صفحه اصلی روی خط خبر حوادث تروریستی تهران و عکس‌العمل جامعه بهائی نسبت به آن

حوادث تروریستی تهران و عکس‌العمل جامعه بهائی نسبت به آن

0 خواندن ثانیه
0
0
990

روز چهارشنبه ۱۷ خرداد ۹۶، حادثه تروریستی تلخی نگاه جهانیان را به کشور عزیزمان معطوف کرد. ۵ نفر از اعضای گروه تروریستی داعش (دولت اسلامی) در اقدامی وحشیانه با حمله به مرقد امام خمینی و مجلس شورای اسلامی، تلاش کردند تا ضمن برهم زدن امنیت و آرامش کشور، با کشتار عده‌ای از هم‌وطنان بی‌گناه و روزه‌دار، بار دیگر چهره کریه خود را به نمایش گذارند و گامی دیگر در مسیر اسلام‌هراسی بیشتر در جامعه جهانی بردارند.

به باور بسیاری از تحلیلگران، گروه‌های افراطی و تندرو با شعار حاکم کردن اصول و احکام اسلامی، در سال‌های گذشته، بزرگ‌ترین نقش را در دلزدگی مردم مغرب زمین نسبت به تعالیم آسمانی اسلام داشته‌اند و دور از ذهن نیست اگر گمان بریم که برای این هدف نامقدس، از سوی سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی غربی، مأموریت دارند.

علاوه بر بسیاری از مسئولان سیاسی و فرهنگی کشورمان، مسئولان سیاسی و فرهنگی بسیاری از کشورهای جهان، با محکوم کردن این اقدامات کور، با قربانیان این فاجعه ابراز هم‌دردی کردند و برای مصدومان آن آرزوی سلامتی و بهبودی نمودند. سازمان‌های مردم‌نهاد نیز در کنار مسئولان سیاسی و فرهنگی، ضمن محکوم کردن این‌گونه اقدامات، به تحلیل و بررسی چرایی بروز آن و راه‌های جلوگیری از خشونت توسط گروه‌های افراطی، وارد بحث و گفتگو شدند.

جامعه جهانی بهائی به‌طور عموم و جامعه بهائیان ایران به‌طور اختصاصی در این میان در واکنش به این اقدام پلید، کاملاً سکوت اختیار کرده است. هرچند ممکن است تشکیلات بهائی اعلام کند که در هیچ‌یک از مسائل سیاسی اظهار نظر نمی‌کند و در مقابل تمام جنایاتی از این دست سکوت اختیار می‌کند، اما لازم است یادآوری شود که بعضاً رسانه‌های بهائی ـ که البته خود را مستقل از تشکیلات معرفی می‌کنند ـ نسبت به سایر اقدامات تروریستی این گروه و گروه‌های مشابه در افغانستان یا اروپا واکنش نشان داده و با قربانیان ابراز هم‌دردی کرده‌اند. درعین‌حال تشکیلات بهائی و به تبع آن‌ها همین رسانه‌های به‌ظاهر مستقل، با بهره‌برداری از شبکه‌های مجازی در طول سال‌های گذشته، همواره نسبت به هرگونه اقدام علیه باورمندان به این فرقه در هریک از کشورهای اسلامی با سرعت واکنش نشان داده و برای بزرگن‌مایی آن تلاش کرده است.

سکوت سرد و سنگین بهائیان و البته تشکیلات بهائی نسبت به حوادث اخیر تهران را می‌توان در محورهای ذیل، مورد تحلیل و بررسی قرار داد:

