صفحه اصلی روی خط خبر غوغاسالاری رسانه‌ای، حاشیه‌ای بر تخریب ۳ ساختمان نیمه ساز در روشنکوه مازندران

غوغاسالاری رسانه‌ای، حاشیه‌ای بر تخریب ۳ ساختمان نیمه ساز در روشنکوه مازندران

4 خواندن ثانیه
0
0
569

 

از پرسروصداترین اتفاقات تابستان امسال ماجرای تخریب چند ساختمان نیمه‌کاره در روستای روشنکوه مازندران بود که مطابق معمول شبکه‌هایBBC  و ایران اینترنشنال و صدای آمریکا و … به‌کرات به‌طور مداوم به آن پرداختند: از زیرنویس خبر فوری تا اختصاص ویژه‌برنامه‌هایی در تحلیل این اتفاقات که با لفظ «تخریب خانه‌های بهائیان ساکن روشنکوه مازندران» از آن یاد شد.

صرف نظر از اصل ماجرا که نیاز به در دست داشتن اطلاعات به‌روز و دقیق دارد، موضوع جذاب‌تر، نمایان شدن حمایت تمام‌قد و بدون قیدوشرط این رسانه‌ها با حضور علنی بهائیان و سخن‌گوی تشکیلات بهائیت در این‌گونه برنامه‌هاست که باعث می‌شود که حتی اصول خبری را زیر پا گذاشته و با جانبداری علنی از بهائیان، این ماجرا را پوشش دهند، یعنی حتی در تنظیم متن خبر هم ظواهر بی‌طرفانه را رعایت نکردند. گوییBBC را  باید مخفف Baha’i Broadcast بدانیم.

این خروج از رویه صدساله که نقل‌کننده خبر باید ظاهری بی‌طرفانه داشته باشد تا مخاطب بهتر با وی همراه شود در این رسانه‌ها بیشتر نمایانگر تعصب شدید تنظیم‌کنندگان خبر است. تعصبی که به‌ظاهر در باور بهائیت به ترک آن توصیه می‌شود. به‌طور مثال در موضوع مناقشات فلسطینی‌ها با اشغالگران قدس هرازچندی که تجاوز صهیونیست‌ها از حد خارج می‌شود، در بخش‌های خبری گوشه کناری به این موضوع می‌پردازد که احتمال دارد که در رعایت حقوق فلسطینیان هم شاید کوتاهی صورت گرفته باشد و رژیم اسرائیل شاید اندک تقصیر و قصوری در این بین داشته باشد! مثلاً در جریان قتل بانوی خبرنگار مسیحی (خانم شیرین ابوعاقله) این‌طور نوشتند که: «شیرین ابوعاقله، خبرنگار شبکه تلویزیونی الجزیره هنگام تهیه گزارش از حمله ارتش اسرائیل به اردوگاه آوارگان جنین در کرانه باختری هدف اصابت گلوله قرار گرفته و جان باخته است. شبکه الجزیره می‌گوید نظامیان اسرائیلی به صورت خانم ابوعاقله شلیک کرده‌اند.»

