انتشار کتاب نور جهان، حاوي هفتادوشش لوح، از عبدالبهاء
حدود ۱۵۰ سال از نشر آثار بابی و بهائی گذشته است. در باور بهائی اهمیت این آثار به حدی است که مبلغان شهیر بهائی در مقام بیان معجزات، آثار مکتوب باب و بهاءالله را برمیشمارند و اصلاً علت بهائی شدن بسیاری از نخبگان و فرهیختگان جوامع اسلامی و غربی، مطالعه آثار باب و بهاء عنوان میشود.
از آن جمله میتوان به اولین ایمانآورنده به باب اشاره کرد که در تمام محافل و مجالس تبلیغی بهائیت به آن اشاره میشود. این نقل در بین بهائیان مشهور است که ملاحسین بشرویهای با دیدن کتابی از باب که در یک شب نگاشته شد، متحیر گشته و به وی ایمان میآورد.[۱] البته تاکنون هیچ تلاش جدی برای نشر و ترجمه همین کتاب تفسیر سورۀ یوسف هم از سوی بهائیت به جهان نشده است. در مقیاس کلان به گفته مقامات بیتالعدل ازجمله علیالله نخجوانی که سال ۲۰۱۹ فوت کرد، درحالحاضر باوجود تلاشهای بسیار بیتالعدل و لجنههای مربوطه برای جمعآوری نسخههای آثار امری از دست دوست و دشمن، هنوز بیش از ۹۰ درصد مکتوبات بهاءالله حتی به زبان اصلی آن، چه بهصورت مکتوب و چه بهصورت میکروفیلم و آنلاین، منتشر نشده است. بسیاری از منابعی که بهعنوان ترجمه و تلخیص آثار امری ارائه میشود، مانند کتاب تلخیص تاریخ نبیل زرندی نیز نسخه اصلی آن در دسترس نیست. بهراستی انتشار نسخه دیجیتال این آثار منحصربهفرد، چه آسیبی به تشکیلات میرساند که باوجود بیش از نیم قرن فعالیت بیتالعدل هنوز این آثار در دسترس بهائیان و افراد فرهیختۀ غیربهائی قرار نگرفته است؟ جای تعجب است که گروهی ادعای داشتن یک دین مدرن و بهروز در عصر اطلاعات را داشته باشند اما باوجود در دسترس بودن فناوریهای نوین هنوز حتی دهدرصد از منابع دستاول خود را دراختیار پژوهندگان این باور قرار نداده باشند.
حتی جالبتر اینجاست که ارتباط معنادار معکوسی بین سرعت و حجم انتشار آثار دستاول بهائی و توسعه تشکیلات بهائی در جهان یافت میشود و هرچه به سالهای اخیر نزدیکتر میشویم، بهجای نشر اینگونه آثار که از وظایف و مسؤولیتهای بیتالعدل در اساسنامۀ آن است، شاهد کتابهای کمارزش و دستچندمی مانند کتابهای مؤسسۀ آموزشی طرح روحی هستیم که اصولاً هیچ شناخت عمیق و شفافی از بهائیت به دعوتشوندۀ به امر بهائی ارائه نمیدهد، بلکه این آثار بهصورت کلی مسؤولیت تئوریزه کردن تشکیلات و تسلیم نمودن در مقابل دستورهای بیتالعدل را برعهده دارند.
بهتازگی مرکز جهانی بهائی از انتشار کتابی جدید از الواح ترجمهشدۀ عبدالبهاء، بهصورت آنلاین و کاغذی خبر داده است:
“کتاب نور جهان حاوی هفتادوشش لوح، از میان هزاران لوحی است که به قلم عبدالبهاء درمورد جنبههایی از زندگی حضرت بهاءالله و هدف از ظهور ایشان نگاشته شده است. در مقدمۀ این کتاب آمده: «چه کسی بهتر از عبدالبهاء، عزیزترین فرزند حضرت بهاءالله و نزدیکترین یار و شریک دوران تبعید، حبس و آزار و اذیتها میتواند از ایشان برای ما بگوید؟»”
سؤال اینجاست که چرا باوجود بودجههای کلان تشکیلات، پروسۀ انتشار الواح بهائی این چنین کند و گزینشی انجام یافته است. البته در عصر حاضر اینگونه مخفیکاریها راه به جایی نخواهد برد و کتابهای مناسبی به قلم خانواده درجه اول بهاءالله درمورد تاریخ جامعه بهائی منتشر شده است، زیرا این نکته نیز مهم است که بهجز شخص عبدالبهاء، سایر اعضای خانواده بهاءالله هم میتوانند بهعنوان مرجع مناسبی برای شناخت جزئیات زندگی بهاءلله باشند. ازجمله کتاب «تاریخ پنهان بهائیان» به قلم اریک استتسون منتشر شده است و اخیراً توسط مؤسسۀ بهائیپژوهی ترجمه و چاپ شده است.
امید است با روشنگریهای فرهیختگان علمی، علت این پنهانکاریها نمایان شود و این آثار به زبانهای مختلف دراختیار پژوهشگران این عرصه قرار گیرد و بهجای خبر انتشار گزیده و ترجمههای بدون منبع، تمامی این مکتوبات صراحتاً پرده از مکنونات تشکیلات بهائی بردارد.
توضیح این مطلب خوب است که بهائیت با ادعای الواح منتشر نشدۀ بهاءالله و عبدالبهاء این امکان را نیز برای خود فراهم کرده است که مطالب جدید و به سرقت رفته از ادیان و مکاتب مختلف را به نام خود ثبت نماید و هر مطلب جدیدی را در قالب یک لوح ساختگی و منتسب به بهاءالله یا عبدالبهاء به خورد بهائیان و افراد محقق بدهد، زیرا تاکنون کمتر امکان صحت انتساب این آثار منتشر شده به گوینده اصلی برای محققین و خطشناسان بینالمللی فراهم بوده است.
[۱]. در همین شماره، در مقاله نقد سخنان قائم مقامی در فیلم The Gate، عکسی از صفحه نخست کتاب تفسیر سوره یوسف متعلق به ملاحسین بشرویهای آورده شده که در پشت جلد این شمارۀ فصلنامه نیز منتشر شده است. این اثر هم مانند صدها اثر دیگر از طریقی غیر از سیستم رسمی بهائیت منتشر شده است. احتمالاً اگر این نسخه نیز در اختیار بیتالعدل بود، همچون نسخه اصلی کتاب تاریخ نبیل زرندی هرگز در معرض دید قرار نمیگرفت.