كتاب اقدس، مهمترین كتاب بهائیان است كه بهنظر آنها، امّالكتاب كتب بهائی و ناسخ كتب آسمانی قبل است و در توصیف اهمیتش گفتهاند منشور یك تمدن جهانى است و بهمنظور تجدید بناى عالم نازل شده و احكامش حداقل هزار سال برای بشریت، راهنما خواهد بود.
این كتاب نوشتۀ بهاءالله مؤسس آیین بهائی است. او حدود سال ١٨٧٣ میلادى در بیت عودى خمّار هنگامىكه در عكای فلسطین، تبعید بود، آن را نوشته است و در عین اختصار، مرجع تشریع در این كیش است. متن كتاب به زبان عربى است و مطابق دستور بیتالعدل مستند به سخن شوقیافندی، رهبر سوم بهائیان، ترجمه آثار عربی بهاءالله، ازجمله كتاب اقدس، به فارسى مجاز نیست؛ لذا در طول مدت حدود ١٥٠ سال بعد از تدوین این كتاب، بهائیان فارسىزبان از ترجمه فارسى آن محروم بودهاند. به دلیل این محرومیت، مطالب كتاب اقدس عمدتاً مجهول مانده و دربارۀ آن نیز بحث و گفتوگو نشده است تا بررسی شود آیا مطالب این كتاب كه ادعا مىشود ناسخ كتب آسمانى قبل بوده و تا هزارسال هم باید راهنمای مردم جهان باشد، قابلیت اجرائى دارد یا نه؟
كتاب “آشنایى با كتاب مقدس بهائیان”، حاوى چهل یادداشت در معرفى مطالب این كتاب و عمدهترین احكام و تعالیم آن است. بخش اول این كتاب به –تاریخچۀ زندگى بهاءالله و سیر ادعاها و نیز كتابشناسى كتاب اقدس میپردازد. در بخش دوم اشارهای به مهمترین مطالب این كتاب و توضیح مختصر آنها شده است.
عناوین مطالب بخش دوم به شرح ذیل است: خدا در اقدس، نخستین واجب، خطكشى هدایت و ضلالت، معیار خوبى و بدى، شناخت از نزدیك، نماز در كتاب اقدس، سوزاندن خطاكار، داغ زدن بر پیشانى دزد، برخورد با مخالفان، حرمت اعتراض به حاكمان، جریمه فحشاء، حقوق زنان، دفن اموات در بلور، احكام ارث، نقض آزادىهای شخصى، رفع اختلاف با اقدس، جواز چندهمسرى، ازدواج با محارم و اقارب، احكام معلق، زنان و تبعیض مضاعف، ادعاهاى گزاف، پاك شدن همه نجاسات، تقویم جعلی نوزدهماهه، تشكیلاتى به نام بیتالعدل، ادعاى درس ناخواندگى بهاءالله، از زندان به سلاطین، مذمت دانشمندان، خودى و ناخودى، وحدت لسان و خط، خدای زندانى.
برای آشنایی با این كتاب یكی از یادداشتهای آن را باهم مرور میكنیم كه دربارۀ حكم داغ زدن بر پیشانى دزد است:
“در كتاب اقدس مجازات داغ كردن یا داغ زدن برای دزدان معین شده است. اگر كسی مرتكب عمل دزدی شد در بار اول و دوم باید تبعید و زندانى شود؛ اما اگر برای بار سوم همین جرم را مرتكب شد، دیگر تبعید و زندانى نمىشود بلكه باید در پیشانى او داغى زده شود تا هركجا كه مىرود بهعنوان دزد شناخته شود. عبارت كتاب اقدس چنین است: “قد كتب الله علی السارق النفی و الحبس و فی الثالث فاجعلوا فی جبینه علامة یعرف بها لئلا تقبله مدن الله و دیاره؛ ایاكم ان تأخذكم الرافة فی دین الله اعملوا ما امرتم به من لدن مشفق رحیم”. معنای عبارت چنین است: خداوند برای سارق ابتدا تبعید نمودن و زندان كردن را مقرر ساخته است و در نوبت سوم اگر دزدی نمود، باید در پیشانی او علامتی حك نمایید تا به موجب این علامت شناخته شود و در شهرهای مختلفِ خدا موجب شناسایی او شود تا او را نپذیرند و اخراج نمایند. مبادا شما را اندیشه مهربانی نمودن با این فرد، در سر افتد؛ این حكمی است كه از سوی مشفق مهربان به آن مأمور و موظف شدهاید…
