هرساله در ابتدای ایام رضوان، مصادف با اول اردیبهشت، معمولاً مهمترین پیام بیتالعدل خطاب به بهائیان جهان صادر میشود، پیامی که امسال مانند تمام اتفاقات دیگر تا حدودی رنگ و بوی کرونایی به خود گرفته بود.
در همان ابتدای پیام، بیتالعدل با اشاره به اثرات ویروس کووید۱۹ در جهان، آن را “خطری هولناک و جهانگیر” نامید که “امواج رنج و اندوه” آن در تمام ملل جهان درحال انتشار است. البته بیتالعدل توضیح نداد که چطور این رنج و اندوه جهانی با آمدن سیدعلیمحمد باب بهعنوان منجی و نجاتدهنده بشریت از ظلم و ستم پایان نگرفت و با ظهور ایشان اوضاع بسیار وخیمتر از گذشته شد و همچنین بحرانیتر!
سؤال مهمتر این است که چرا به بیتالعدل که به عقیده بهائیان ملهم به الهامات الهی است راهکار درست الهام نشده و راهحل نجاتبخشی برای حل این مشکلات ارائه نگردید؟ هرچند ممکن است گفته شود هیچ راهحلی بشری برای مشکل کنونی وجود ندارد که بیتالعدل بخواهد راهکاری برای آن ذکر کند، دراینصورت این خود اعترافی است دردناک به پوچی ادعای “ملهم بودن به الهامات الهی” و اثباتی است برای عدم حمایت الهی وعدهدادهشده، دست خدا همواره باز است و انتظار طبیعی آن است که جمیع معصومان بدون سعی و خطا برای بشریت راهحل نجاتبخشی ارائه کنند.
البته در کتاب مفاوضات، جناب عبدالبهاء شرطی برای رسیدن الهامات غیبی ذکر کردهاند، آنجا که مینویسند “بیتالعدل عمومی اگر به شرائط لازمه، یعنی انتخاب جمیع ملّت تشکیل شود، آن عدل در تحت عصمت و حمایت حقّ است” (صفحۀ ۱۲۲). در این چارچوب فکری یعنی وقتی هیچ الهامی در بیان و کلام بیتالعدل اعظم جاری نیست، این نشانگر آن است که بیتالعدل فعلی از مشروعیت لازم برخوردار نیست. جالبتر آنکه در همین پیام شعارزده بازهم تلاش شده از نقش محافل ملی و مشاوران قاره در برنامههای انتخاباتی، با ادبیاتی حماسی حمایت شود تا چالشهای پیش روی انتخابات بهائی را کمرنگ کند، هرچند این انتخابات بدون نظارت و شفافیت ارزش برگزاری ندارد و یک اتفاق بیاثر در روند حرکت جامعه بهائی خواهد بود.
ای کاش بیتالعدل هم با نگاهی منصفانه به چگونگی برپایی انتخابات آزاد در جهان، میتوانست بهجای سعی در تکرار این شوی انتخاباتی، حداقل زیرساختهای برپایی یک انتخابات دمکراتیک واقعاً آزاد را در آینده ایجاد کند تا با ورود شفافیت در انتخابات کوچک و بزرگ آتی، بهجای تکرار و انتخاب افراد قبلی شاهد روح جدیدی در کالبد فرتوت تشکیلات بهائی باشیم.
حتی برخی راهکارهای سادۀ دنیایی هم در این میان میتوانست نشانگر واقعبینی بیتالعدل در شرایط بحرانی باشد. مانند توصیه به تداوم کسب و کار بهائیان فعال در خرید و فروش ملزومات پزشکی در ایام محرمۀ بهائی و عید رضوان که نشاندهندۀ دغدغهمندی ظاهری تشکیلات در سلامت عمومی جامعه میبود. توضیح اینکه تشکیلات بهائی حتی در اوج شیوع کرونا نیز حاضر نشد از تعطیلی به اصطلاح مذهبی خود صرفنظر نماید. با کمال تأسف حتی در این شرایط هم دیدیم که فعالان بهائی حوزهٔ سلامت، در سه روز حرام ایام رضوان کسب و کار خود را بهخاطر تصمیمات اشتباه رها کردند بدون توجه به اینکه ممکن است به سلامت عمومی جامعه آسیب بیشتری وارد شود.
بهراستی اگر جان بهائیان “مهد امرالله” برای بیتالعدل پشیزی ارزش داشت، مانند پاپ کاتولیک، به دعا برای سلامتی بیماران و ورشکستگان کرونا بسنده نمیکرد و اعتراضی هرچند نمادین به تحریمهای ناعادلانه مردم ایران در این پیام به عمل میآمد. شاید لازم است گروهی از حیفانشینان بعد از قرنطینۀ کرونا، سری به واتیکان بزنند تا بدانند در جهان شیشهای امروز همۀ مردم شاهد موضعگیریهای تریبونهای جهانی هستند. جملهای کوتاه در مخالفت با تحریمها در این بیانیه، اگرچه تأثیری بیشتر از نطق پاپ در گوش سردمداران کاخ سفید نداشت، اما میتوانست حداقل نشاندهندۀ عدم همراهی تشکیلات بهائی، بهخصوص بیتالعدل، به این ظلم آشکار بر نوع بشریت بوده باشد. این همراهی که روزبهروز مدارک بیشتری در اثباتش منتشر میشود، ازسوی همۀ مردم، بهخصوص جمعیت بهائی ساکن ایران سؤالبرانگیز و گناهی بس نابخشودنی خواهد بود و هنوز مشخص نیست بیتالعدل چه برنامهای برای مواجهه با افشای اسناد همکاری مقامات بهائی با سناتورهای جنگطلب و تحریمگر واشنگتن دارد؟
وقتی به این مهمترین پیام سالانۀ رکن اصلی تشکیلات بهائی، نگاهی مجدد بیندازیم، واقعیتی که آشکارتر میشود این است که واقعاً بود یا نبود این پیام چه تأثیری در زندگی جامعۀ جهانی بهائی تا زندگی یک بهائی سادۀ روستایی خواهد داشت؟ آیا این نهاد که سالانه میلیونها بلکه میلیاردها دلار از جیب تکتک بهائیان عالم و… صرف برنامههای پنهان و آشکار تشکیلاتی خود میکند، بنایی بر تغییر رویکرد خود ندارد تا حداقل با شفافیت بهعنوان یک نهاد مدنی نقشی مفید در زندگی اجتماعی بهائیان عالم ایفا کند؟