در واپسین روزهای سال ۲۰۲۰ و در آستانه اتمام یک قرن بهائیت دون عبدالبها، بیتالعدل، ضمن ابلاغ یک برنامۀ دوازده ماهه، همزمان بزرگداشت عبدالبهاء و تدارک اجرای برنامه ۹ ساله را در دستور کار قرار داده است.
دراینخصوص پیام بیتالعدل در تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰ منتشر شده است که خطاب به عموم بهائیان جهان یا به قلم بیتالعدل “ستایندگان اسم اعظم در سراسر عالم” صادر شده است.
محور این پیام، برنامه یکساله بیتالعدل است که در انتهای سلسله برنامههایی است که از ابتدای قرن میلادی جاری اجرایی میشود. در این فرصت یکساله به محافل ملی کشورها که از اهداف تشکیلاتی خود عقب افتادند فرصت داده شده است که خود را به سطح پیشبینیشده در برنامه برسانند. ضمن اینکه در این فرجه یکساله هم با برنامههای متنوع سعی در جلب توجه مردم جهان به امر بهائی خواهند داشت و پس از آن وارد برنامهای ۹ ساله خواهند شد.
اینکه در این سالها بهائیان، اعضای بیتالعدل را ملهم به الهامات غیبی و مصون از هرگونه خطا و اشتباه میدانند، باعث شده که مدیریت جهانی بهائیت هیچگاه پاسخگوی تصمیمها و گزارشدهنده نتایج اقداماتش نباشد و صرفاً با ابلاغ سیاستهای مختلف، برنامههای ۲۰، ۵، ۱ و حالا ۹ ساله را برای جامعه امر درنظر بگیرد. بهراستی اگر اصول مدیریت کلان، ابلاغ برنامههای ۵ ساله را در بیست سال گذشته تأیید میکرد، چه تغییر سازمانیافتهای باعث تدارک برنامه ۹ ساله شده است؟ اگر علم مدیریت جدید، اخیراً برنامهریزی ۹ ساله را جایگزین برنامه ۵ ساله دانسته است این سؤال پیش میآید که آیا برنامههای قبلی هم بر پایه عصمت بیتالعدل بوده است؟
گذشته از این برنامهها، بیتالعدل برای سال آینده یک برنامۀ ۱۲ ماهۀ جداگانه ابلاغ نموده است. هماکنون نقشه ۲۰ سالۀ بهائیت در حال اتمام است و بهنظر میرسد دستاورد چندانی علیالخصوص در امر تبلیغ، برای بهائیت نداشته است. برای مثال قرار بود سال ۲۰۲۱ سال دخول افواج مقبلین باشد و گروهگروه افراد بهائی شوند، درحالیکه در دنیا چندان استقبالی از آیین بهائی نشد و در ایران هم که مهد امرالله است، بهائیان در امر تبلیغ چندان موفقیتی بهدست نیاوردهاند. از مهمترین دلایلی که صاحبنظران بهائی برای این موضوع میآورند، خروج بهائیان فعال از ایران، بیانگیزه بودن افراد بهائی باقیمانده، مشکلات عدیدۀ موجود در خانوادههای بهائی، فشارهای غیرمنطقی بیتالعدل بر بهائیان برای تبلیغ کردن و مقاومت کردن در مقابل مخالفت نظام اسلامی با بهائی کردن مسلمانان است.
در کنار این دلایل اجتماعی، میتوان ضعف استدلالهای کلامی و اعتقادی و تاریخی را نیز برشمرد که اندک مطالعه و مراجعهای به مطالب مختلف، حقانیت آن را زیر سؤال میبرد. از طرفی عدم اقبال مردم به آیین بهائی باعث شد که بیتالعدل که قرار بود در سال ۲۰۲۱ آماری از افراد بهائیشده و استقبالکنندگان از امر بدهد، عملاً عقبنشینی کرد و اعلام کرد بحث دخول افواج یک پدیدۀ مستمر است که در حال اجراست و ربطی به نقشه ۲۰ ساله ندارد. بنابراین، مجموعۀ این دلایل باعث شده است که بهائیان روحیۀ خود را در امر تبلیغ از دست داده و اعتماد آنان به سخنان بیتالعدل کاهش یابد و سرسپردگی مطلوب به بیتالعدل در مقابل پیامها، نظرات و پیشبینیهایش از بین برود. هدف از نقشۀ یکساله که قرار است بعد از نقشۀ ۲۰ ساله اجرا شود، این است که نقاط ضعف نقشۀ قبلی برطرف و با نشان دادن فیلم عبدالبهاء و تبلیغات رسانهای روحیۀ ازدسترفته بهائیان تا حدودی بازسازی شود.
