با حلول ماه مبارك رمضان، مطلبى در سايت و كانال تلگرامى آئين بهائي قرار گرفت كه واژة بهاء در دعاي سحر دلالت بر بهاءالله دارد و مسلمين نادانسته با خواندن اين دعا بر حقانيت آئين بهايي صحه مىگذارند! اگرچه نادرست بودن موضوع بهقدرى روشن بود كه نيازى به توضيح نداشت، ولى لازم دانستيم در این باره سخنی کوتاه داشته باشیم: اگر لفظ عربي بهاء در دعاي سحر اشاره به بهاءالله دارد، لابد اسم امام حسين و امام على عليهماالسلام هم به نفع بهائيت مصادره مىشود، چون اسم بهاءالله حسينعلى بوده است! همينطور اسم حضرت عباس نيز در چهارده قرن قبل به نفع عباس عبدالبهاء مصادره مىشود!
راستى ذرهاى دقت كافى است تا تشبّث به چنين مطالبى براى مصادره هر چيزى به نفع بهائيت را نشان فقر فرهنگى در اثبات خود و برهان بطلان شمرد. به اين عزيزان عرض مىكنيم به فرهنگ المنجد رجوع كنند و هرجا لغتى را مطابق اصطلاحات و رجال بهايي يافتند، نتيجه بگيرند فرهنگ زبان عربى براساس حقانيت بهائيت بهوجود آمده است، اگرچه اين لغات در زبان عربي قدمت چندهزارساله داشته باشد! اصولاً اگر در اين آیين يک دعا همسنگ ادعية بلند و نورانى كميل و مشلول و سمات و ابوحمزه و دعاي سحر و دعاهاى صحيف درخشان سجاديه وجود مىداشت، مجبور نبودند دعاي سحر را بهخاطر لفظ بهاء به نفع بهائيت مصادره نمايند! اين است كه ناگزير به فرهنگ اسلامى دستاندازى مىكنند تا چيزى را به نفع خود مصادره نمايند و افتخارى كسب كنند. بد نيست لطيفهاى ذكر كنيم: فردى به اسم يحيي با دو نفر ديگر به نامهاى ابراهيم و موسي مسجدى ساختند و چون نماز در آنجا برپا شد و پيشنماز بعد از حمد سورة اعلى را خواند و با اين آيه به پايان رساند كه (صحف ابراهيم و موسى)، یحیی اعتراض كرد که چرا اسم مرا كه شریک ساخت مسجد بودهام نياوردى! دلالت لفظ بهاء بر بهاءالله در دعاي سحر را بايد در زمرة همين لطايف ثبت نمود…!