کردهاي تشکيلات نيز موضوع مهمي است که افراد مختلفي به دنبال فهميدن آن بودهاند و درخواست بيلان هزينهها را کردهاند و البته به نتيجه نرسيدهاند.
منابع
[۱] Momen M. ,1988, Bahai Focus on Development, UK, Publishing Trust [۲] Fritz J. M., SOCIOECONOMIC DEVELOPMENTAL SOCIAL WORK, Retrieved from www.eolss.net [۳] Arbab F. (2005-09-20), Promoting a Discourse on Science, Religion and Development, Retrieved from https://www.ruhi.org/resources/idrc/ev-88053-201-1-DO_TOPIC.htmlاين مقاله فصل آخر کتاب The Lab, The Market and The Temple نوشتة شارونهارپر است.
[۴] Arbab F., 2017/10, Rural University: Learning about Education and Development Retrieved from www.ebbf.org [۵] Office of Social and Economic Development, 2008, For the Betterment of the World: The Worldwide Baha’i Community’s Approach to Social and Economic Development, BIC [۶] Office of Social and Economic Development, 2017, For the Betterment of the World: The Worldwide Baha’i Community’s Approach to Social and Economic Development, BIC [۷] Social and Economic Development: The Baha’i Contribution, A paper prepared for the United Nations Department of Public Information Annual Conference of Non-Governmental Organizations, 5 Sep 1984, retrieved from https://www.bic.org/statements/social-and-economic-development-bahai-contribution [۸] ترجمة پيام بيتالعدل خطاب به مشاورين قارهاي، ۳۱ دسامبر ۱۹۹۵ برگرفته از سايت www.bahailib.com [۹] جواهري فريدون، حقوقالله، ترجمه: حوريوش معاني، برگرفته از www.bahailib.com/index3.php?code=861 [۱۰] عبدالبهاء، الواح مبارکة وصايا، ص۱۶٫ [۱۱] پيام بيتالعدل خطاب به کنفرانس مشاورين قارهاي، مورخ ۲۹ دسامبر ۱۹۹۵، نسخة فارسي برگرفته از www.bahailib.com [۱۲] همان [۹] [۱۳] Huququllah, In Wikipedia. (2019-03-5) Retrieved from https://en.wikipedia.org/wiki/Huq%C3%BAqu%27ll%C3%A1h [۱۴] پيام بيتالعدل خطاب به بهائيان جهان، رضوان ۲۰۲۱ ميلادي(۱۷۸ بديع)، برگرفته از کانال تلگرامي سايت بهائيان ايران [۱۵] بيانية اقدام اجتماعي، نوشتاري از دفتر توسعة اجتماعي و اقتصادي در مرکز جهاني بهائي، ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲، برگرفته از سايت https://bahai-library.com/osed_social_action. [۱۶] پيام بيتالعدل، برگرفته از سايت www.bahaifond.org [۱۷] بيانات شوقي، برگرفته از سايت www.bahaifond.org [۱۸] پيام بيتالعدل، برگرفته از سايت www.bahaifond.org [۱۹]فريبرز صهبا، برگرفته از صفحة انديشة بهائي در فيسبوک [۲۰] اقدام اجتماعي، نوشتاري از دفتر توسعة اجتماعي ــ اقتصادي در مرکز جهاني،۲۶/۱۱/۲۰۱۲، برگرفته از وب سايت https://www.payamha-iran.org [۲۱] درگذشت هژبر يزداني از نگاه بي بي سي و رسالت، ۱۹۴۳۵، ۳۰/۰۱/۱۳۸۹ برگرفته از سايت https://www.poolnews.ir [۲۲] تراکم سرمايه در دست هژبر بهائي، تراکم سرمايه در دست بهائيان-۳۲،۱۷۷۱۴، ۶/۱۰/۱۳۸۵ برگرفته از https://basirat.ir [۲۳] شهبازي علي، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، مرکز مطالعات سياسي،۱۳۶۸٫ [۲۴] Bostok F. Geoffrey J., 2013, Planning and Power in Iran: Ebtehaj and Economic Development Under Shah, USA, Routledge, P.182 [۲۵] هژبر يزداني سرمايهدار ايراني که درگذشت،۲۰۱۰/۰۴/۱۰، برگرفته از سايت فارسي https://www.bbc.com/Persian [۲۶] سلطان و شبان، ۲۰۱۲۵، ۳/۵/۱۳۹۴، برگرفته از سايت http://www.tejaratefarda.com [۲۷] اقدام انقلابي مردم مسلمان عليه بهائيان، هژبر يزداني و بانک صادرات در سال ۱۳۵۷، فروردين ۱۳۹۸، برگرفته از وبسايتhttp://historydocuments.ir/print.php?id=2373