همچنین طی این برنامه یک ساله، بناست با بهرهگیری از تجربیات دویستمین سالروز تولد بهاءالله و باب، مانور بزرگ مشابهی با موضوع عبدالبهاء برپا گردد. برای نیل به این هدف کارهای متنوعی ازجمله رونمایی از دو فیلم وعده داده شده است که باید بعد از انتشار رسمی آنها درآنباره سخن گفت. برنامۀ مهم دیگری که برای این بزرگداشت درنظر گرفته شده، برگزاری سلسله همایشهایی به مناسبت گذشت یک قرن از اولین قرائت متن الواح و وصایا است که در طیّ چندین ماه با حضور هیأتهای مشاورین قارّهای و اعضای هیأت معاونت در ژانویه ۲۰۲۲ برگزار خواهد شد و در حاشیه این جلسات تلاش بر این خواهد بود که ابعاد شخصیتی عبدالبهاء به جهانیان شناسانده شود.
البته بیان حقایق دینی همیشه و با هر بهانهای کار درست و پسندیدهای است و امید است که همانطور که در متن پیام به الواح وصایا اشاره شده است، بعد از یک قرن از فقدان عبدالبهاء به سؤالات جامعه بهائیان دربارۀ همین متن الواح و وصایا پاسخ داده شود. بهعنوان مثال بازخوانی و تشریح این بخش از این سند مهم شاید انتخاب مناسبی برای یکی از این کنفرانسها باشد:
«ای یاران مهربان! بعد از مفقودی این مظلوم، باید اغصان و افنان سدره مبارکه و ایادی امرالله (بالاترین رهبران انتصابی بهائی) و احبّای جمال ابهی (بهائیان) به فرع دو سدرهای که از دو شجره مقدسه مبارکه انبات شده و از اقتران دو فرع دوحه رحمانیه بهوجود آمده (یعنی شوقی افندی) توجه نمایند، زیرا آیتالله و غصن ممتاز و ولیّ امرالله و مرجع جمیع اغصان و افنان و ایادی امرالله و احبّاءالله است و … او مبیّن آیاتالله است و این سلسله، من بعد، بکراً بعد بکر، یعنی در سلاله او ادامه خواهد یافت. ای احبّای الهی! باید ولی امرالله در زمان حیات خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد و شخص معین باید مظهر تقدیس و تنزیه و تقوای الهی و علم و فضل و کمال باشد. لهذا اگر ولد بکر ولیّ امرالله مظهر الولد سرّ ابیه نباشد یعنی از عنصر روحانی او نه، و شرف اعراق به احسن اخلاق مجتمع نیست، باید (ولی امرالله) غصن دیگر را انتخاب نماید».
آیا عبدالبهاء به همین سادگی به وصیت پدرش که او را مظهری الهی معرفی میکرد، پشت پا زد و جانشینی را که بهاءالله برای او مشخص کرده بود، یعنی برادرش محمدعلی افندی را کنار گذاشته و فرد دیگری را بهعنوان جانشین خود معرفی کرد؟
گذشته از آن، میبینیم که در این بخش بهصراحت بیان شده است که ولی امر در زمان زنده بودن خودش باید جانشین خود را مشخص کند تا «اختلاف حاصل نگردد». شوقیافندی به چه دلیل این وظیفۀ مهم و حیاتی را انجام نداد و باعث شد پس از فوتش اختلافات بزرگی پدید آید؟ آن هم اختلافاتی که هنوز پس از گذشت سالهای سال بین بهائیان وجود دارد و فرقههای مختلفی را پس از شوقی پدید آورد. چه بسا «اختلاف و منازعاتی» که در همین پیام بیتالعدل هم به آن اشاره شده، مربوط به موضوع جانشینی شوقی نیز باشد که باعث شده است در «مکالمات جامعه» بهائی رسوخ کند.[۱] شاید به همین دلیل نیز بیتالعدل آن را «بیهوده» خوانده است، چراکه مشروعیت بیتالعدل را مورد تردید قرار میدهد.
بهنظر میرسد همانطور که در پیام بیتالعدل بهدرستی به آن اشاره شده است، بخش بخش و کلمه کلمۀ الواح وصایا دارای نکات مهم و برجستهای است که امیدواریم در طی این مدت برنامۀ یکساله، در کنفرانسهای مختلف بتوانیم شاهد ابعاد مختلف درونی و پیرامونی آن سند مهم باشیم. بهائیشناسی اعلام میدارد که علاقه دارد در هرکدام از کنفرانسها که از او دعوت به عمل آید، شرکت کرده و به مباحث علمی مربوط بپردازد. همچنین همانطور که در گذشته ذکر شده است، بهائیشناسی آمادگی خود را برای انتشار مقالات علمی صاحبنظران، حتی مقالات بهائیان در این حوزه اعلام کرده و مدعی است با مباحثۀ علمی میتوان گوهرهای حقیقت را بهدست آورد.
[۱]. برای آگاهی بیشتر، رجوع کنید به: مسعود منفرد، چالش رهبری در جامعۀ بهائی پس از مرگ شوقیافندی، فصلنامه بهائیشناسی، شماره ۱۳ : بهار ۹۹، ص۱۰۰-۱۲۵٫