خواننده این خبر، قتل ابوعاقله به دست سربازان اسرائیلی را در حد یک احتمال می‌بیند و با این ترفند اگر چنانچه در خبر بعدی حماس را به‌عنوان باعث تحریم غزه معرفی کند، مخاطب خود را در مقابل یک رسانه صهیونیستی نمی‌بیند و احساس سلامت خبر را در ذهن خود خواهد داشت. در مجموع در کانال تلگرام این رسانه، طی چند ماه کش‌وقوس شدید که واکنش‌های جهانی زیادی با خود داشت، فقط ۱۶ بار به نام شیرین ابوعاقله اشاره شده و از کنار آن به‌آرامی گذر کرده‌اند؛ اما در ماجرای خبررسانی تخریب سه ساختمان نیمه‌کاره، هیچ‌کدام از این اصول خبری رعایت نشد و هرگز از مقامات رسمی دلیل این خبر منتشر نگردید و در کمتر از ۳ روز فقط در کانال تلگرامی این رسانه ۸ بار فقط بر مظلومیت بهائیان تأکید شد. جالب اینجاست که خود همین رسانه بارها به اخباری پرداخته است که شخص حقیقی، نهادی حقوقی یا دولتی، یا کارخانه‌ای در گوشه‌ای از منابع طبیعی در اقدامی آسیب‌زننده به طبیعت، ساخت‌وسازی انجام داده است و حاکمیت را به برخورد با این پدیده فرا می‌خواند. در سال‌های اخیر که موضوع منابع طبیعی در کشور جدی شده است، بارها شاهد تخریب ویلاهای تهران، لواسان، کرج و مازندران بوده‌ایم. اینکه این برخوردها چه روندی داشته و آیا بازدارندگی کافی وجود دارد، موضوع این مقال نیست اما معیارهای دوگانه باعث شده که وقتی در بین ده‌ها و شاید صدها برخورد با ساخت‌وسازهای خلاف، سه بهائی هم حاضر باشند و در طی سه روز ۸ بار از آن‌ها حمایت شود، آیا جای سؤالی برای مخاطب ایرانی نخواهد ماند که هدف از این غوغاسالاری خبری چیست؟ چرا هیچ‌گاه پاسخ قوه قضائیه به این ادعاها در رسانه‌های به‌ظاهر بی‌طرف حتی برای نقد و انکار هم نقل نشد، وقتی که سردبیر خبرگزاری قوه قضائیه به این موضوع واکنش داد و گفت تخریب‌های صورت گرفته با هدف آزادسازی زمین‌های ملی در یک روستای جنگلی بوده و هیچ ارتباطی به گرایش‌های فرقه‌ای افراد ندارد؟

محمد فراهانی گفته ۸ ساخت‌وساز غیرمجاز در اراضی ملی منطقه صورت گرفته و براساس قانون، تخریب شده‌اند. رئیس کل دادگستری مازندران هم توضیح داده: «احکام قضایی صادرشده دراین‌مورد هیچ ارتباطی به فرقه یا گرایشی ندارد و برخلاف برخی تبلیغات منفی رسانه‌ای که اجرای احکام این منطقه از کیاسر را به فرقه و گرایش خاص افراد این منطقه مرتبط دانستند، اجرای احکام‌ قطعی براساس قانون انجام می‌شود. حتی از همین فیلم هم که برای مقاصد مظلوم‌نمایی تهیه شده، برمی‌آید که به کلبه شیروانی کاری نداشته و ساختمان نیمه‌ساز بتونی تخریب شده است.»

از قول اکبری رئیس اداره منابع طبیعی ساری آمده: «ملاک منابع طبیعی برای تشخیص ملی بودن یک زمین، تصاویر هوایی سال ۱۳۴۵ است، یعنی عرصه‌‎ای که تا سال ۱۳۴۵ سابقه زراعت داشته یا در آن باغی احداث شده ‌باشد، می‌شوند زمین شخصی. بعد از این تاریخ هر ساخت‌وسازی مصداق تصرف عرصه‌های ملی است.» و «باتوجه‌به قانون ملی‌شدن جنگل‌های کشور مصوب ۱۳۴۱ و ماده ۹ آیین‌نامه اجرایی قانون تعیین تکلیف اراضی مصوب ۱۳۷۳، مهم‌ترین منبع قابل‌استناد برای ملی بودن یک عرصه، عکس‌های هوایی پوششی کشور است که در سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۹ به مقیاس ۱:۲۰۰۰۰ عکس‌برداری شده ‌است و توسط کارشناسان مجربی که دوره تفسیر عکس‎ها را گذرانده‌‎اند، مبنا قرار می‌گیرند.»

پورفلاح، مدیر جهاد کشاورزی ساری هم در این گزارش مدعی شد: «علاوه بر تصرف اراضی ملی، ۵۴ مورد ویلاسازی و ساخت‌وساز غیرمجاز در زمین‌های کشاورزی در روستای روشنکوه انجام شد. از این ۵۴ مورد که در محاکم قضایی تشکیل پرونده شد، ۹ پرونده رأی قطعی قلع و قمع صادر شد، ۲۵ پرونده در محاکم قضایی در حال رسیدگی است و ۲۰ پرونده هم با ارائه مدارک و سند، رأی به نفع اهالی صادر شد.»