[۲۸] بازخواني پروندة هژبر يزداني، برگرفته از سايت http://ir-psri.com [۲۹] کامور بخشايش، جواد، حبيب ثابت پاسال، فصلنامة مطالعات تاريخي، شمارة۲۴، سال۱۳۸۸ برگرفته از سايت http://ensani.ir [۳۰] Geula A., 2008, Iranian Baha’i from Jewish Background: A Portrait of an Emerging Baha’i Community, CA, Independent Publisher [۳۱] همان [۲۸] [۳۲] One Service Station led to an East Coast empire for PMG, (2019-02-19), retrieved from www.bizJournal.com [۳۳] Mr. Hosein Ejtemai: Community Builder, (2019-4-2), Retrieved from https://www.nccf-cares.org [۳۴] https://www.sunlandgroup.com.au/shareholders/investor-relations/soheil-abedian/ [۳۵] Business Leaders, https://www.marketscreener.com/business-leaders/Soheil-Abedian-05W2ZP-E/biography/ [۳۶] Is Spirituality a Solution to the Economic Problems of Today A Talk by Dr Soheil Abedian Retrieved from www.youtube.com [۳۷] TEDx, Human flourishing through reciprocity by Soheil Abedian retrieved from www.youtube.com [۳۸] همان [۳۶] [۳۹] For the betterment of the World: The Worldwide Bahá’í Community’s Approach to Social and Economic Development,2017, retrieved from https://bahai-library.com [۴۰],[۴۱] Badi Foundation Annual Report, 2017,2016 and 2015 retrieved from https://www.badi-foundation.org [۴۲] همان [۳۹] [۴۳] همان [۳۹] [۴۴] همان [۴۱] [۴۵] Unity Foundation Annual Report,2015, retrieved from https://bahai-library.com [۴۶] For the betterment of the World: The Worldwide Bahá’í Community’s Approach to Social and Economic Development,2003, retrieved from https://bahai-library.com
پینوشتها
[۱]. Socioeconomic Development.
[۲]. Valle University
[۳]. Cali
[۴]. FUNDAEC
[۵]. Rockefeller Foundation
[۶]. Universal House of Justice
[۷]. Bahai Inspired Institution
[۸]. Mona Foundation
[۹]. Nahid et Hushang Ahdiyeh Foundation
[۱۰]. Badi Foundation
[۱۱]. مشاورين قارهاي و هيأتهاي معاونت افرادي هستند که بهوسيلة بيتالعدل براي پيشبرد اهداف بهائيت، منصوب ميشوند و طبق برنامة تعيينشدة بيتالعدل، فعاليتهاي تبليغي را در کنار محافل ملي هر کشور طراحي و اجرا ميکنند.
[۱۲]. UNDP, United Nations Development Program
[۱۳]. UNICEF, United Nations Children’s Fund
[۱۴]. FAO, Food Agriculture Organization
[۱۵]. Huququ’llah
[۱۶]. Donation
[۱۷]. البته برخي از گروههاي معتقد به آيين بهائي مانند بهائيان ارتدوکس اين موضوع را قبول ندارند.
[۱۸]. عبدالکريم ايادي پزشک مخصوص شاه و محرم خاص او بود. او از خانوادههاي معروف بهائي در ايران و پدرش از اياديان امر در زمان عبدالبهاء بود.
[۱۹]. اصطلاح “يهودي ــ بهائي” به افرادي گفته ميشود که با پيشينة يهودي به بهائيت ميپيوندند. البته هماکنون براساس توافق دولت اسرائيل و بيتالعدل، تبليغ يهوديان به بهائيت از جانب بهائيان ممنوع است.
[۲۰]. در مدرک ارائه شده، به اشتباه «لويزان» نوشته شده است.
[۲۱]. معمولاً در اين کارخانهها تعداد بهائيان از مسلمانان بيشتر بود و حتي اغلب مديران آنها نيز بهائي بودند. زماني که او مديريت و امتياز تلويزيون ملي ايران را عهدهدار بود، از روي ناچاري، در شب نيمة شعبان، تولد حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف از تلويزيون تبريک گفته شد. پس از آن، از سوي محفل ملي ايران توبيخ شد که چرا نام امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را در تلويزيون بردهاند و يا اينکه چرا در تعطيلات بهائي کارخانجات خود را تعطيل نکرده است.
[۲۲]. Aspen Hill
[۲۳]. Petroleum Marketing Group
[۲۴]. AbdulHossein and Guitty Ejtemai Foundation
[۲۵]. The SunLand
[۲۶]. Brisbane
[۲۷]. Queensland
[۲۸]. Bond University
[۲۹]. Gold Beach Local Spiritual Assembly
[۳۰]. The Sun Land Foundation
[۳۱]. TEDx
[۳۲]. Baha’i Inspired Institution
[۳۳]. Badi Foundation
[۳۴]. School of Nations
[۳۵]. League of Nations
[۳۶]. Baha’i International Community
[۳۷]. UNDP (United Nations Development Program)
[۳۸]. Mongolian Development Center