صفحه اصلی انعکاس علی نخجوانی که بود؟

علی نخجوانی که بود؟

2 خواندن ثانیه
0
0
763

به نقل از سایت بهائیان ارتدکس

اشاره

 

چند ماه پیش، علی نخجوانی، یکی از مهمترین چهرههای بهائیان در کهنسالی درگذشت. سن او چندان بود که توانسته بود مدت اندکی هم با شوقیافندی ارتباط داشته باشد. همچنین او مدت زیادی عضو بیتالعدل جهانی بود. اخیراً مقالهای در معرفی او در یکی از سایتهای مربوط به بهائیان ارتدوکس ایران (یکی از فرقههای انشعابی بهائیت) منتشر شد. ازآنجاکه نخجوانی از افراد شاخص بهائی بود و فعالیتهای مهمی را انجام داده بود، مناسب دیدیم که این مقاله را برای خوانندگان محترم فصلنامۀ بهائیشناسی منتشر کنیم. بهائیان ارتدوکس، گروهی از بهائیان هستند که بیتالعدل تشکیلشده در حیفا را قبول ندارند و معتقدند که پس از شوقیافندی، چارلز میسون ریمی، جانشین او و ولی امر بعدی بهائیان است. به همین دلیل در این مقاله تعبیراتی نسبت به بیتالعدل بهکار رفته است که با نوشتارهای معمول فصلنامه سازگاری ندارد. بهائیشناسی اگرچه به نقد آئین بهائی و رهبری آن میپردازد، ولی هیچگاه درصدد بیاحترامی به عقائد دیگران نبوده و نیست. بااینحال بهمنظور رعایت امانت در نقل، در متن این مقاله اصلاحی صورت نپذیرفته است.

اصل مقاله

علیالله نخجوانی، عضو پیشین و مستعفی بیتالعدل بدلی در سن صدسالگی در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۹ درگذشت. او در سال ۱۹۱۹ در شهر باکوی آذربایجان در یک خانواده بهائی متولّد شد. در دوسالگی پدر خود را از دست داد و با خانواده به حیفا رفت. او لیسانس هنر خود را از دانشگاه بیروت دریافت کرد و پس از مهاجرت به چند کشور و انجام فعالیتهای تبلیغی مختلف، در سال ۱۹۵۰ به عضویّت محفل ملّی ایران درآمد و حدود پنج سال نیز عضو محفل مرکزی آفریقا بود.

بعد از واقعۀ صعود شوقی ربّانی، با تشکیل شورای بینالمللی انتخابی و غیرقانونی ایادیان، به عضویّت آن درآمد و با تشکیل بیتالعدل بدلی در سال ۱۹۶۳، عضو آن شد.

هرچند او تحصیلات عالیّه آکادمیک نداشت؛ ولی به دلیل دانستن زبان فارسی و عربی و انگلیسی و آشنایی با نصوص، الواح و آثار بهائی و همچنین دورۀ کوتاه معاشرت با شوقی ربّانی، خیلی زود در بین اعضای غیرایرانی و بعضاً بیاطّلاع بیتالعدل جعلی، جایگاهی یافت و با دستاویز تأویل الواح و توجیه آثار و نقل خاطرات و داستانهایی از ولیّ امرالله، توانست بیتالعدل خودخوانده، نامشروع، غیرقانونی و محروم از ریاست ولیّ امر را بهعنوان قدرت مطلقه در جهان بهائی، معرفی نماید و عامل شکاف در وحدت جامعه بهائی گردد.

