صفحه اصلی روی خط خبر #نه_به_فرار_از_پاسخ‌گویی

#نه_به_فرار_از_پاسخ‌گویی

2 خواندن ثانیه
0
0
658

 

شامگاه بیست‌وچهارم تیرماه به وقت تهران بود که بهائیان با برنامه‌ریزی قبلی، پویشی مجازی در شبکه‌های اجتماعی به راه انداختند که با دو هشتگ #ایران_بدون_نفرت به زبان فارسی و #StopHatePropaganda به زبان انگلیسی تلاش می‌کرد تا نسبت به انتقادها از بهائیت در رسانه‌های مختلف فارسی‌زبان به‌ویژه رسانه‌های منتسب به جمهوری اسلامی ‌واکنش نشان دهد. خانم دیان علائی نماینده جامعه بهائی در سازمان ملل متحد در ژنو گفت که تاریخ آکنده از قربانیان جرائم فجیعی است که نفرت‌پراکنی آن‌ها را دامن زده است. ما نگران این هستیم که افزایش نفرت‌پراکنی و دروغ‌پراکنی فزاینده علیه بهائیان افزایش شدید سرکوب‌ها آن‌ها را در پی داشته باشد.

سیمین فهندژ نیز در ژنو و در مصاحبه با ایران‌اینترنشنال هدف این پویش را درخواست از جامعه بین‌الملل برای بازخواست ایران و نیز اطلاع‌رسانی درباره نفرت‌پراکنی چهل‌ساله در رسانه‌های ایرانی اعلام کرد. او افزود که پویش ایران بدون نفرت به‌دنبال آن است که جلوی نفرت‌پراکنی حکومت و مردم علیه دیگران را بگیرد. او همچنین تأکید کرد که نفرت‌پراکنی علیه بهائیت در رسانه‌های ایرانی در ماه‌های اخیر بسیار بیشتر شده است و ادعا کرد که  پویش مذکور موردتوجه افراد بسیاری در سراسر جهان قرار گرفته است. او همچنین مدعی شد تمامی ‌تضییقات ایجادشده برای بهائیان در ایران به دلیل بهائی بودن آنان بوده و اعمال مجازات‌هایی مانند حبس یا اعدام، صرفاً به دلیل باورمندی آنان به بهائیت بوده است و حکومت ایران بهائیان را بین دو گزینه بهائی بودن یا داشتن حقوق اولیه انسانی مختار کرده است.

بهائیان برای همراه کردن برخی از شخصیت‌های بین‌المللی با این پویش نیز تلاش بسیار کردند و برخی از فعالان سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی نیز به این پویش پیوستند. ازجمله کری دیوت عضو پارلمان کانادا گفت که آزادی دین و عقیده یکی از پایه‌ای‌ترین اصول مدنیت است و سرکوب دینی بهائیان باید پایان یابد.

فرهاد میثمی‌از زندانیان امنیتی که مدتی با فرهاد فهندژ از اعضای فعال جامعه‌ بهائی در زندان رجائی‌شهر هم‌بند بوده نیز به این پویش پیوست و ضمن تمجید از ویژگی‌های اخلاقی فهندژ، هیولانمایی و دروغ‌پراکنی علیه بهائیت را ناشی از بی‌کفایتی مدیران سیاسی برشمرد و شهادت داد که محتوای مطالبی که علیه بهائیت منتشر می‌شود از شاخدارترین دروغ‌هاست و بابت آن از هم‌وطنان بهائی عذرخواهی کرد.

در مقابل این پویش بهائی، پویش دیگری در صفحات کاربران مذهبی و سیاسی ایرانی با هشتگ #بهائیت_به دنبال_قدرت به راه افتاد و این هشتگ نیز در توییتر و اینستاگرام موردتوجه برخی از کاربران قرار گرفت. به‌نظر می‌رسید که کاربران منتقد بهائی تلاش دارند با ارائه این کلیدواژه‌ها، اقدامات سخت علیه بهائیان را ناشی از تلاش بین‌المللی آنان برای کسب قدرت سیاسی قلمداد کنند. به باور این منتقدان، تلاش بهائیت برای کسب قدرت آن هم با پشتوانه نیروهایی خارج از ایران که در اظهارات چهره‌های رسانه‌ای بهائی پیش‌تر به آن اشاره شد، نوعی تلاش برای براندازی نظام سیاسی موجود است و طبیعی است که هر نظام سیاسی با گروه‌های برانداز برخوردی سخت خواهد داشت.

