صفحه اصلی روی خط خبر سپر انسانی تاکتيکی برای تمام فصول

سپر انسانی تاکتيکی برای تمام فصول

8 خواندن ثانیه
0
0
41

با گذشت بیش از یک سال از آغاز درگیری‌ در سرزمین‌های فلسطینی، کل منطقه در وضعی پیچیده قرار گرفته و به‌سرعت در حال تغییر است. تا لحظه نگارش این یادداشت، نه‌تنها هیچ چشم‌انداز روشنی از پایان مناقشه متصور نیست، بلکه با اقدامات رژیم صهیونیستی هر روز احتمال گسترش شعله‌های جنگ به کل منطقه بیشتر می‌شود. در این میان طبیعی است که بیت‌العدل به‌عنوان یکی از گروه‎های حاضر که منافع زیادی در آن منطقه دارد، عکس‌العملی منطقی از خود نشان دهد یا حداقل در جهت منافع بهائیان تصمیماتی اتخاذ نماید. تنش‌ها آن‌چنان بالا رفت که سازمان ملل هم مجبور به چندین واکنش تند شد، اما تاکنون جز انفعال و سکوت، هیچ اقدام قابل‌توجهی از مدعیان وحدت عالم انسانی دیده نشده است. در معدود پیام‎های بیت‌العدل که در یک سال گذشته صادر شده رهبران حیفانشین فقط اشاره‌ای مبهم به وضع اماکن مقدس بهائی نموده‌اند و حتی آرزوی برقراری هرچه سریع‌تر صلح در این سطور به چشم نمی‌خورد. گویی حیفانشینان بهائی آن قدر در زیرزمین‌های ساختمان‌های مستحکم خود فرو رفته‌اند که از دیدن و شنیدن حقایق محروم هستند، گرچه جهان، واقعیت‌ها را می‌بیند و هر کشوری به دنبال کاهش خشونت و یا دفع خطر از شهروندان خود است. به‎عنوان مثال اغلب پروازهای خارجی در منطقه محدود شده، فرودگاه‎های سرزمین اشغالی بارها تعطیل شده  و کشورهایی که اتباع زیادی در سرزمین‎های اشغالی دارند به اتباع خود توصیۀ اکید کرده‌اند که از این شرایط دور بمانند و کشورهای امریکا، فرانسه، انگلیس و استرالیا از اتباع خود درخواست خروج سریع از این کشور را داشته‌اند. وزارت خارجۀ بسیاری از کشورها نیز به شهروندان خود توصیه کرده که از سفر به اسرائیل خودداری کنند.

برای درک مواضع بیت‌العدل بهتر است به چند پیام  اخیر از بیت‌العدل توجه کنیم: «در ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ [سوم سپتامبر۲۰۲۴] بیت‌العدل اعظم در نامه‌ای خطاب به تمامی محافل روحانی ملی اعلام کرد که امور ساختمانی و نوسازی مهمّی در آرامگاه و محیط اطراف آن انجام خواهد شد. این بنای مقدس که بقایای پیکر حضرت باب را در خود جای داده، مکانی برای زیارت و تفکر در آرامش برای هزاران بازدیدکننده در سال به‌ شمار می‌آید. این پروژه که انتظار می‌رود تا پایان ماه اکتبر به پایان برسد، شامل ویژگی‌های متعددی برای بهبود دسترسی است. در هفته‌های آینده، رهگذرهای اصلی منتهی به آرامگاه، هم از جهت شرق و هم از جهت غرب، که اکنون با قطعات آجرهای سفالین پوشیده شده، با سنگ ‌آهک سرخ اورشلیم سنگ‌فرش خواهد شد. کار ساختمانی شامل گسترش میدانگاه فعلی در جلوی آرامگاه حضرت باب نیز خواهد شد. این محوطه با سنگ آهکِ طلایی‌‌ رنگِ جلیل سنگ‌فرش خواهد شد، همان سنگی که برای کف ایوان آرامگاه و تراس‌‌های بالا و پایین کوه کرمل انتخاب شده است.»
این پیام در شرایطی صادر شده که به جهت فرار صدهاهزار اسراییلی از شمال و جنوب به مرکز، قطع ارتباط بین مناطق عرب‌نشین فلسطینی و عدم حضور کارگران عرب در داخل مرزهای ۱۹۴۸، برداشت محصولات کشاورزی و کارهای ساختمانی با چالش‌های متعددی مواجه است و زندگی اغلب شهرک‌نشینان در این نواحی به کنار پناهگاه‌ها و داخل آن محدود شده است. ازاین‌رو بعید است کسی از ساکنان حیفا به‌طور طبیعی چنین بیانیه‌ای بنگارد، پس می‌توان چنین احتمال داد که مدت زیادی است که اعضای رأس تشکیلات از حیفا خارج شده‌اند و این پیام برآیند گزارش پیمانکاران و کارمندان اسرائیلی است که برای دریافت حق‌الزحمه‌های خود تنظیم کرده‌اند. شتاب‌زدگی در تنظیم متن چنان است که به‌جای استفاده از تقویم بهائی، به ماه اکتبر اشاره شده است! این اتفاق از زمانی که در مجلۀ بهائی‌‎شناسی به بی‌توجهی تشکیلات به تقویم بهائی انتقاد شده بود، بی‌سابقه است و تمام تاریخ‌های قیدشده در پیام‌های اخیر، حداقل یک معادل بهائی هم داشته‌اند.