توضیح اینکه شوقی ربّانی در سال ۱۹۵۱ اوّلین شورای بینالمللی بهائی را به دست مبارک خود تشکیل دادند و طیّ پیامی به محافل ملّیّه در شرق و غرب عالم، این شورا را طلیعۀ مؤسّسۀ کبرای اداری نامید و تشکیل آن را، بزرگترین قدم در سبیل پیشرفت نظم اداری حضرت بهاءالله در سی سال اخیر معرفی  فرمود. ایشان در اهمیت این شورا اظهار داشتند:

«چون این شورا که نخستین مؤسّسۀ بینالمللی و اکنون درحال جنین است، توسعه یابد عهدهدار وظایف دیگری خواهد گردید و بهمرور ایّام بهعنوان محکمۀ رسمی بهائی شناخته شده و سپس به هیأتی مبدّل میگردد که اعضایش از طریق انتخاب معیّن میشوند و موسم گل و شکوفۀ آن هنگامی است که به بیت عدل عمومی تبدیل گردد. با قلبی مملو از شکرانه و سرور تشکیل این شورای بینالمللی را که پس از مدتها انتظار بهوجود میآید تهنیت میگویم. این تأسیس در صفحات تاریخ به منزلۀ بزرگترین اقدامی است که مایۀ افتخار عهد دوم عصر تکوین دور بهائی محسوب خواهد شد، بهطوریکه هیچیک از مشروعاتی که از آغاز نظم اداری امرالله از حین صعود حضرت عبدالبهاء تابهحال به انجام آنها مبادرت گشته، بالقوه به این درجه از اهمیت نبوده است

 بهدلیل اهمیت این شورا، شوقی ربّانی، جناب میسن ریمی را به ریاست آن منصوب نمود.

متأسفانه بعد از صعود شوقیافندی، ایادیان امر بهطور خودسرانه  اقدام به انحلال شورای بینالمللی بهائی نمودند و با طرد ریاست آن، جناب میسن ریمی، عملاً اهداف بزرگ شوقی را از مسیر اصلی آن خارج نمودند و بهجای آن، چند نفر از افراد همعقیده و مورداعتماد خود را در مجمعی بهنام «شورای بینالمللی انتخابی بهائی» جمع و آن را مقدمۀ تشکیل بیتالعدل معرفی کردند. ازجمله عوامل فرمانبردار ایادیان، علی نخجوانی بود. او در قراردادی نانوشته، پذیرفت که تعطیلی مؤسّسۀ ولایت امرالله و حذف ولیّ امر را، با چربزبانی توجیه نماید و درعوض این خدمت، به عضویّت بیتالعدل بدلی دست یابد؛ برای این منظور، او در سال ۱۹۶۱ به عضویت شورای بینالمللی جعلی و خودساخته و سپس در سال ۱۹۶۳ به عضویت بیتالعدل غیرقانونی و نامشروع درآمد.

نخجوانی از سال ۱۹۶۳ تا سال ۲۰۰۳ یعنی برای مدّت ۴۰ سال عضو بیتالعدل بود و در این مدّت با همکاری عوامل دیگری چون فیروز کاظمزاده عضو بعدی بیتالعدل، نقش بسیار پررنگی در بیاعتبار نمودن الواح وصایای حضرت عبدالبهاء و حذف یکی از مهمترین ارکان دیانت بهائی، یعنی مؤسّسۀ ولایت امرالله داشت، او توانست در بین بهائیان ناآشنای به نصوص، بیتالعدل بدون ولیّ امر را، بهعنوان مجمعی مصون از خطا و دارای اختیارات کامل جلوه دهد و این انحراف عظیم را در جامعه بهائی نهادینه نماید.

اما روزگار با جناب نخجوانی نیز سر سازگاری نداشت و او نتوانست قدرت مطلقۀ خود را برای همیشه در بیتالعدل حفظ نماید.

در سال ۱۹۹۳ فرزام ارباب، به عضویّت بیتالعدل درآمد. او از بدو ورود اختیاراتی را در بیتالعدل بهدست گرفت و سعی کرد با عوامل خود در بیتالعدل، همچون شهریار رضوی و فریدون جواهری، سیاستهای خود را در بیتالعدل حاکم نماید و در این مسیر رونوشتی از طرح آموزشی بنیاد راکفلر در کلمبیا را به یاد پدرش با عنوان طرح روحی جایگزین طرح مؤسّسۀ معارف امری کرد.