دربارۀ این اقدام تبلیغی جامعه بهائی و عکس‌العمل‌های انجام‌شده نسبت به آن توجه به نکات ذیل ضروری است:

کلی‌گویی دربارۀ تمام آنچه که رسانه‌های فارسی‌زبان در نقد بهائیت منتشر کرده‌اند و دروغ دانستن تمام آن‌ها بدون اشاره‌ جزئی، خطایی نیست که بتوان به‌سادگی از کنار آن گذشت. جامعه‌ بهائی نمی‌تواند تمامی ‌انتقاداتی را که به آن وارد می‌شود، با انگ نفرت‌پراکنی و بهائی‌ستیزی از خود دور کند و نسبت به پاسخ‌گویی به این انتقادها شانه خالی سازد. چهره‌های رسانه‌ای بهائی و سایر کسانی که به این پویش پیوسته‌اند، باید روشن کنند که کدام انتقادها دروغ بوده و چرا؟ کلی‌گویی در این زمینه، فرار از پاسخ‌گویی به انتقادهاست.

در ماه‌ها و سال‌های اخیر و با رشد فضای مجازی در ایران، انتقادهای بسیاری دربارۀ تعالیم، عقاید، عملکردها، نظام تشکیلاتی و اجتماعی و…. بهائیت از سوی منتقدان در رسانه‌های فارسی‌زبان مطرح شده است. بسیاری از این انتقادها که با سند و مدرک و دلیل از سوی منتقدان وارد شده است، تاکنون از سوی تشکیلات بهائی پاسخ داده نشده است. برخی از بهائیان ایران نیز در تماس‌های خود با این منتقدان، خواستار بحث و بررسی بیشتر دراین‌باره بوده‌اند. پایگاه خبری بهائی‌پژوهی و فصلنامه‌ بهائی‌شناسی نیز از این امر مستثنی نبوده و گفت‌وگوهای انتقادی فراوانی را با بهائیانی که به‌دنبال تحری حقیقت و کشف واقعیت‌ها هستند، برگزار نموده است. به‌نظر می‌رسد تشکیلات بهائی با اطلاع از این تغییر رویکرد در میان بهائیان ایران، تلاش کرده است تا با راه‌اندازی این پویش، تمام آن انتقادها را با انگ نفرت‌پراکنی و بهائی‌ستیزی از خود دفع کند و با فرار از پاسخ‌گویی، هر انتقاد بعدی را نیز سرکوب سازد. لذا باید هشتگی با مضمون #نه_به_فرار_از_پاسخ‌گویی در مقابل این پویش موردتوجه قرار گیرد.

باید دانست که با هیچ شعاری نمی‌توان حق آزادی بیان را از منتقدان بهائی گرفت. منتقدان حق دارند که نقدهای خود را وارد کنند و تشکیلات بهائی اطمینان داشته باشد که با چنین پویش‌هایی نمی‌تواند از طرح سؤالات بی‌شماری که در نقد بهائیت وجود دارد، جلوگیری نماید، چراکه انسان‌های آزاده نهایتاً سؤالات سختی از بهائیان خواهند پرسید. سؤالاتی که به تعارض‌های درونی و یا تناقض‌های میان گفتار و عمل رهبران بهائی مرتبط خواهد بود. جامعه‌ بهائی نیز در قبال این انتقادها و پرسش‌ها دو راه در پیش رو دارد. یا باید پاسخ این پرسش‌ها را به‌صورت علمی‌و مستدل بیان کند که درآن‌صورت نقد منتقدان بی‌اثر خواهد بود و مخاطبان تسلیم حقانیت بهائیت خواهند شد. دراین‌صورت دیگر نگرانی از نفرت‌پراکنی وجود نخواهد داشت. یا آنکه یک بار برای همیشه و به‌طور رسمی‌اعلام کنند که بهائیت یک آیین الاهی و مکتب آسمانی نیست و امکان وجود تعارض و تناقض در تعالیم و گفتار و کردار رهبران یا تشکیلات آن وجود دارد. دراین‌صورت تشکیلات بهائی می‌تواند مطمئن باشد که بسیاری از انتقادها به این باور دیگر در هیچ رسانه‌ای مطرح نخواهد شد.

