دولت مهدوی
نویسنده: عبدالحسین فخاری
چکیده
یکی از مهمترین موضوعات دربارهی منجی وعدهدادهشده، حکومتی است که قرار است ایشان برپا نمایند. روایاتی که به ما رسیده است خصوصیات مختلفی را برای زمان حکومت ایشان، برشمردهاند. برخی از این ویژگیها دربارهی حکومت ایشان است و برخی نیز وضعیت مردم و جهان را در آن زمان به تصویر کشیدهاند. در این مقاله ویژگیهایی از قبیل دولت كريمه، دولت عدالت، دولت جهانی، دولت علم، دولت توحيد، دولت مدرن، … با توجه به روایات ارائه شده است.
مقدمه
در شمارههای پیشین فصلنامهی بهائیشناسی، مقالاتی در مباحث معرفی امامت و مهدویت ارائه شد. در ادامهی آن سلسله مقالات، در این شماره به معرفی ویژگیهای دولت آن منجی موعود پرداختهایم. لازم به ذکر است که در این زمینه کارهای خوب و مفیدی انجام شده است. در این مقاله سعی شده است تا از دیدگاه روایات رسیده از معصومان علیهمالسلام برخی از ویژگیها را دستهبندی کنیم. امید است که با ظهور آن امام پردهنشین و تحقق پیشبینی الهی در نیکسرانجامی جهان، مفاد روایات مطرحشده در این بخش، هرچه سریعتر جامهی عمل بپوشد و جامعهی جهانی از مواهب دولت مهدوی بهرهمند گردد.
دولت کریمه
یکی از عباراتی که دربارهی دوران ظهور امام عصر ارواحنافداه بهكار رفته است، عبارت «دولت كريمه» است. در قسمتی از دعای افتتاح آمده است: «اللهم انّا نرغب اليك فی دولة كريمة» (خدايا، ما مشتاق دولت كريمه از جانب تو هستيم). برای اینکه معناي این عبارت را متوجه شویم، لازم است قدری دربارهی آن کنکاش کنیم. دولت به معنای حكومت و نظام قدرت و حاكميّت است و دولت كريمه، دولتی است كه محورش كرامت و شايستگی و شرافت و بزرگواری و خوبی است. ما چشمانتظار چنين دولتی هستيم. حاكميّتی كه انسان در آن ارزشمند است و با او كريمانه و بزرگوارانه برخورد میشود و با كسي هم كه بخواهد مانع اين هدف شود و مزاحمتی برای انسانها فراهم آورد، برخورد قاطع میشود. انسان مؤمن در اين دولت عزيز است و گرامی؛ و با او برخورد كريمانه میشود و با شرافت و شايستگی زندگی میكند.
شوق رسيدن به چنين دولتی، انسان را بیتاب میكند؛ همهی بشريّت خسته و مانده و افسرده و رنجديده و شلاقخورده از حكومتهای جور، مشتاق چنين دولتی هستند كه دولت كريمه نام گرفتهاست. آری، نه فقط ما میگویيم: «اللهم إنّا نرغب اليك فی دولة كريمة»، بلكه اين سخن و آرزو و ندای قلبی همهی انسانهاست. دعای افتتاح در قالب دعا، درواقع فلسفهی سیاسی امامت را مطرح میکند؛ زيرا امام، آن شخصيّتی است که در دولت کریمهاش، بهفرموده امام صادق عليهالسلام:
يَحْقُنُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الدِّمَاءَ وَ يُصْلِحُ بِهِ ذَاتَ الْبَيْنِ وَ يَلُمُّ بِهِ الشَّعْثَ وَ يَشْعَبُ بِهِ الصَّدْعَ وَ يَكْسُو بِهِ الْعَارِيَ وَ يُشْبِعُ بِهِ الْجَائِعَ وَ يُؤْمِنُ بِهِ الْخَائِفَ: خدای عزوجل بهوسیله او، جان و خون انسانها را حفظ میکند، اختلافها را برطرف میسازد، پریشانیها را میزداید، شکستگیها را التیام میبخشد، برهنگان را میپوشاند، گرسنگان را سیر میکند و خائفان را ایمن میدارد (کلینی، الکافی، ج١، ص٣١٤).