  • رسانه‌های بهائی ـ چه رسانه‌هایی که خود را مستقل از تشکیلات معرفی می‌کنند و چه رسانه‌های تشکیلاتی و رسمی آنان ـ رسالت خود را در پرداختن به اخبار روز جامعه در مواردی تعریف کرده‌اند که منافع بهائیت در آن باشد. به‌ عبارت دیگر اگر در حادثه‌ای یک بهائی به هر شکل ممکن دچار آسیب شود، رسانه‌های بهائی خبر آن حادثه را منعکس می‌کنند و درعین‌حال به‌گونه‌ای اطلاع‌رسانی می‌کنند که حتماً آن بهائی مظلوم بوده و مورد تعرض قرار گرفته است. حتی برای نمونه نمی‌توان یک مورد در اخبار بهائی یافت که در حین خبررسانی، به اشتباه یک بهائی یا تشکیلات بهائیت در یک کشور یا منطقه اشاره شده باشد، چراکه در این صورت، منافع تشکیلاتی بهائیت تأمین نخواهد شد.
  • در راستای همان هدف پیش‌گفته از اطلاع‌رسانی، با توجه به اینکه هیچ‌یک از آسیب‌دیدگان مجلس و مرقد امام خمینی بهائی نبوده‌اند، پایگاه‌های خبری رسمی و کانال‌های اطلاع‌رسانی بهائی و به‌ظاهر مستقل، نسبت به این خبر سکوت کامل کرده‌اند. ازآنجاکه از دیدگاه تشکیلات بهائی، بهائیان گوهر و جواهر روی زمین و دیگر انسان‌ها سنگریزه‌های آن هستند (بهاءالله، به‌نقل از مائده آسمانی، ج۴ ص ۱۴۰) طبیعی است که جریانی که میان اعضای خود و دیگر انسان‌ها چنین تفاوت فاحشی قائل است در برابر آسیب دیدن سایر انسان‌ها و مسلمانان سکوت می‌کند و ترجیح می‌دهد در همین ایام، به بسته شدن مغازه یک بهائی در شهر شاهرود بپردازد و آن خبر را منعکس کند. درعین‌حال اگر یکی از کشته‌شدگان این حوادث تلخ بهائی بود، آن موقع بود که شاهد اخبار گسترده تشکیلات رسانه‌ای بهائی در پوشش آن می‌بودیم و مشاهده می‌شد که چگونه این خبر، هر لحظه توسط کانال‌های بهائی پیگیری و اطلاع‌رسانی می‌شد.
  • ازآنجا که بهائیان از سویی فاقد حکم جهاد هستند (اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، به نقل از عباس افندی، ص ۱۹۱) و از سوی دیگر خود را متولی گفتمان صلح و سازش در جهان معرفی کرده‌اند، در تبلیغات جهانی خود، همواره بر وحدت عالم انسانی و صلح و دوستی تأکید می‌کنند. در مقابل و در هنگام بروز حوادثی از این دست، مشخص می‌شود که تکیه بر صلح و دوستی نمی‌تواند راهکار تمام عیاری برای رفع مشکلات جوامع بشری باشد. چراکه برخی از گروه‌ها و افراد در جامعه بشری، ترجیح می‌دهند با اسلحه و بمب به خواسته‌های خود دست یابند و در برابر چنین افراد بی‌منطق و جنگ‌طلبی، نمی‌توان با شعار صلح و دوستی، تمام مسائل را رفع و رجوع کرد. به‌عنوان نمونه اگر محافظان و مراقبان مجلس شورای اسلامی برای هدف قرار دادن تروریست‌ها اقدام نمی‌کردند، تعداد شهدای این حادثه می‌توانست ده‌ها برابر بیشتر باشد. اما اقدامات انجام‌شده برای محاصره و از پا در آوردن این تروریست‌ها سبب شد که تعداد تلفات، بیش از این افزایش نیابد. در مقابل تشکیلاتی که مخالف حمل سلاح است (اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، ۳۴۶ به نقل از کتاب اقدس، آیه ۳۸۳) در برابر این حوادث، در مقابل این سؤال اساسی قرار می‌گیرد که چگونه می‌توان بدون دفاع و سلاح، از جان افراد یک جامعه در مقابل اشرار و مفسدان اجتماعی محافظت کرد؟ به‌نظر می‌رسد رسانه‌های بهائی ترجیح می‌دهند برای مواجه نشدن با این سؤال اساسی که گفتمان صلح بدون سلاح را به چالش می‌کشد، از پرداختن به اصل خبر خودداری کنند و تلاش کنند با بی‌اهمیت جلوه دادن این مسائل، خود را از چالش‌های احتمالی بعدی رها سازند.