داغ زدن بر پیشانی یا اعضای بدن بردگان و بندگان در گذشتههای دور و در جوامع بردهدارى را خوانده بودید. با این داغها یك علامت پاكنشدنی را در بدن آن برده، حك مینمودند كه هم قابل زدودن نباشد و موجب شناسایی او در جمع انبوه آدمهای دیگر گردد. از همین مكانیسم برای مشخص نمودن حیوانات و احشام خود هم بهره میبردند. این روش- یعنی داغ زدن – تنها وسیله در آن دوران محسوب میگردید زیرا با این علامت پاكنشدنى، برده در هركجا مى رفت قابل شناختن بود. این علامت هم با آهن داغ بر بدن او گذاشته مى شد كه موجب درد و رنج فراوان برای آن برده -چه مرد یا زن یا كودك- بود. علامت گذاشتن با رنگ و امثال آن یا گذاشتن پلاك و گردن بند و دستبند، همگی قابل ازاله بود ولی داغ زدن – یعنی علامتی كه با فلز داغ بر پوست فرد یا حیوان نهاده مى شد، قابل محو یا ازاله نبود…
كتاب مستطاب اقدس، همین مكانیسم را برای مشخص ساختن دزد سابقهدار توصیه بلكه واجب نموده است. علاوه بر بحثانگیز بودن تعیین این مجازات در قرن بیستویكم و توجه به موازین حقوقى و بینالمللی، سؤالات و ابهامات زیادى درمورد نحوه اجرای این مجازات مطرح شده كه به بعضى از آنها اشاره مى شود:
١. دزدی داراى نوع و اندازههای متعدد و متنوعى است، از ناندزدی تا دزدی كالا و اثاثیه و نقدینه و جواهرات تا دزدی گاوصندوق بانكها و اموال شخصی یا اموال عمومى، درجات و حجمهاى متفاوتى دارد كه در اقدس معلوم نشده آن مجازاتها متعلق به كدام دزد و كدامین نوع از دزدی است؟
٢. تعیین مجازات تبعید براى دزدى كه نخستین بار مرتكب این جرم شده چه نوع مجازاتى محسوب مىشود؟ آیا فرستادن دزد به شهر دیگرى كه سابقه دزدی او را نمىدانند، دستش را برای دزدىهای دیگر باز نمى گذارد؟ اگر در همان شهر اول باشد چون او را شناختهاند مواظبش هستند ولى در یك شهر غریبه، نسبت به او احتیاطی نخواهند داشت، وسوسه ادامه جرم در او بیشتر نخواهد بود؟ تكلیف بازگرداندن اموالی كه دزدیده و به مصارفى رسانده و حیفومیل كرده چه مىشود؟ اصولاً این نوع مجازات، حاوى چقدر جنبه بازدارندگى خواهد بود.
٣. مجازات زندان براى دزدی كه برای بار دوم دست به دزدی زده و ملحق نمودن او در زندان به جمع دزدان دیگر دستگیرشده – تا هرچیزی را هم كه نمىداند از دیگر دزدها بیاموزد – چه فایدهای در پیشگیری از جرم دارد؟ آیا دزدان كوچك و بزرگ در یك جا و كنار هم خواهند بود و زندانهاى امروزى كه بعضاً مثل هتل هستند و مكان و غذا و درمان و ورزش مجانى به زندانیان مىدهند، چه نوع مجازاتى برای دزد محسوب مىشوند و چه بازدارندگى دارند؟
٤. مجازات داغ زدن در هیچیك از ادیان الاهى نبوده، این حكم اگر از طرف خداست چرا سابقهاى در ادیان قبل نداشته است؟ آیا نظر خداوند تغییر كرده یا مناسبات جهانى براى این نوع مجازات آمادهتر است؟
٥. داغ زدن آن هم بر پیشانى، برای دزدی كه خانواده دارد و مىخواهد در آن جامعه زندگى كند و بعد از توبه كردن به حیات خود ادامه دهد چگونه خواهد بود؟ آیا اگر او بخواهد فرزندش را در یك مدرسه ثبتنام كند یا دخترش را شوهر دهد یا به خواستگارى برای پسرش برود، با آن علامت داغشده بر پیشانى چگونه برخوردی با او خواهند داشت؟ خانواده و خویشاوندان او چه گناهى دارند كه باید به خاطر جرم او اینگونه مجازات شوند؟
٦. با قوانین جدید جهانى كه هرنوع شكنجۀ مجرم ممنوع شده است، این دستور و حكم نوین دینى اقدس چگونه انطباق خواهد داشت و آیا بدترین نوع شكنجه محسوب نمىشود؟ زیرا هویت و شخصیت مجرم را برای همیشه لكهدار و غیرقابلبرگشت خواهد نمود. بهخصوص كه در انتهای حكم آمده هرگونه رأفتى به این مجرم حرام است…
٧. آیا این حكم اقدس با آن حكم دیگر كه مى گفت «گرگان خونخوار را هم مانند غزالان ختن مهربانی كنید و مشك معطر به مشام رسانید»، تناقضی ندارد و قابلجمع است؟”.
كتاب آشنایی با كتاب مقدس بهائیان، در ١٢٨صفحه توسط انتشارات گوى، در آذرماه١٣٩٩، منتشر شده است.