صفحه اصلی سرمقاله بانوى بيكرانگى

بانوى بيكرانگى

0 خواندن ثانیه
0
0
672

روزگارى، نویسندهای نام كتاب خود دربارۀ امیرمؤمنان علیه السلام را، «مرد نامتناهى» نهاد و در آن اثبات نمود كه ابعاد كمالات او نامتناهى است، یعنى در هریك از جنبههای وجودى، فضائل و مناقب او قابلشمارش نیست: در علم، در شجاعت، در تقوا، در سیاستورزى، در اخلاص و در عبادت…. اكنون باید گفت، همسر او حضرت فاطمه علیها السلام نیز چون شویش بانویى نامتناهى است و فضائل و مناقبش بیكرانه است؛ او بانوى بیكرانگى است. او صاحب كمالاتى است كه هریك فضیلتى ویژه است: او دخت رسول خداست؛ همسر علىّ مرتضى است؛ او مادر یازده امام است؛ او به فرمودۀ خدا، «كوثر» است؛ او سیدۀ بانوان جهان است؛ نه فقط بانوان، بلكه الگوى هر مرد و زن مسلمان است كه فرزندش امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: دخت رسول خدا، برای من الگویى نیكوست.

سخن از بانویى است كه در تمامى ابعاد، یادآور روح تقوى و عبودیت است. او در بامداد اولین روز عروسى در نگاه همسرش، بهترین یاور بر عبودیت و طاعت الاهى، معرفی شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم صبح اولین روز عروسى وارد حجله شد، از على علیه السلام پرسید: «کَیفَ وَجَدتَ أهلَکَ؟ فَقالَ: نِعمَ العَونَ عَلى طاعَةِ اللَّهِ: همسرت را چگونه یافتى؟ عرض کرد: بهترین یاور بر اطاعت از خدا» [بحارالانوار ج ۴۳، ص۱۱۷]. تصویر دوم را در آخرین ساعتهاى عمر حضرت زهرا علیها السلام ببینیم: امیرمؤمنان و زهرا سلام الله علیها، در آخرین ساعتها باهم خلوت کردند. در آن آخرین ساعتهاى وداع به امیرالمؤمنین گفت: پسرعمو! در طول عمر هرگز به تو دروغ نگفتم و خیانت نکردم و هیچگاه با تو مخالفت ننمودم. امیرالمؤمنین در پاسخ فرمود: آرى ای دختر پیامبر! معاذاللَّه که تو خلافى را مرتکب شده باشى. مرتبۀ خداشناسى و نیکوکارى و تقوا و خداترسى تو بالاتر از آن است که با من مخالفت کرده باشى. مفارقت از تو بسیار بر من سخت است [بحارالانوار ج ۴۳، ص۹۱].

 

هر بانویى که امّ امامت نمیشود 

یا مادر پیمبر رحمت نمیشود

در جمع خلق خدا، فاطمه یکی است

این وحدت است شامل کثرت نمیشود

آنجا که پای کفو علی هست در میان

 هر دختری که لایق وصلت نمیشود

فردا بیا که باز قیامت بهپا کنی

ای بانویی که بی تو قیامت نمیشود.

فقیه و اصولی بزرگ، مرحوم شیخ محمدحسین  غروی اصفهانی متخلص به مفتقر در قصیدهاى با عنوان «روح النبی» (در كتاب الانوارالقدسیة) سروده است:

او مادر امامان عقول تابناك و درخشان  است، بلكه مادر پدر خویش است، درحالیكه آن پدر، علّة العلل است!

او در بزرگی مقام، همچون روح پیامبر است و در همسری و همتایی همتای كسی است كه همتا ندارد.

او در ظرائف و رقائق وجود، متمثّل گردیده است و لطیفهای است كه از مقام شهود و ادراك بسی بالاتر است.

خلقت او در بافضیلتترین اطوار، صورت گرفته و نتیجه و خلاصۀ ادوار و زمانهاست. حقیقت كمال در بیسابقهترین صورت زیبای خود شكل گرفته است.

او در عالم نزول، حوراء است و در مراتب صعود، محور عقلها و اندیشهها.

او با واقع و عیان خود، به زیباترین بیان و بیّنه، عالَمِ وجوب را در عالم امكان تمثیل كرده است.