  • مسئله دیگری که می‌توان به آن به‌عنوان انگیزه رسانه‌های بهائی نسبت به سکوت در قبال حوادث تروریستی تهران اشاره کرد، ناخشنودی رژیم صهیونیستی از محکوم کردن هرگونه اقدامی است که علیه شهروندان جمهوری اسلامی صورت پذیرد. ازآنجاکه بهائیت مقر اصلی تصمیم‌گیری خود را در سرزمین‌های اشغالی قرار داده است، ناچار است ملاحظات دولت اسراییل را در اعلام مواضع اجتماعی و سیاسی خود در نظر بگیرد و آن را رعایت کند. ازآنجاکه دولت اسراییل حامی اصلی تمامی گروه‌های تروریستی است که علیه کشور عزیزمان اقدام می‌کنند، محکوم کردن اقدامات تروریستی در ایران، مخالف با منویات آن دولت محسوب می‌شود. لذا رسانه‌های بهائی هرچند که خود ایرانی باشند و شاهد ریخته شدن خون هم‌وطنان بی‌گناه خود باشند، به خود اجازه نمی‌دهند این جنایات را محکوم کنند و با قربانیان ابراز همدردی نمایند. این در شرایطی است که در موارد تروریستی در کشورهای دیگر ـ آن چنان که ذکر شد ـ شاهد برخی واکنش‌های رسانه‌های بهائی بوده‌ایم (نگاه کنید به کانال خبری بهائی نیوز، ۳۰ می‌۲۰۱۷). همچنین این رسانه نسبت به درگذشت ریاضی‌دان ایرانی، خانم مریم میرزاخانی واکنش نشان داد و آن را پوشش خبری داد. (همان، تاریخ ۱۴ جولای ۲۰۱۷) چراکه به‌نظر نمی‌رسد این پوشش خبری بر خلاف منویات و اهداف سیاسی و رسانه‌ای دولت اسراییل باشد.
  • آخرین محوری که در این تحلیل به آن اشاره خواهد شد، وجود تعالیمی در بهائیت است که از آن به جهان‌وطنی یاد می‌شود. مطابق با تعالیم بهائیت، کل جهان وطن تمام انسان‌ها و بهائیان است و تعصباتی مانند عِرق ملی و اقلیمی نباید در مناسبات افراد با یکدیگر تأثیرگذار باشد. این تعلیم آن‌چنان در میان بهائیان ایرانی رواج یافته است که آنان را در قبال مسائل اساسی کشور بی‌تفاوت کرده است و تنها چیزی که در مناسبات اجتماعی برای ایشان حائز اهمیت است، وضعیت بهائیان در ایران خواهد بود. به‌عبارت دیگر مقوله‌هایی از جنس امنیت ملی، استقلال و تمامیت ارضی و جغرافیایی، فرایندهای دموکراتیک در کشور مانند انتخابات و… همگی از مسائلی است که کمترین اهمیت را برای بهائیان ایران دارد. لذا در برابر اقداماتی که این شاخصه‌های اصلی و مولفه‌های مهم سیاسی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد (نظیر اقدامات تروریستی تهران) بدون واکنش هستند و حتی از ابراز همدردی با قربانیان این حادثه خودداری می‌کنند. این در شرایطی است که بهائیان در قالب فعالیت‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی، نسبت به کشتن سگ‌های ولگرد توسط شهرداری‌ها اعتراض می‌کنند و در کمپین‌های مختلف برای جلوگیری از این اقدامات مشارکت فعال دارند.

پی نوشت: بهائی‌شناسی به نوبه خود ضمن محکوم کردن اقدامات تروریستی داعش در مجلس شورای اسلامی و مرقد مطهر امام خمینی، با شهدا و آسیب‌دیدگان این حادثه هم‌دردی می‌نماید و از تلاش‌ نهادهای امنیتی برای حفظ امنیت کشور و تمامیت ارضی ایران اسلامی، قدردانی می‌کند. همچنین لازم می‌داند مراتب هم‌دردی خود را از درگذشت نابغه ریاضیات سرکار خانم دکتر مریم میرزاخانی با خانواده‌ وی و جامعه‌ علمی کشور ابراز کند.

بارگذاری بیشتر مطالب مرتبط
بارگذاری توسط سردبیر
بارگذاری در روی خط خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

بررسی

عباس‌افندی و فلسطين، قسمت دوم: انتقال اراضی فلسطين به يهوديان مهاجر

حمید فرناق   چکیده نوع رابطه بهائیان و به‌ویژه رهبران آنان با کشورهای استعماری وقت، ا…