با آمدن فرزام ارباب و استقرار طرح روحی و دستور اجرای آن در سطح جهان، اختلاف در بین برخی از اعضای بیتالعدل در گرفت. نخجوانی به طرح روحی معترض بود و در جنگ قدرت بین او و فرزام ارباب، نهایتاً فرزام غالب و علی نخجوانی مستعفی شد.

وی در سخنرانی چندی قبل خود در یک انجمن بهائی در لتکن آلمان از اینکه فعالیتهای تبلیغی، منحصر به کتابهای روحی گردیده است، اظهار ناراحتی نمود و آن را اشتباه اعلام کرد؛ او در قسمتی از سخنرانی خود میگوید:

«در بازدیدی که از چند مؤسسه داشتم؛ مشاهده کردم که فقط فعالیت مؤسّسۀ آموزشی بهعنوان تنها فعالیت انحصاری بهائی معرفی شده است؛ حتّی به قیمت از بین رفتن بقیه فعالیتها مانند فایر ساید، مطالعات بهائی، تبلیغ فردی و مدارس تابستانهاگر بیتالعدل به ما فعالیت آموزشی را بهعنوان تنها کاری که باید انجام دهیم، توصیه کرده است، این اشتباه است. بیتالعدل این را نگفته است. چیزهای دیگری هم در آثار هست.

ما بنا نداریم که بهجای فایر ساید، کلاس مطالعاتی راه بیندازیم و آن روش را قدیمی معرفی کنیم، این اشتباه است. این هرگز در نوشتههای بیتالعدل نیامده استآیا بیتالعدل اعظم گفته است الواح حضرت عبدالبهاء را فراموش کنیم؟ و فقط به مؤسّسۀ آموزشی توجّه داشته باشیم؟ نه! اینطور نیست. شوقی فایر ساید را موردتأیید قرار داده است. ممکن است یک معاونی از بین مشاوران چنین مطلبی را گفته باشد، به آن عضو بگویید به من سند نشان دهد… .»

در واکنش به سخنان نخجوانی، بیتالعدل، طی نامه ۲۲ دسامبر ۲۰۱۳ خطاب به محافل ملّی، اظهارات وی را اظهارنظر شخصی و مخالف با نقشههای جهانی بهائی اعلام کرد و از این اظهارات ابراز تأسف نمود.

جناب نخجوانی با کارهای خود، عزّت و جاودانگی روحانی را با قدرت و احترام ظاهری و رفاهیّات مادّی عضویت در تشکیلات و اشغال جایگاه رهبری جامعه بهائی، معاوضه نمود و با اینکار به آرمانهای حضرت بهاءالله، حضرت عبدالبهاء و شوقی ربانی، پشتپا زد و خیانت نمود و آشکارا رکن اساسی دیانت بهائی را که مؤسّسۀ ولایت امرالله است، نادیده گرفت و به خاطر جلب رضایت ایادیان ناقض، به دستور آنان عمل نمود و بهجای اینکه جناب میسن ریمی جانشین تعیینشدۀ شوقی ربّانی را بهحق در مسند ریاست بیتالعدل اعظم بنشاند، خود بر جایگاه بیتالعدل مستقر گردید و زندگی مادّی را درعوض جایگاه معنوی و روحانی انتخاب نمود و چه دیر متوجّه شد، که خوشخدمتی او در مسیر اهداف بیتالعدل ساختگی و بدلی و همچنین ایجاد انحراف در دیانت بهائی، نهایتاً نهتنها مورد قدردانی قرار نگرفت، بلکه تنها حاصل آن، جز نارضایتی طلعات مقدّسه و خسران ابدی و دوری از عرفان الهی نبود!

 

منبع

 www.ahdvamisagh.wordpress.com

بارگذاری بیشتر مطالب مرتبط
بارگذاری توسط سردبیر
بارگذاری در انعکاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

بررسی

محيط علم و فضل و ادب؛ استاد سيدمحمد محيط طباطبائی: تحقيقاتی ويژه در آثار بهائی

عبدالحسين فخاري چکیده   استاد سیدمحمد محیط طباطبائى (۱۲۸۰-۱۳۷۱ش) از برجسته‌ترین پژوهش…