سلمان ستاری، بخشدار چهاردانگه ساری، با تأیید تخریب بعضی خانه‌ها در روستای روشنکوه، این ادعا را مطرح کرد که: «این خانه‌ها در خارج از محدوده طرح‌ هادی روستا و برخی نیز در اراضی ملی که خارج از محدوده روستا هستند، ایجاد شده بود.»

ناصر اکبرزاده، نماینده ویژه استاندار در مبارزه با جنگل‌خواری نیز گفت: «هشت فقره اجرای حکم در روستای روشنکوه اجرا شد که ۲۰ هکتار از اراضی ملی آزادسازی شده ‌است.»

البته طبیعی است که از بین بردن و خراب کردن ساختمانی که فردی برای آن زحمت زیادی کشیده و هزینه فراوانی کرده، بسیار ناراحت‌کننده است، اما وقتی که پیش از شروع ساخت‌وساز مجوزهای لازم گرفته نشود اتفاقی رخ می‌دهد که قابل‌پیش‌بینی است. این اتفاق بسیار بیشتر برای مسلمانان به‌وقوع پیوسته است تا برای بهائیان؛ اما تاکنون هیچ صدایی از شبکه‌های مختلف، خصوصاً شبکه‌هایی که صدای وامظلومای آنان برای تخریب خانه‌های نیمه‌کاره بهائیان در روستای روشنکوه گوش فلک را کر کرد، در تقبیح آن بلند نشده است. دلیل آن هم همین است که آن افراد مجوزهای لازم برای ساخت‌وساز را اخذ ننموده بودند، اما در اینجا هیچ اشاره‌ای به این موضوع نمی‌‌شود و آن را به اعتقاد دینی مالکان و سازندگان آن مرتبط می‌‌سازند.

شاید به دلیل همین ساخت‌وسازهای بدون مجوز لازم است که بیت‌العدل هم در این موضوع ورودی پیدا نکرد و هیچ پیامی در راستای حمایت و همدردی با مالکان آن نداد، درصورتی‌که در همین برهۀ زمانی، هنگامی‌‌که تعدادی از بهائیان در دیگر مناطق کشور به دلایل امنیتی بازداشت شدند، پیام همدردی صادر کرد و واکنش نشان داد. امیدواریم همان‌طور که درباره تخریب خانه‌های روستای روشنکوه اطلاع‌رسانی شد، درباره دلایل بازداشت آن افراد هم اطلاع‌رسانی لازم توسط دولت و مسؤولان انجام پذیرد تا پاسخ مستند آن رسانه‌ها و تبلیغات سوء آنان داده شود و خوراک تبلیغاتی علیه اعتقادات پاک مردم بیش از این فراهم نشود.

در انتها توجه به این نکته نیز جالب است که تشکیلات بهائیت مدعی است در ایران سیصد هزار بهائی زندگی می‌کنند. اگر این ادعای غیرواقعی را بپذیریم و واحد یک خانواده را چهار نفر درنظر بگیریم، درنتیجه باید ۷۵۰۰۰ خانه متعلق به بهائیان در ایران وجود داشته باشد که در میان آن‌ها تعداد زیادی هم خانه‌های بسیار لوکس و گران‌قیمتی هستند که بعد از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ ساخته شده یا بازسازی شده‌اند و در تمام این سال‌ها نه خانه‌ای تخریب شده و نه ممانعتی از ساخت‌وساز و بازسازی خانه‌ها شده است.

حمایت‌های غوغاسالارانه شبکه‌های خارج از کشور به‌خاطر دفاع از حق و حقوق هموطنان بهائی نیست، بلکه با هدف تضعیف جامعه و اختلاف‌افکنی میان مردم و حاکمیت و تشویش اذهان عمومی صورت می‌‌گیرد.

بارگذاری بیشتر مطالب مرتبط
بارگذاری توسط سردبیر
بارگذاری در روی خط خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

بررسی

محيط علم و فضل و ادب؛ استاد سيدمحمد محيط طباطبائی: تحقيقاتی ويژه در آثار بهائی

عبدالحسين فخاري چکیده   استاد سیدمحمد محیط طباطبائى (۱۲۸۰-۱۳۷۱ش) از برجسته‌ترین پژوهش…