در آخرین روزهای پاییز، نشست رونمایی از ویراست جدید كتاب ادیان زنده جهان، در مؤسسه اطلاعات و تحقیقات اسلامى (IRIC) با حضور مؤلف نامآشنا و استاد فرهیخته آقای دكتر عبدالرحیم گواهى، رئیس مرکز پژوهش ادیان جهان و مدیر گروه آیندهنگری فرهنگستان علوم و تنى چند از نویسندگان و فرهیختگان و اساتید دانشگاه برگزار شد. در ابتدای نشست، پس از گزارشی از فعالیتهای پژوهشی، آموزشی و تبلیغی مؤسسه که به زبان انگلیسى است، آقایان دكتر جوانی و دكتر ادریسی دربارۀ اهمیت كتاب و جایگاه و سوابق علمى، پژوهشی و آموزشی مؤلف، سخن گفتند. سپس پروفسور گواهى، انگیزه ویراست و انتشار جدید كتاب و ضرورت آن را برای دانشجویان و محققان بیان نمودند، آنگاه از كتاب رونمایی شد.
استاد گواهى كه تألیف و چاپ بیش از ٥٠ كتاب و ٢٥٠ مقاله و حدود ٦٠٠ پاسخ به مقولات علمى و صدها سخنرانى در مجامع مختلف داخلی و بینالمللی در موضوع تاریخ ادیان و مبانى فكری و اعتقادی و تقریب و مطالعات تطبیقى ادیان را در كارنامه دارد، در مقدمۀ كتاب مىنویسد:
حدود سیوپنج سال پیش كه بنده پس از دریافت دكترای ادیان و دینشناسی از دانشكده الهیات دانشگاه اوپسالای سوئد به ایران بازگشتم، یكی از اولین كتابهایی كه از مجموعه كتب و دروس دكترایم به زبان فارسی ترجمه كردم، كتاب ادیان زنده جهان تألیف دكتر رابرت ارنست هیوم بود كه در همان چهار ــ پنج سال اول، حدود پانزده هزار نسخه از آن تجدید چاپ شد و بهسرعت بهصورت كتاب رسمى درسی تاریخ ادیان در دانشگاهها و مدارس و حوزههای علمى و دانشگاهى در آمد و از مقبولیت عام برخوردار شد و دیری نپایید كه به چاپ سیام رسید. بنده كتاب دیگرى با عنوان درآمدی بر تاریخ ادیان در قرآن در دو جلد تألیف كردم تا در كنار كتاب هیوم كه متكلم و مبلغ و مبشر مسیحى بود و كتابش رنگ و بوی تند مسیحى داشت، بهعنوان مكمل آن، تا حدودی مواضع اسلامى قرآنى را شرح دهد، اما احساس كردم نیاز به یك كتاب واحد است تا آن خلأ كاملاً پر شود، لذا كتاب حاضر را كه درحقیقت تلفیقی از دو اثر مزبور است فراهم آوردم تا در اختیار طلاب و دانشجویان رشته معارف دینى و بهویژه رشته تاریخ ادیان قرار گیرد.
این كتاب در ٧٠٠ صفحه، پس از بحثی دربارۀ دینشناسی تطبیقی به معرفی ادیان ابتدایی، ادیان باستانى و ادیان زنده جهان شامل آیینهای هندویی، یهودی، شینتویی، زرتشتی، تائویی، جاینى، بودایی، كنفوسیوسى، اسلام و سیك پرداخته و سپس به وهابیت و بابیت و بهائیت مىرسد و ضمن بیان تاریخ پیدایش و باورهای آنان از تجربیات شصتساله خود در مطالعه و پژوهش و نقد علمى بابیت و بهائیت، سخن مىگوید. ازجمله خاطرهای از یك جلسه تبلیغی تبشیری بهائیان در خیابان انتظام محله امیریه تهران نقل مىكند:
در پاسخ پیرمرد مبلغ صاحبمنزل كه به ما بچههای ١٣-١٤ساله مىگفت دین اسلام ١٤٠٠ سال پیش آمده و لباسی كه چهارده قرن قبل دوخته باشد به تن بشر امروز نمىرود، گفتم خوب، لباسی هم كه حدود دویست سال قبل دوخته شده باشد، در حد و اندازه بشری كه دویست سال بزرگتر شده نیست! پیرمرد گریست و دیگر آن جلسه را ادامه نداد تا تعطیل شد (ص٥٧٥). سپس اضافه مىکند: «تجربه شخصی بنده در سخنرانى در خیلی از شهرها و روستاهای خوزستان در دوران تحصیل در دانشكده نفت آبادان، در فاصله سال های١٣٤١ تا ١٣٤٥ این بود كه در بسیارى از جاها بهائیان خود را بهعنوان شیعه و شاخهای از اسلام و تشیع معرفی کرده بودند و جمعی از مردم و روستاییان سادهدل را با تطمیع و كمكهای ناچیز مالی، بهائی كرده بودند. اینها پس از استماع یك جلسه سخنرانى افشاگرانه ما از تصمیم خویش عدول مىكردند و به آغوش اسلام و تشیع باز مىگشتند» (ص٥٧٦).
یكى دو بار كه در كنگره جهانى ادیان ــ پارلمان ادیان ــ شركت كردم، سری هم به غرفه بهائیان زدم. حضرات چنان از خود بهعنوان نسخه جدید تشیع دم مىزدند كه نگو و نپرس! اما بعد كه مىفهمیدند شما ایرانى و مسلمان و شیعه هستى و كمى از معقولات سرت مىشود پا پس مىكشیدند و خود را مذهب جهانی جدید مىخواندند!
در اوایل دهه٦٠ (١٩٨٠) كه برای سیویكمین كنگرۀ علوم انسانى در آسیا و شمال آفریقا در شهرهای توكیو و كیوتوی ژاپن به آن كشور سفر كرده بودم، با خانم نیكی كدى مورخ معاصر امریكا كه اتفاقاً كتاب بسیار خوبی هم درباره ریشههای انقلاب ایران نوشته بود و بعدها من آن را به فارسی ترجمه و منتشر كردم، بحث تندی راجع به بهائیت داشتم؛ وی چنان از مظلومیت این دارودسته دفاع مىكرد كه گویی از عیسای ناصریه هم مظلومتر هستند! بیچاره پیرزن محترم، هیچ از دسیسههای ایشان نمىدانست (ص٥٧٧).
خانم نیكی كدى، مورخ معاصر امریكا
ایشان خاطرات دیگری را نیز نقل مىكنند كه خواندنى است و ضمن معرفی منابع مطالعاتی در موضوع بابیت و بهائیت، از فصلنامه بهائیشناسى نیز با این عبارات یاد مىكنند: «دوستان فاضل، مطلع، آگاه و دلسوز … دست به تهیه و انتشار فصلنامه پرمحتوا، علمى، نقادانه و بیطرفانهای زدهاند كه جای آن حقیقتاً خالی بوده است. خداوند منان موفقشان بدارد و گامهایشان را استوارتر سازد» (ص٥٨٦).
بهائیشناسی ضمن تشكر از استاد نامور، جناب آقای دكتر گواهى، از خدای بزرگ برای این استاد فرهیخته طلب طول عمر و توفیقات افزونتر دارد.