با مطالعۀ پیام بعدی به نتایج جالب‌تری خواهیم رسید. این پیام چند روز پس از پیام قبلی یعنی ۴ اکتبر ۲۰۲۴ و هم‌زمان با رسیدن موج جدید موشک‌های حزب‌الله به حیفا منتشر شده است: «بیت العدل اعظم مقرر فرمودند مراتب قدردانی آن جمع را از دعاهای احبای عزیز در سراسر عالم و ابراز نگرانی‌هایشان که در طول ماه‌های اخیر در جریان منازعات جاری در ارض اقدس دریافت شده، ابلاغ نماییم. به‎رغم شرایط سخت سال گذشته، خادمان مرکز جهانی بهائی با مسرت از حدود ۱۵۰۰ زائر استقبال نمودند. قرار است فصل جدید زیارت در پایان این ماه آغاز گردد و نهایت تلاش مبذول خواهد شد تا برنامۀ زیارت بر اساس تاریخ‌های مقرر برگزار شود. دفتر امور زائران با متقاضیان زیارت در هفته‌های قبل از تاریخ ورودشان تماس خواهد گرفت تا راهنمایی‌های لازم را ارائه نماید و خادمان مرکز جهانی برای یاری زائران در هنگام زیارتشان آماده‌اند. طبیعتاً در موقعیت فعلی در این شطر مسافران به ارض اقدس باید آماده رویارویی با چالش‌های غیرمنتظره باشند و با انعطاف‌پذیری و استقامت عمل نمایند. احتمال دارد که پروازها ناگهان لغو شود، گاهی شرایط موجود تغییراتی را در برنامۀ زائران ایجاب خواهد نمود و در مواقعی ممکن است لازم گردد که به‎سرعت به مقررات ایمنی خاصی عمل شود.»

با مطالعه این دو پیام چند احتمال به نظر می‌رسد:

۱- بیت‌العدل تحت فشار و فرمان دولت نتانیاهو مجبور به عادی جلوه دادن امور شده و سعی می‌کند با همراهی و اطاعت کامل از دولت، وظایف محوله را به‌نحو احسن انجام دهد. درست در هنگامه‌ای که موشک‌ها از غزه، لبنان، یمن، ایران و عراق زندگی عادی را در این سرزمین‌ها مختل کرده‌اند و دولت‌های منطقه و فرامنطقه سعی در نجات نتانیاهو از این مخمصه دارند، رژیم صهیونستی سعی در عادی نشان دادن وضعیت می‌کند. مثلاً در این بیانیه‌ها اعلام می‌شود که امور ساختمانی و زیارتی طبق برنامه در حال انجام است و حتی اشاره‌ای به مشکلات تأمین منابع انسانی و مصالح ساختمانی هم نمی‌شود تا از فشار روانی ناشی از طولانی شدن جنگ در افکار عمومی بکاهد و از ظرفیت رسانه‌ای موجود به‌خوبی بهره می‌برد.

۲-  موساد حداقل تعدادی از بهائیان جهان را استخدام کرده یا  احتمالاً برخی از جاسوسان موساد در پوشش بهائیان در سراسر جهان فعالند. این نیروهای اطلاعاتی باید در این شرایط حساس با یک بهانۀ موجه به آن کشور تردد کنند تا بتوانند وظایف مهم خود را دنبال کنند. پس باید درظاهر، شرایط زیارتی برقرار باشد تا دیدارها و وظایف اطلاعاتی برقرار بماند. این احتمال در شرایطی که کشورها از اتباع عادی و غیرنظامی خود می‌خواهند در موقعیت کنونی چنین سفری را انجام ندهند، تقویت می‌شود. طبیعی است که افراد عادی از چنین اقدام پرخطری دوری کنند و زیارت خود را به موقعیت آرامی در آینده موکول نمایند.

