صفحه اصلی روی خط خبر مصادرۀ نوروز!

مصادرۀ نوروز!

12 خواندن ثانیه
0
0
804

فريدون وهمن، از بهائیان سرشناس، در مقاله‌اى كه بي‌بي‌سي آن را بازنشر كرده سعى نموده است جشن نوروز را به نفع بهائيت، مصادره نمايد! او گفته است: «تنها آیینی در جهان که نوروز را رسماً عید دینی و آغاز سال خود می‌شمارد، دیانت بهائی است!» او توضيح نداده که چگونه ممکن است جشن نوروز با قدمت سه‌هزارساله را بهائيت با عمر حدود صدوهفتاد سالة خود، مصادره کند؟ حقيقتاً آیينى با اين عمر کوتاه چگونه مى‌تواند با فرهنگى چندهزارساله همخوانى داشته باشد و اصولاً بهائيت چه كمبودى احساس مى‌كند كه با پيوند دادن خود به نمادهاي فرهنگ ايرانى قصد دارد امتيازى براي خود كسب نمايد؟ آيا گام بعدى مصادرة كورش و داريوش و فردوسى و خيام و سعدي و حافظ و نيز مهرگان و بهار و حتى يلدا و هفت‌سين و خانه‌تكانى و روز طبيعت و … نخواهد بود؟

اين نويسندة بهائى در مقالة «نوروز، هويت ملي و دينى ايرانيان» كه در آستانة نوروز نودوهشت نوشته است مى‌گويد: بهائيت «با تأييد نوروز، حضور این آئین را در مدار دین‌های ایرانی تحکیم کرد و نه‌تنها آن، که با گسترش این دین در سراسر جهان نوروز را جشنی جهانی ساخت!» گویى نوروز در طول اين سه هزار سال هويتش ناقص بوده و با آمدن بهائيت اين هويت تكميل شده و صبغة جهانى پيدا كرده است! جناب وهمن توضيح نداده‌اند كه اگر نوروز كه جزئى از فرهنگ ايرانى است توسط بهائيت تحكيم شده، چرا كتاب آسمانى اين كيش، يعنى كتاب اقدس به زبان فارسي كه زبان ايرانيان است نوشته نشده و به زبان عربى تدوين شده است؟ اگر افتخار اين دين، ايرانى بودن است چرا تقويم اصيل ايرانى را ـ كه جزئى از فرهنگ ايرانى و قوى‌ترين تقويم محاسباتى و منطبق با طبيعت و چهارفصل است ـ به‌هم زده و تقويمی جعلي به نام بديع با ماه‌هاي نوزده ‌روزه و با نام‌های عربی درست کرده است كه هيچ توجيه علمى و طبيعى و محاسباتى ندارد و سال خود را به نوزده ماه و چند روز تغيير داده و با اين تقويم من‌درآوردی، بازهم خود را مدافع فرهنگ ايرانى معرفي مى‌نمايد؟ همة ملت‌ها و نيز دانشمندان اذعان كرده‌اند كه تقويم ايرانى بسيار اصيل و دقيق بوده و منطبق با گردش خورشيد و زمين و ماه است و مورد تحسین همة ملت‌ها و دانشمندان علم نجوم  قرار داشته است. تقويم بهائى منطبق با چيست؟ نوزده مبناي محاسبة كدام نماد طبيعت است و كجاي فرهنگ سه‌هزارساله ايرانيان جاي دارد كه جناب وهمن ادعا مى‌كند فرهنگ ايرانى را تحكيم نموده است؟!

آيا ايرانيان كه بيش از هزار سال است قرآن را در سفرة هفت‌سين خود مى‌گذارند، حاضرند قرآن را حذف نموده و به‌جاي آن كتاب اقدس يا كتاب بيان عربي علي‌محمد باب را در سفرة هفت سين خود بگذارند؟ كتاب اقدسی كه شوقي رهبر سوم بهائيت اجازه نداده به زبان فارسي ترجمه شود و مجاز ندانسته ايرانيان با مفاهيم اين كتاب به زبان رسمى خود آشنا شوند. جناب وهمن بفرمايند پيامبرى كه در ايران ظهور كرده اما كتاب خود را به عربي مى‌نويسد، چگونه موجب تحكيم فرهنگ ايرانى شده است؟! آيا اگر در سطح بين‌المللى اين كتاب بخواهد معرف فرهنگ ايرانى باشد موجب وهن ايران نخواهد بود وقتى دستوراتش را بخوانند: سر خود را نتراشيد؛ کسى كه خانه‌اي را آتش زده، خودش را بسوزانيد؛ به پيشانى دزد، انگی پاك‌نشدنى بزنيد تا هرجا برود به‌عنوان دزد شناخته شود؛ مجاز نيستيد به حكمرانان اعتراض كنيد؛ مهرية زن روستايي نقره است و مهرية زن شهرى طلاست و از اين قبيل دستورها كه در كتاب اقدس آمده است. آيا اگر اين كتاب بخواهد معرف و تحكيم‌كنندة فرهنگ ايرانى در جهان باشد، روح كدام ايرانى به آن رضايت مىدهد؟ آيا آقاي وهمن جرأت مىكند كتاب بيان فارسی و عربی علي‌محمدباب، بنیانگذار آئین بابی و بشارت‌دهندة آئین بهائی را به دانشگاه كپنهاك ارائه دهد و آنان را با قوانینی چون محو كلية كتاب‌ها و تخريب همة معابد و قتل همة نفوس به‌جز بابي‌ها آشنا نماید و ادعا كند بهائى است و به اين كتاب و كتاب اقدس باورمند است و معتقد است اين كتابها بايد ملاك عمل مردم امروز جهان شود؟!