او قطب آسیای عالم وجود است، چه در قوس نزول و چه در قوس صعود. آری! در محیط این دائرۀ نزول و صعود، مدارى عظیمتر و گسترهاى غیر از فاطمۀ طاهره نیست.

امیرمؤمنان علیه السلام در احتجاجى با معاویه (وقتى كه او مىخواست برای خود افتخاراتى بشمارد)، بدو فرمود: بهترین زنان از آنِ ما و آن هیزمکش جهنم از آن شماست (منا خیر نساءالعالمین و منکم حمالة الحطب) و این بهترین زن کسی جز حضرت فاطمه علیها السلام نیست. برای همین است که آن حضرت ضمن اشعاری به وصف فضایل حضرت زهرا علیها السلام پرداخته است که به برگزیدهای از آنها اشاره میکنیم:

ای فاطمه! صاحب مجد و عظمت و دانش، ای دختر بهترین مردم! دختر سید بزرگوار و دختر پیامبری که هیچگونه ناپسندی در وی نیست. من به فاطمه و پرهیزگاری او مباهات میکنم. او نعمتی است آسمانی که نصیب من شده است. در تمام عالم، برای خود شبیهی نیافتم و در اسلام از دوران کودکی بر همه پیشی گرفتم؛ برای من است خویشاوندی و شرفی که با فاطمه دارم، مرا از سرچشمۀ علم سیراب کرده و مقام دانشمندی، سازنده است. من بر مردم جهان فخر میکنم به داشتن چنین همسر و فرزندانی و نیز به پیامبر افتخار میکنم که همسری فاطمه را برای من برگزید [تذکرةالخواص، ص٣١٣-٣١٤].

خدایش او را كوثر نامید تا خیر و بركت و مهر باشد برای همۀ جهانیان؛ چونان مادرى مهربان برای همۀ فرزندان امت. از نظر اجتماعى، مادر قطب آسیای خانه است، مهرش همه را دربر مىگیرد.

ببین كه مزار فرزندان او (امامان و امامزادگان) چگونه اكنون پناه و تكیهگاه مردم شدهاند؟ ببین كه مزار فرزندش امام حسین علیه السلام در عراق و فرزند دیگرش امام رضا علیه السلام سالیانه قلب میلیونها انسان را از اقصى نقاط جهان بهسوى خود جذب نموده، قبلۀ حاجات خلائق شدهاند. جایجای وطن اسلامى مزار دیگر فرزندان اوست كه در عروسی و عزا بهسوی آن مكانها میشتابند و آرام مىگیرند و حاجتروا میشوند. اگر این حرمها نبود، مردم به كجا پناه میبردند؟ امروز همه اذعان دارند مهر فاطمى از طریق فرزندانش، حتى پس از شهادت و مرگ، جذبكنندۀ دلهاى مردم است و پناه و تكیهگاه آنان. بیهوده نیست كه نام و القاب فاطمه سلام الله علیها بیشترین فراوانى نام دختران در كشور ما شده است و نام پدر و شوی و فرزندانش بیشترین فراوانى اسم برای مردان در سرزمین ماست. مهر او ضربالمثل شده است. فرزندش امام مجتبی علیه السلام مىفرماید: دیدم كه مادر شبانگاهان در سجادۀ خویش به دعا مشغول است و یكانیكان همسایگان را دعا میكند، گفتم: مادر برای خودمان هم دعا كن، آن آسمان مهر به من فرمود: فرزندم نخست همسایه، سپس خویشتن! و این كلام مادر ضربالمثل شد حتى در امثال و حكم زبان فارسی كه «الجار ثُم الدار.»