علت تضییقات علیه بهائیان در ایران هیچ‌گاه اعتقادات آنان نبوده است. ده‌ها هزار بهائی امروز در ایران زندگی می‌کنند که زندانی نیستند و اعدام هم نخواهند شد. بنابراین زندانی شدن بهائیان یا سایر تضییقات دربارۀ آنان به عقاید آنان مربوط نیست. مشاهدات نشان می‌دهد که بیشترین دلیل گرفتاری‌های بهائیان در ایران ناشی از تلاش آنان برای تبلیغ علیه اسلام و بهائی کردن مسلمانان بوده است که این موضوع خود از مصادیق بارز نفرت‌پراکنی است. بهائیت از ابتدای پیدایش خود تاکنون تلاش کرده است احکام اسلامی ‌را ناکارآمد و تاریخ مصرف آن را پایان‌یافته معرفی کند. بهائیان همچنین با موهوم دانستن و خرافی انگاشتن باور مسلمانان به قائم موعود، تلاش کرده‌اند تا شخصیتی مانند باب را جایگزین امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف معرفی کنند. این تلاش‌ها که باورهای اصیل و مهم مسلمانان را هدف قرار داده، یقیناً مصداق نفرت‌پراکنی علیه مسلمانان و عقاید ایشان است و نخستین گروهی که شایسته است که نفرت‌پراکنی را متوقف سازد، بهائیان هستند. بهائیت باید از تبلیغ علیه عقاید و احکام مورداحترام مسلمانان دست بردارد و هنجارهای اکثریت جامعه را رعایت کند. تشکیلات بهائی باید توجه داشته باشد که این بهائیان بوده‌اند که از ابتدا، نفرت‌پراکنی علیه مسلمانان را آغاز کرده‌اند و الا مسلمانان که پیش از تحریکات بهائیان، کاری به کار آنان نداشتند. برای خاتمه یافتن مشکل نیز، ابتدا این بهائیان هستند که باید از تبلیغات ضداسلامی ‌خود دست بردارند و به نفرت‌پراکنی علیه اسلام و مسلمانان خاتمه دهند؛ اما متأسفانه گویا «دست پیش را گرفته‌اند تا پس نیفتند».

مشکل دیگر بهائیان ایران، شکل ارتباط آنان با خارج از کشور و بیت‌العدل مستقر در حیفا است. بیت‌العدل همواره کوشیده است تا با تحریک بهائیان ایران به مشکلات آنان دامن زده و کاری کند که آتش اختلافات فروکش ننماید. بهائیان باید بدانند که نظام حکمرانی در هیچ کشوری اجازه نمی‌دهد یک اقلیت اجتماعی، فرمان‌های یک سازمان مستقر در خارج از کشور را به فرمان‌های حکومتی ترجیح دهد. به‌عنوان نمونه تبلیغ بهائیت در ایران ممنوع است و از طرفی بهائیان ادعا می‌کنند که به قوانین و دستورهای حکومتی در سراسر جهان پایبندند، اما در عمل بیت‌العدل به‌صورت مستمر از بهائیان ایران و فارسی‌زبانان در سراسر جهان می‌خواهد تا با ابزارهای مختلف نظیر فضای مجازی و… به تبلیغ مردم مسلمان ایران و تشویق آنان به کنار گذاشتن اسلام و پذیرش بهائیت بپردازند و برخی از بهائیان ایران نیز این دستور بیت‌العدل را اجرا می‌کنند. در اینجا وظیفه حاکمیت اجرای قانون است و تضییقات ایجادشده بابت قانون‌شکنی، نمی‌تواند و نباید به‌عنوان تبعیض سیستماتیک یا نقض حقوق بهائیان تلقی شود. بلکه این خواست اکثریت مردم ایران است و باید به آن احترام گذاشته شود. این گفتار البته به معنای آن نیست که در طول چهل سال گذشته در هیچ کجا هیچ ظلمی‌به بهائیان نشده است. ما نیز می‌پذیریم که اشتباهاتی دربارۀ بهائیان صورت پذیرفته و بابت آن باید از آسیب‌دیدگان دلجویی شود؛ همان‌طور که دربارۀ مسلمانان و پیروان سایر ادیان نیز اشتباهات مشابهی صورت پذیرفته و این اشتباهات نیز باید جبران شود.