فريدون وهمن كه خود را استاد دانشگاه كپنهاگ در رشتة زبان‌ها و اديان كهن معرفى نموده است، كمترين تحقيقي در متون اسلامى در موضوع نوروز نكرده و در مقاله‌اش مدعى شده كه اسلام نوروز را نپذيرفته و با آن مخالفت نموده است. كاش ايشان كمي با روايات اسلامى كه دربارة نوروز وارد شده آشنايي داشت و درمى‌یافت كه اسلام آن را تأييد نموده و حتى امامان ما فرموده‌اند که ما در هر نوروز، انتظار گشايش كلى برای جهان را داريم. كاش اقامت طولانی او در خارج از کشور او را دچار فراموشی نمیکرد كه ایرانیان بر سفرة هفت‌سين قرآن گذاشته و در هنگام تحويل سال و آمدن نوروز دعاي يا مقلب القلوب را زمزمه مىكنند و بعد هم به رسم صلة رحم به ديدن خويشاوندان مى‌روند و كينه‌ها را فرو مى‌گذارند و به ديدار درگذشتگان هم مى‌شتابند و ظهور موعود را طلب مى‌كنند.

نویسنده در ادامه با ذکر مثال‌هایی ادعا کرده است که بعد از انقلاب فرهنگ ایرانی تحقیر شده است. او می‌نویسد:

«ساختن هزاران مسجد و برگزاری مراسم عزاداری به‌شیوة نمایشی مجلل و باشکوه، تشویق به زیارت مکه و زیارت‌های صدها هزار نفری مردم با پای پیاده به کربلا، تحمیل چادر بر زنان و انواع برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی که در این راستا اجرا می‌شود، نمونه‌هایی از کوشش دولت اسلامی ایران برای تغییر هویت ملی ایرانیان است که از مدارس ابتدایی آغاز می‌گردد و به صورت‌های گوناگون ادامه می‌یابد.» آيا اين عبارات درست است؟ كربلا، تلاش براي مبارزه با فرهنگ ايرانى بوده؟ آيا حجاب، ضد فرهنگ ايرانى بوده و ايرانيان در طول فرهنگ چندهزارسالة خود با پوشيده بودن بانوان مخالف بوده‌اند؟ آيا ايرانيان به‌زور اسلام را پذيرفته و در طول اين چهارده قرن ميل قلبي به اين آئين نداشته‌اند؟ اينها اهانت‌های اين استاد بهائي دانشگاه كپنهاك به ايران و فرهنگ ايرانى است و نشان از بغض و كينة او نسبت به اسلام و ايران است و چون با مذاق بي‌بي‌سي، بوق تبليغاتى انگليس كه هميشه با ايران سر ستيز و دشمنى داشته است، سازگار است به بازنشر آن پرداخته است.

نوروز اما همچنان براي ايرانيان مسلمان و مردم كشورهاي منطقة نماد پاكى و رويش و شادابى و نشاط است و هر تلاشي براي مصادرة آن توسط بهائيان يا ديگران محكوم به شكست است. نيازي نیست كه نوروز را بدخواهان ايران و فرهنگ ايرانى و اسلامى تحكيم کنند. ایرانیان، خود براي ثبت جهانى آن اقدام کردند و جشن نوروز در سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد ـ یونسکو ـ به‌عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشریت در سال ٢٠٠٩ ثبت گردید و مجمع عمومی ملل متحد نيز پیش‌تر در سال ٢٠٠١ با تصویب قطعنامه‌ای ۲۱ ماه مارس مطابق با اول بهار را به‌عنوان روز جهانی نوروز به رسمیت شناخته بود.

در انتها خوب است ایشان به مقالۀ مرجع نوروز که در دانشنامۀ نوین جهان اسلام آکسفورد چاپ شده مراجعه کنند تا در مورد آن و احادیثی که از امام صادق علیه السلام در تأیید آن نقل شده است، اطلاعات بیشتری پیدا کنند. جالب توجه است که آن را یکی از همکیشان ایشان، دکتر تاد لاوسون نوشته اند.

Lawson, Todd, “Nawruz”, The Oxford Encyclopedia of the Modern Islamic World, New York: Oxford University Press, 1995, vol. 3, pp. 243-244

بارگذاری بیشتر مطالب مرتبط
بارگذاری توسط سردبیر
بارگذاری در روی خط خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

بررسی

عباس‌افندی و فلسطين، قسمت دوم: انتقال اراضی فلسطين به يهوديان مهاجر

حمید فرناق   چکیده نوع رابطه بهائیان و به‌ویژه رهبران آنان با کشورهای استعماری وقت، ا…