منتظران حضرت ولی عصر عليهالسلام، چشم بهراهاند تا در عصر ظهور، تحوّلات وسیع و عمیق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، رخ دهد، بهگونهای که نه فقط پایه و اساس ظلم و ستم، ویران گردد، بلکه حتّی موارد نادر و معدود ظلم و تعدّی هم اتّفاق نیفتد و «هیچ اثری» از ظلم دیده نشود!
«لایری اثراً من الظلم» (صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص٤٧٠).
در آن عصر خونریزی وجود ندارد و امنيّت و آسایش چندان فراگیر میشود که حتّی مزاحم «خواب» کسی هم نمیشوند:
«لایوقظ نائماً» (همان، ص٤٧٨).
مفاسد فرهنگی و اقتصادی از قبیل میگساری، زنا و ربا ریشهکن شده و مردم با رغبت و اشتیاق به دیانت الهی و بندگی خدا روی میآورند:
«یذهب الزنا و شرب الخمر و یذهب الربا، و یقبل الناس علی العبادات والشرع والدیانة» (همان، ص٤٧٤).
در آن جامعه راستی و راستگویی فراگیر میشود، دروغی گفته و شنیده نمیشود. «یمحق الله الکذب» (مجلسی، بحارالانوار، ج٥١، ص٧٥).
ازاینرو، به شکل رسمی یا غیررسمی، هیچکس سخن دیگری را «تکذیب» نمیکند، تا چه رسد به آنکه دروغ نردبان رشد و ترقّی باشد!
پایه و اساس این تحوّلات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، تحوّلی است که در دولت رخ میدهد، ازاینرو همه چیز با «تأسیس دولت کریمه» آغاز میشود: ابتدا ظلم در سیستم حکومتی و از سوی کارگزاران دولت كريمه و سپس در «جامعه» از بین میرود؛ ابتدا امنيّت و آسایش شهروندان از سوی مأموران «حکومت» حفظ میشود و سپس تعدّی «مردم» نسبت بهیکدیگر منتفی میگردد؛ ابتدا دروغ و خلافگویی از«سطح بالا» پاک میشود و سپس این پاکی در «سطح جامعه» گسترده میشود و همينطور ساير امور. با اين اوصاف، كيست كه مشتاق اين دولت كريمه نباشد؟! اللهم انا نرغب اليك فی دولة كريمة… .
دولت عدالت
فرياد از بيداد! اين صدایی است كه همهزمان و با هر زبان و در هر نقطهی جهان، طنينانداز است و در همهی اعتراضها و تظاهرات و انقلابها و اصلاحات، بهگوش میرسد. همه خواهان داد و عدالتاند. امان از ستم! امان از تبعيض! امان از جفا و غدر!… نبود عدالت در يك جامعه، روح انسان را آزار میدهد، بيشترين آلام و دردهای جوامع انسانی، فقدان عدالت و اِعمال ظلم و ستم نسبت به فرد يا جامعه است. حجم عظيمی از فرهنگ و ادبيات و هنر هر قومی چه در شعر يا نثر يا اثر هنری (نمايش، فيلم، گرافيك و…) را مطالبه عدالت با بيانهاي متفاوت، تشكيل داده و میدهد. آری اين شعار فراگير انسانهاست: درود به داد و فرياد از بيداد!
گمگشتهی بشريت در طول تاريخ، «عدالت» است. عدالت از نخستين اموری است كه فهم و عقل انسانها، به آن دست میيابد و آن را مطالبه میكند. حتی پيش از سن تميز، خردسالان مطالبهگر عدالت میشوند. اگر قرار باشد شما يك جعبه شيرينی را بين كودكان توزيع كنيد، چنانچه به بعضی كمتر بدهيد، مورد اعتراض آنان قرار میگيريد و از شما میخواهند به آنها هم بهاندازهی بقيه بدهيد. هرچه بر عمر انسان افزوده میشود، بيشتر طالب عدالت میشود و آنگاه كه بهعنوان عضوی از جامعه وارد اجتماع میشود، به دنبال انواع عدالت است: عدالت اقتصادی، عدالت اجتماعی، عدالت فرهنگی، عدالت سياسی و… .
