در سال جاری بهخاطر مشکلات بیماری کرونا، برپایی کنکور و در پی آن اعلام نتایج پذیرش دانشگاه هم با تأخیر زیادی همراه بود و عملاً نیمسال اول تحصیلی در دانشگاههای ایران هم از دست رفت. در روند ثبتنام برای کنکور و پذیرش دانشجویان مسیری طراحی شده است که برای دریافت خدمات تحصیلی مانند۱۲سال تحصیلی، دانشآموزان باید یکی از ادیان رسمی قیدشده در قانون اساسی را بهعنوان دین خود معرفی کنند، اما امسال هم رسانههای همسو با جامعۀ بهائی این خبر را عنوان کردند که از تحصیل بهائیان جلوگیری شده است. امسال شبکه فارسی ملکه الیزابت (BBC) که از حامیان اصلی بهائیت بوده و گاهی حتی بهعنوان ارگان رسمی جامعه بهائیت مطرح میشود، این بار هم گفتوگویی را در این موضوع با آقای ایقان شهیدی بهعنوان مهمان برنامه، پخش کرد. او سالها قبل، بعد از أخذ دیپلم، مسیری بهجز دانشگاههای رسمی ایران را برای تحصیل انتخاب کرده بود.
البته باید درنظر داشت که این ادعا همواره مطرح میشود که در ایران دانشآموزان بهائی حق تحصیل ندارند، اما هیچگاه این نکته گفته نمیشود که اگر امکان تحصیل برای بعضی از دانشآموزان در ایران نیست، چگونه این دانشآموزان به امتحان ورودی دانشگاهها میرسند؟ و عجیبتر آنکه همیشه در جامعه بهائی ایران با فارغالتحصیلان جوان و میانسال دانشگاهها مواجه میشویم که در همین دانشگاههای بهظاهر ممنوعه درس خواندهاند.
پاسخ این معما را اتفاقاً سالها قبل، یکی از افراد بزرگ بهائی با همین نام شهیدی در کتاب خاطراتش ذکر کرده است. سالهای درازی یعنی بیش از یک قرن است که بهائیان به دستور و رفتار بزرگان خود بهخصوص جناب عبدالبهاء در میان جامعه اسلامی بهعنوان یک مسلمان و گاهی هم بهعنوان پیرو سایر ادیان خود را معرفی کرده، ارتباط تشکیلاتی خود را به جهات گوناگون مخفی میکردند. در کتاب خاطرات خلیل شهیدی میخوانیم که جناب عبدالبهاء خودش را در حد بزرگان اهل سنت معرفی میکرد و در مسجد جرار ایشان منصبی خاص داشت و در صف اول جماعت جایشان محفوظ بود. ایشان در ماه مبارک (تظاهر به) روزهداری میکردند و مهمتر از آن، مسلمانان را به سفره افطارشان هم دعوت مینمودند.
همچنین در این کتاب که خاطرات یکی از بهائیان معتبر روزگار خود بوده، اشاره شده است که جناب عبدالبهاء به بهائیان منطقه فلسطین امر نموده بودند که همانند ایشان خود را روزهدار نشان دهند و حتی در نزدیکی ساعت افطار با سرعت بیشتری به سمت خانه حرکت کنند.
با این اوصاف و الگوهای رفتاری، اعلام مسلمانی بهائیان برای ادامه تحصیل در ایران شاید غیرمنطقی نباشد. این تصمیم اگرچه باعث میشود دوران تحصیل بهائیان بدون حاشیه به سرانجام برسد، اما از این نمد برای بیتالعدل کلاهی نخواهد شد که بتواند بساط مظلومیت بهائیان ایران را در عالم بگستراند و برای تحریمهای جدیدتر بهانههای تازهای پیدا کند. لذا میتوان چنین نتیجه گرفت، اینکه بعضی از بهائیان خود را مسلمان نشان ندهند و از ادامۀ تحصیل محروم شوند، برای تشکیلات بهائی غیرمطلوب نیست. حکم عدم تقیه هم برای بهائیان به همین دلیل میتواند برای تشکیلات بهائی سودمند باشد.
در پایان مناسب است این پرسش مطرح شود که آیا نمیتوان دستکم برای یک تجربه فرصت تحصیل دانشگاهی به جوانان بهائی داد تا در فضایی دیگر امکان گفتوگوی سازنده و مباحثات و روشنگریهای علمی و بررسی مدارک و شواهد مختلف فراهم آورد؟