۳ – این احتمال هم سرفصل مهمی از موضوعات سیاسی نظامی است که قرن‌های زیادی سابقه دارد و در اصطلاح از آن به “تترّس” یا همان سپر انسانی تعبیر مى‌شود که به معناى سپر قراردادن افراد غیرنظامی در جنگ براى توقف حمله یا کسب منافع یک گروه یا بهره‌برداری آتی از کشته شدن انسان‌های بی‌دفاع است. سپر انسانی (Human Shield)  یک مفهوم نظامی و سیاسی است که به استفاده از افراد غیرنظامی به‌عنوان محافظ برای جلوگیری از حملات نظامی اشاره دارد. در این تاکتیک افراد غیرنظامی را در نزدیکی اهداف نظامی یا در موقعیت‌های خطرناک قرار می‌دهند تا طرف مقابل، از ترس اینکه به غیرنظامیان آسیب برساند، از اقدام نظامی علیه آن اهداف خودداری کند. استفاده از سپر انسانی به‌عنوان یک تاکتیک، معمولاً به‌عنوان نقض قوانین بین‌المللی انسانی و کنوانسیون‌های ژنو مورد انتقاد قرار می‌گیرد، زیرا غیرنظامیان را در معرض خطر قرار می‌دهد و از آن‌ها به‌عنوان ابزاری در درگیری‌های مسلحانه استفاده می‌شود. این اقدام در تاریخ پیدایش اسرائیل بارها از سوی نهادهای بین‌المللی و ناظران بی‌طرف گزارش و محکوم شده است و فشارهای شدیدی بر رژیم صهیونیستی در مجامع جهانی وارد شده و سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشری، نظیر عفو بین‌الملل (Amnes‌ty International)  و دیده‌بان حقوق بشر (Human Rights Watch)  نیز گزارش‌هایی منتشر کرده‌اند که در آن به استفادۀ ادعایی از سپر انسانی توسط اسرائیل پرداخته شده است. این گزارش‌ها به‌ویژه در زمینۀ عملیات نظامی در نوار غزه و کرانه باختری بوده‌اند، تا جایی که در سال ۲۰۰۵، دادگاه عالی اسرائیل با صدور حکمی استفاده از سپر انسانی را ممنوع اعلام کرد. این حکم پس از بررسی شکایات و گزارش‌های مربوط به استفاده از غیرنظامیان فلسطینی به‌عنوان سپر انسانی توسط نیروهای نظامی اسرائیل(IDF)  صادر شد، اما همچنان این اقدامات انجام می‌شود و بارها گزارش شده است که نظامیان صهیونیستی برای ورود به مناطق پرخطر، اسرای فلسطینی را به خودروهای نظامی می‌بستند تا از طرف حماس و سایر نیروهای محلی  مورد حمله قرار نگیرند.