در پيشانی دولت مهدوی، «عدالت» نقش بسته است. مشهورترين توصيفی كه پيامبر اكرم صلیالله علیه و آله درمورد حضرت مهدی علیهالسلام فرمودهاند، بعد از ذكر همنامی با خود، ويژگی پركردن زمين از عدل و داد است پس از آنكه از ظلم و ستم انباشته شده باشد:
«يملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً» (خزاز رازی، کفایة الاثر، ص ۴۷؛ اثبات الهداة، ج۲، ص: ۱۲۰).
فقط در حوزهی عدالت اقتصادی در زمان آن بزرگوار، احاديث فراوانی نقل شدهاست. برای نمونه چند روايت در موضوع عدالت ایشان ذكر میشود:
[۱] خدای عزوجل در آن هنگام، مهدی ما را با این ویژگی میفرستد: «أَرْحَمُهُمْ بِالرَّعِيَّةِ وَ أَعْدَلُهُمْ بِالسَّوِيَّة: او از همه بیشتر به مردم مهربان بوده و از همه بیشتر بهطور مساوات عدالت را اجرا میکند.» (خزاز رازی، كفاية الأثر، ص۶۴). [۲] در حدیثی دیگر آمدهاست: «إِذَا قَامَ قَائِمُ أَهْلِ الْبَيْتِ قَسَمَ بِالسَّوِيَّةِ وَ عَدَلَ فِي الرَّعِيَّة: چون قائم اهلبیت قیام کند، بهطور مساوی بودجه را تقسیم کرده و در بین مردم به عدالت رفتار خواهد نمود.» (ابنابیزینب، الغیبة للنعمانی، ص۲۳۷). [۳] عدالت مهدوی، منحصر به عدالت اقتصادی نيست، حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه الشریف به کارگزارانش در سائر سرزمینها، به عدل میان مردم فرمان میدهند. «يبعث المهدي إلى أمرائه لسائر الأمصار بالعدل بين الناس: او همهی كارگزاران و فرماندارانش را در همهجا به اجرای عدالت فرمان میدهد» (یزدی، الزام الناصب ج۲ ص ۲۴۷). [۴] ایشان عدالت را به يك فرهنگ تبديل میفرمایند، بهطوری كه جزو انديشه و سجيّه و منش افراد شود و با آن زندگی كنند. از پیامبر اكرم صلیالله علیه و آله نقل شده است: «يَمْلَأ قُلُوبَ عِبَادِهِ عِبَادَةً وَ يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ: حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه الشریف، دلهای بندگان را پر از عطر عبادت و بندگی میکند و عدلش فراگیر میشود» (طوسی، الغیبه، ص ۱۷۹). [۵] در حدیثی ديگر آمدهاست: «أَمَا وَ اللَّهِ لَيَدْخُلَنَّ عَلَيْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُيُوتِهِمْ كَمَا يَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُرُّ: آگاه باشید! بهخدا سوگند بهطور حتم، عدالت او داخل خانههای آنان خواهد رفت، همانگونه كه گرما و سرما، به خانههای آنها وارد خواهد شد.» (ابنابیزینب، الغیبه للنعمانی ص۲۹۷).دولت جهانی
سؤال اين است: آيا در شرايط فعلی جهان با حدود دويست كشور و رژيم حكومتی و صدها سليقه و زبان و عقيده و تفكر متفاوت و مرزهای كوچك و بزرگ جغرافيایی و تنوّع نژاد و رنگ و فرهنگ، تصوّر يك دولت فراگير در حكم محالات نيست؟! در شرایطی که گاهی دهها سال كشورها نسبت به مرزهای خود با يكديگر منازعه و جنگ و كشتار كردهاند، آيا حاضرند دست از اين نزاعها بكشند و زير يك حكومت و پرچم درآيند؟ در شرايطی كه حتی پيمانهای منطقهای و جهانی چون غيرمتعهدها و سازمان ملل نيز ناپايدار و شكننده و بیخاصيت شدهاند، آیا تصور يك دولت جهانی، شبيه يك رؤيا نيست؟!
