اگر دهها مقاله تحقيقى نوشته شود كه اهداف بهائيت رسيدن به يك حكومت جهانى بهائى است و اين تشكيلات نام دين را مصادره نموده تا بهسان يك حزب سياسى، سازوكار رسيدن به قدرت و وصول به آن هدف را آسانتر دنبال كند، اثرش كمتر از نشان دادن نمونههاى عملى در اين زمينه است. نمونههایى كه انتسابشان به بهائيت قطعى و كاركردشان نيز كاملاً مبين اهداف سياسى تشكيلات بهائى باشد.
يكى از اين افراد كه آينۀ تمامنماى اين موضوع است، فردى است به نام فرزام كمالآبادى که کارش تأمین مالی بیتالعدل از طريق تجارت نفت و كالاهاى استراتژيك و بانكهاى متعدد در چين و دهها كشور ديگر از پاناما گرفته تا كشورهاى عرب خليج فارس است. همچنین ارتباطات موردنیاز بیتالعدل با سازمانهای دولتی و افراد اثرگذار و بانفوذ در حلقههای درونی دولتی را برقرار میکند. پس از افشای یازده مليون سند مربوط به اسناد پاناما، از پشت پردههای شرکتهای پوستهای، پناهگاههای فرار از مالیات در خارج از مرز کشورها و دستکاریها و فسادهای مالی جهان و پولشویىهاى كلان، نام كمالآبادى هم به ميان آمد كه فرار مالیاتی دولتمردان فاسد و اشخاص متمول مشهور را به یقین تبدیل کرد؛ بهطوریکه افشای آن اسناد باعث استعفای یکی از رئیسان دولتی جهان هم شد. نامبرده چهرۀ مرموز تشكيلات بهائى نام گرفته كه انواع مأموريتها شامل ملاقات با سران بعضى كشورها، حتى كودتاگران در افريقا تا بانكداران و سهامداران شركتهاي بينالمللى، تا ديدار با رؤساي جمهور و وزيران كشورها ازجمله چين و حمايت مالى از رسانهها و ايجاد استارتاپ هاى ورزشي و تفريحى در كشورهايي مثل تايلند و دهها فعاليت ديگر در كارنامۀ اوست و از قرار دادن اين اخبار در پايگاه اطلاعرسانى خود هم، ابایى ندارد تا قدرت خود را بهعنوان يك بازيگر جهانى بهائيت به رخ بكشد. تأمل در عملكرد فرزامها كه آينۀ آیين بهائى هستند، تئورىهاى نظريهپردازان درمورد دين نبودن اين آیين را بيشتر از هر زمان به قبول نزديكتر مىكند.