علاقه‌مندی بهائیان به کسب قدرت مسأله‌ای نیست که بر پژوهشگران پوشیده باشد. احکام اجتماعی بهائی به‌گونه‌ای است که جز با تشکیل حکومت و برپایی نظام سیاسی میسر نیست. در آثار بهائی نیز مکرراً به این مسأله توجه داده شده است. ازجمله بهاءالله می‌نویسد: «اشراق سیّم: اجرای حدود است؛ چه که سبب اوّل است از برای حیات عالم. آسمان حکمت الهی به دو نیّر روشن و منیر: مشورت و شفقت و خیمه نظم عالم به دو ستون قائم و برپا: مجازات و مکافات» (اشراقات، ص۷۶).

اجرای حدود و احکام بهائی جز با برقراری حکومت بهائی و برپایی دادگاه‌هایی منطبق با قوانین بهائی ممکن نیست. بنابراین پذیرش آنکه بهائیت به دنبال کسب قدرت است، مسأله‌ دشواری نمی‌نماید. بااین‌حال به‌نظر نمی‌رسد که در مقابل ادعای نفرت‌پراکنی علیه بهائیت، ادعای تشنگی بهائیت برای کسب قدرت، پاسخی دقیق باشد. پاسخ اساسی همان جلوگیری از فرار بهائیان در زمین نقد و میدان علمی ‌و پژوهشی به بهانه مظلومیت و همچنین هشدار دربرابر سرکوب آزادی بیان منتقدان توسط تشکیلات بهائی است.

البته این یک اشکال اساسی و نقد جدی نسبت به بهائیت است که چرا با وجود این تشنگی برای کسب قدرت، بهائیت همواره ادعا می‌کند که به‌دنبال مداخله در امور سیاسی نیست؟ درواقع اینجا با یک دوگانگی در ادعای مبلغان بهائی مواجه هستیم. آنان قدرت سیاسی را با دست پیش می‌کشند و با پا پس می‌زنند. از طرفی به‌دنبال اجرای احکام اجتماعی هستند و برای افزایش جمعیت درجهت کسب قدرت تلاش می‌کنند و از طرفی دیگر ادعا می‌کنند که به‌دنبال کسب قدرت نیستند. این نقد جدی نیز مانند نقدهای قبلی نباید جزئی از پازل نفرت‌پراکنی و زمینه‌چینی برای فشار سیستماتیک به بهائیت تلقی شود، بلکه فقط یک نقد عالمانه و جدی است که با انگ زدن و هشتگ‌پراکنی نمی‌توان صورت مسأله را پاک کرد.

 

 

بارگذاری بیشتر مطالب مرتبط
بارگذاری توسط سردبیر
بارگذاری در روی خط خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

بررسی

محيط علم و فضل و ادب؛ استاد سيدمحمد محيط طباطبائی: تحقيقاتی ويژه در آثار بهائی

عبدالحسين فخاري چکیده   استاد سیدمحمد محیط طباطبائى (۱۲۸۰-۱۳۷۱ش) از برجسته‌ترین پژوهش…