تمام اهتمام صدیقه طاهره پس از رحلت رسول خدا بر تثبیت پیشوایى الاهى پس از پیامبر بود. چنان اهتمامى كه سرانجام جان خود را نیز در این راه گذاشت. او وقتى حوادث شتابناك پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دید، آرام ننشست و شبانه خانۀ یكایك انصار و مهاجر را در زد و غدیر را یادآورى نمود كه مگر شما در غدیر با جانشین رسول خدا بیعت نكردید و پیمان نبستید، چرا خاموشید و به پیمانتان ناوفادار و فراموشكار؟ او امت پیامبر را عزیز و سربلند مىخواست و تفرقه و خروج از شاهراه وحدت را دشمن داشت. خطابۀ او در مسجد پیامبر براى آنان كه به دنیا گراییده و راه حق را وانهاده بودند، بسیار آگاهىبخش و آتشین بود كه طنین سوزناكش هماره در تاریخ خواهد ماند:

«آگاه باشید! شما را مىبینم كه به دنبال زندگى آرام خود هستید؛ آن كسی را كه برای اداره و تدبیر كارها از همه شایستهتر و بهتر است رها كردهاید و از خود دور نمودهاید و به گوشهای رفتهاید و به فكر آسایش و راحتى خودتان هستید. با این كارى كه كردید، آرامش واقعى از زندگیهایتان رفت و هرچه پذیرفته بودید همه را رها نمودید، زندگى گوارایتان از بین مىرود مانند كسی كه آب گوارا را از دهان خود بیرون بریزد. اگر شما و همۀ اهل زمین كافر شوید، به یقین خدا بىنیاز و شایسته ستایش است. سخن گفتم تا حجت را بر شما تمام كنم. بیایید حكومت را بگیرید و بر آن سوار شوید! بر شتر حكومت بنشینید اما حكومت شما چونان شترى است كه پشتش زخمى و پایش لنگان است. ننگ این كار، همیشه برایتان باقى مىماند.»

حضـــــــور بیبدیــــــل مادر در زندگى ما شگفتىآفرین است، پس از چهارده قرن، نام همسران و فرزندان و بانوان ما فاطمى است؛ تسبیحات او قرین نمازهاى ماست؛ همسرداریش، الگوى فرهیختگى همسران مسلمان و فرزندپرورى و تربیت فرزندانش، میتواند الگوى تربیت فرزندانى باشد راهسپر به راه فرزندانش. عبادتهای شبانهاش چراغى فراروى عابدان و حكمتها و بیانات و خطبههای پیامبرگونهاش راهنمای زندگى ما. فرزندانش، امامان ما و تداوم راه پیامبر در پیروی از راهشان. خانهای ساخت كه تا ابدیت راهنمای اهل هر خانهای است كه بخواهد چنان باشد كه خدا بپسندد. درنگ و تأمل در این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم كه او را مادر پدر نامید، روشن مىسازد كه حیات نبوت به حیات این مادر وابسته است، چون این مادر و امامان از نسل او چونان مادر برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تداوم حیات نبوتش شدند. اگر هنوز به دین پایبندیم وامدار كسانى هستیم كه این دین را آبیارى كردند، آنگاه كه نهالی تازهپای بود و این مادرِ پدر در سختترین دورانهای شعب ابىطالب و جنگها و فرازونشیبهای دوران رسالت، از كودكى نگاهبان و غمخوار پدر بود تا آن لحظاتى كه جانش را فدای آئین او ساخت و رفت تا شفیعۀ محشر شود و امت راستین پیامبر را دستگیر باشد. سلام خدا بر او باد كه محور سلام و صلوات است، چنانكه مىگوییم: «اللهم صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السرّ المستودع فیها عدد ما احاط به علمك»؛ چه بسا كه راز پنهان و سرّ مستودع همان موعودى باشد كه از نسل او قیام خواهد نمود.

بارگذاری بیشتر مطالب مرتبط
بارگذاری توسط سردبیر
  • بحثی دربارۀ علائم ظهور و رجعت

    علائم ظهور علائم و نشانه‌هایی که در روایات برای ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف …
  • از عاشورا تا اربعين مهدوي

    ۱. عمودهای راه عاشورا را چه نسبتی است با قیام پیروز مهدوی؟ حماسه عظیم پیاده‌روی اربعین، چگ…
  • حافظ، امید، موعود

    مقدمه کمتر سخنور، نویسنده و معلمی است که در بیان مطالب خود به شعری مناسب حال و مقال، اشاره…
بارگذاری در سرمقاله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

بررسی

محيط علم و فضل و ادب؛ استاد سيدمحمد محيط طباطبائی: تحقيقاتی ويژه در آثار بهائی

عبدالحسين فخاري چکیده   استاد سیدمحمد محیط طباطبائى (۱۲۸۰-۱۳۷۱ش) از برجسته‌ترین پژوهش…