در روزگاری که کرونا عملاً تمام فعالیتهای اجتماعی جهان را تحتالشعاع قرار داده، شاهدیم که کمکم زندگی به روال جدیدی سمتوسو یافته است تا جایی که حتی بزرگترین اجتماع سالانه رهبران جهان در سازمان ملل نیز بهصورت مجازی برگزار شد.
در میان کشورهای جهان نیز سیاستمداران و عقلای جامعه هرچه انعطاف بیشتری در پذیرش اوضاع جدید داشتهاند، موفقیت بیشتری را کسب کردهاند. در شرایطی که آسیبهای اجتماعی، اقتصادی و حتی روحی شدیدی جوامع کوچک و بزرگ محلی و بینالمللی را تهدید میکند، حتی منزویترین گروهها هم سعی میکنند با اتخاذ تصمیمات مناسب، شرایط بحرانی امواج پیاپی کویید ۱۹ را مدیریت کنند. کار به جایی رسیده است که حتی گروههای متخاصم با زندگی مسالمتآمیز، سعی میکنند با گرفتن ژستهای بشردوستانه حداقل از انتقادهای داخلی در بیتوجهی به این شرایط در امان باشند.
تا به امروز کشورهای توسعهیافته مانند آلمان و نروژ که توان درمانی بالاتری دارند و جزو دارندگان بالاترین سرانه درمان در جهان هستند، توانستهاند با تکیه بر امکانات درمانی مناسب، تعداد تلفات این فاجعه بشری را بهنحو چشمگیری کاهش دهند اما نگرانی بیشتر مربوط به کشورها و جوامع فقیر است که کویید ۱۹ بهطور مستقیم و غیرمستقیم چرخه زندگی سالم را در آنجا تهدید میکند؛ زیرا از سویی امکان قرنطینههای سنگین و طولانیمدت را به جهت ضعف اقتصادی مردم ندارند، از سوی دیگر درصورت گسترش این ویروس امکانات درمانی مناسبی ندارند.
با وجود ضعف مقررات بهداشتی این کشورها، در این شرایط است که توقع از تمام فعالان فرامنطقهای، در این جوامع معطوف به حمایتهای خاص این شرایط است. سازمان ملل تعداد زیادی واکسن برای اختصاص به این کشورها را پیشخرید میکند و کلیسای کاتولیک سعی میکند با اهدای ماسک به کشورهای آفریقایی سابقۀ سیاه فعالیتهای تبشیری دههها و قرنهای گذشته خود را در این کشورها بهبود بخشد و بنیادهای خیریه سعی میکنند برای زنان و کودکان درمعرض خطر گرسنگی راهحلهای جدیدی بیابند.
بااینحال بهنظر میرسد از دیدگاه تشکیلات بیتالعدل هیچ چیزی مانند توسعه تشکیلاتی و برنامههای پنج و بیستساله گسترش امر بهائی اهمیت نداشته است، زیرا درست در همین شرایط خبر مراسم جشن شروع ساختوساز معبد بهائی در جمهوری دموکراتیک کنگو را از زبان لاوازیه موتومبو تشیونگو، منشی محفل روحانی ملی جمهوری دموکراتیک کنگو با افتخار اعلام میکند. برپایی یک جشن افتتاحیه حضوری برای ساخت یک بنا در حوالی کینشاسا با دعوت و حضور مقامات ناآگاه دولتی، مردم مسیحی و پیروان ادیان بومی منطقه در کنار رؤسای قبایل محلی، شاید حکم یک بمب ساعتی در قلب یک کشور فقیر آسیبدیده از منازعات داخلی باشد. شاید جمعیت بهائیان روستاهای منطقه کاسای غربی به زحمت به تعداد انگشتان دست برسد، اما دعوت از سران قبایل محلی در کنار مسافران و مقامات بینالمللی بهائی در سایه غفلت مقامات بهداشتی کنگو، یعنی ارسال این ویروس به دل جنگلهای دورافتاده کشور کنگو.
گذشته از آن، در شرایطی که وضعیت زندگی مردم در کشورهای هند، آمریکا و ایران (که به گفته خود تشکیلات بهائی بالاترین جمعیت بهائی جهان را در خود جای دادهاند) با مشکلات اقتصادی و بهداشتی شدیدی همراه شده، چه نیازی بود که پولهایی را که به عناوین مختلف مانند حقوقالله به سمت حیفا سرازیر میشوند، برای ساخت این چنین ابنیهای اختصاص دهند؟ آیا بهتر نبود حداقل برای ظاهرسازی هم که شده، شعار وحدت عالم انسانی را با شرایط کرونایی هماهنگ میکردند؟
ساخت و نگهداری از یک بنای دیگر همزمان با پروژههای میلیاردی مانند ساخت زیارتگاه عبدالبهاء در فلسطین اشغالی در شرایط وخیم اقتصادی که به گفته مراجع جهانی اقتصاد، در اغلب کشورها بین ۳ تا ۱۰ درصد کوچکتر خواهد شد چه توجیهی دارد؟ شاید اگر همین پول را، حتی در قالب طرحهای جامعهسازی بهائی، فقط بین فقرای بهائی قاره آفریقا توزیع میکردند، چندین خانواده بهائی به رفاه و آسایش بسیار مناسبی میرسیدند و درعینحال پرداختکنندگان این پول هم رضایت بیشتری داشتند.
شاید هم میانگین سنی بالای اعضای بیتالعدل و مشاوران قارهای آنها، که هرازچندی شاهد اخبار صعود (فوت) برخی از آنها در صفحات مجازی هستیم، توان تمرکز بر اینگونه موارد را از آنها سلب کرده است؛ شاید هم عدم شفافیت مالی هزینههای بیتالعدل در این سالهای طولانی، منشأ این فساد سیستمی شده است. نکتهای که بارها در میان سخنان فرهیختگان و روشنفکران بهائی میتوان مشاهده کرد که چرا تاکنون یک بار هم بیتالعدل گزارش و آماری از درآمدها و هزینههای خود را اعلام نکرده است؟