با این فرض می‌توان تصور کرد که دولت نتانیاهو بدون پذیرش هیچ مسئولیتی، از حضور اتباع دیگر کشورها در حیفا و عکا منافعی را دنبال خواهد کرد و همان‌طور که با سانسور شدید از انتشار تلفات اتباع خود جلوگیری می‌کند، با انتشار خبر کشته شدن اتباع سایر کشورها شرایط روانی را به نفع خود مدیریت خواهد کرد،
اما اگر فرض کنیم که این تصمیم را مستقیماً بیت‌العدل و بدون فشار رژیم صهیونیستی گرفته باشد، باید رفتار فرقه‌ها را در چنین شرایطی تحلیل کرد. مشابه این رفتار بارها در فرقه‌ها گزارش شده است. به‌طورکلی استفاده از پیروان یک فرقه یا گروه به‌عنوان محافظ برای معبد یا مکان مقدس، در شرایطی که آن مکان در خطر تخریب یا حمله است، می‌تواند نوعی استفاده از سپر انسانی تلقی شود. این امر به‌ویژه زمانی صدق می‌کند که پیروان به‌عمد در معرض خطر قرار گیرند تا دشمن یا مخالفان را از حمله یا تخریب مکان موردنظر بازدارند.
تفاوت اصلی میان استفاده از سپر انسانی به این شکل و سایر انواع آن، در این است که در بسیاری از موارد فرقه‌ها یا گروه‌های مذهبی ممکن است از پیروان خود به دلیل تعهدات مذهبی یا ایدئولوژیکشان بخواهند با حضور خود در این مناطق، از مکان‌های مقدس خود محافظت کنند و این یک تصمیم اگاهانه محسوب می‎شود. در این حالت، پیروان ممکن است داوطلبانه و به دلیل اعتقاد خود به این اقدام دست بزنند، اما همچنان آن‌ها در معرض خطر فیزیکی قرار می‌گیرند. به‌عنوان مثال در محاصرۀ وایکو در سال ۱۹۹۳، اعضای فرقه داویدیان به رهبری دیوید کورش در مقابل نیروهای فدرال آمریکا مقاومت کردند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که کورش از اعضای فرقه، ازجمله زنان و کودکان، به‌عنوان سپر انسانی در داخل مجتمع استفاده کرد تا از حملۀ مستقیم نیروهای فدرال جلوگیری کند.
این نوع استفاده از پیروان به‌عنوان سپر انسانی می‌تواند بحث‌برانگیز باشد، زیرا ممکن است مرز بین اقدام داوطلبانه و سوءاستفاده از اعتقادات یا تعهدات افراد را مبهم کند. درهرصورت، قرار دادن افراد غیرمسلح و غیرنظامی در معرض خطر، به‌عنوان ابزاری برای جلوگیری از اقدام نظامی یا تخریب، از نظر اخلاقی و حقوقی چالش‌برانگیز است و اغلب نهادهای حقوق بشری این عمل را محکوم می‌کنند. با این وصف و با سابقۀ موجود از اسرائیل در مقابل چشم تشکیلات بهائی، می‌توان چنین تصور کرد که بیت‌العدل تصمیمی در جهت منافع خود گرفته است که درهرحال برنده باشد. ساده‌ترین احتمال در چنین شرایطی آن است که زیارت‌ها طبق برنامه و بدون آسیب جانی و مالی  انجام گیرد و از محل در آمد این زیارت، دولت اسرائیل هم بخشی از ضررهای این ایام را بکاهد و درعین‌حال بعد از گذشت این موقعیت محمل خوبی برای تبلیغات بیت‌العدل ایجاد شود و گفته شود بهائیان فداکار در چنین شرایط خطرناکی هم دست از زیارت اماکن مقدس خود برنداشتند و چه بسیار سخنرانی حماسی از این واقعه ساخته خواهد شد و افسانه‌های قلعه طبرسی را برای قرن جدید بازنویسی خواهند کرد.

از سوی دیگر با تداوم ارتباط حضوری با مبلغان بهائی، برنامه‌های تشکیلات بدون وقفه ادامه خواهد یافت و فعالیت‌های مشکوک در کشورهای مختلف همچنان به پیش خواهد رفت، اما درصورتی‌که در این رفت‌وآمدها حتی یک بهائی مصدوم یا کشته شود، سود بیشتری در انتظار بیت‌العدل خواهد بود و بساط مظلوم‌نمایی آن‌چنان گسترده می‎شود که ممکن است کارمندان بهائی سازمان ملل تحصن کنند، بیانیه‌های جهانی صادر شود و برنامه‌های بسیار بیشتری بر روال مظلوم‌نمایی قبلی تدوین شده و تداوم مضاعف خواهد یافت و خوراک ده‌ها سال رسانه‌های بهائی فراهم خواهد شد.

با ایجاد آسیب جدی در ساختمان‌های مقدس حیفا یا وارد شدن صدمات جانی به زائران آن اماکن، زمینه برای تصمیمات جدید تشکیلات فراهم می‌شود و مثلاً ممکن است اعلام تصمیم تغییر مقر بیت‌العدل و انتقال آن به امریکا را در پی داشته باشد. این انتقال می‌تواند جبران اشتباهی باشد که ۶  دهه قبل در انتخاب مقر بیت‌العدل اتفاق افتاد. بدین‌وسیله مرکز اداری امرالله در امریکا مجتمع خواهد شد و طبعاً برای ساخت اماکن جدید بهانه‌های متعددی فراهم خواهد شد تا پول بهائیان جهان را صرف ساختمانی جدید کنند و یا برای بازسازی احتمالی اماکن آسیب‌دیده در حیفا و عکا، پول‌های کلانی از آنان اخاذی کنند. صد البته که در این برنامه‌ها کمترین اهمیت را برای جان انسان‌ها در نظر می‌گیرند.

 

بارگذاری بیشتر مطالب مرتبط
بارگذاری توسط سردبیر
بارگذاری در روی خط خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

بررسی

آينده از آنِ کيست؟

(به مناسبت نيمة شعبان، ميلاد منجي جهان) وقتی در اندیشۀ اسلامی سخن از آینده‌ای به میان می‌آ…