بله، به حساب ما انسانها اينچنين است؛ اما اراده الهی، چيز ديگری است. خداوند اراده فرموده به دست وليّش، اين دولت را تحقّق بخشد، حتی اگر منكران و معاندان نخواهند و با آن بستيزند. دولت كريمه و عدالتمحور امام عصر ارواحنا فداه، فراگير و جهانی خواهد بود. حدود و مرزهای جغرافيایی آن، تمام «زمين» است كه براساس وعده خداوند، در اختيار صالحان قرار خواهد گرفت. «أنّ الارض يرثها عبادی الصالحون» (سورهی انبیاء: ۱۰۵) همانا زمین به بندگان نیکوکار من به ارث خواهد رسید.
يك حكومت واحد جهانی تشكيل خواهد شد كه در رأس آن، صالحترين و شايستهترين بنده خدا، قرار خواهد گرفت. انسانها در اين دولت، بدون ترس و بیم از فشار سیاستها، به آغوش همدیگر بازمیگردند و مهربان و برادرگونه در کنار یکدیگر زندگی كنند؛ نور او زمين را تابناك و سلطنت و قدرت او شرق و غرب را فرا خواهد گرفت. پيامبر اکرم صلیالله علیه و آله، اينگونه به آن دولت جهانی نويد فرمود:
«سوگند به آن خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کردهاست، اگر جز یک روز از عمر دنیا باقی نماند، خداوند آن روز را بهاندازهای طولانی خواهد ساخت که مهدی قیام کند و حکومت او شرق و غرب عالم را فرا گیرد» (ابنبابویه، کمال الدین، ج۱، ص۲۸۰؛ مجلسی، بحارالانوار ج۵۱ ص۷۱ ح۱۲).
اينكه چگونه اين دولت بر جهان حاكم خواهد شد اكنون مورد بحث ما نيست، اما وقتی با ارادهی الهی چنين دولتی بهطور فراگير تشكيل شود، آرزوی ديرينهی بشريت و وعدهی الهی تحقق خواهد يافت. همان وعدهای كه در زبور و پيش از آن در ذكر، هم آمده است: «و لَقَد كَتَبنا فِی الزبورِ مِن بَعد الذِكرِ أنّ الاَرضَ يَرثُها عِبادیَ الصالِحوُن.» (انبیاء: ۱۰۵) و در زبور پس از ذکر نوشتهایم که همانا زمین به بندگان نیکوکار من به ارث خواهد رسید.
امام باقر عليهالسلام در مورد اين دولت میفرمايند:
گويا اصحاب قائم عليهالسلام را مىبينم كه به مشرق تا مغرب احاطه پيدا كردهاند و هر چيزى حتّى درندگان و پرندگان وحشى مطيع آنها باشند و خشنودى آنها را طلب كنند تا به غايتى كه زمينى بر زمينى ديگر ببالد و بگويد: امروز يكى از ياران قائم عليهالسلام بر من گذشت (ابنبابویه، كمال الدين، ج۲، ص: ۶۷۳، ح۲۶).
و چنين میشود كه زمين قابل سكونت میگردد و جهان، دلپذير و نورانی و الهی میشود: «و أشرقت الارض بنور ربّها: و زمین به نور پروردگارش روشن شد» (زمر: ۶۹).
چه كسي مشتاق زيستن در اين دولت كريمه نيست؟! اميرمؤمنان علی عليهالسلام، در توصیف دولت جهانی مهدوی میفرمایند:
خداوند او را با فرشتگانش یاری میکند و یارانش را نگاه میدارد و با آیات خود او را یاری نموده بر اهل زمین پیروزش مینمايد؛ تا از روی رغبت یا تسليم، به دین حق بگروند و زمین را پر از عدل و داد و برهان میکند. طول و عرض شهرها به طاعت او درآمده، کافری باقی نمیماند مگر اینکه ایمان میآورد و فاجری نمیماند مگر اینکه به صلاح میگرود. در حکومت او درندگان از درِ سازش درمیآیند، زمین برکات خود را آشکار نموده و آسمان برکت خود را نازل میکند. گنجها برایش آشکار میشود… (طبرسی، احتجاج ج۱، صص ۲۹۰-۲۹۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۸۰).
دولت علم
دولت كريمه مهدوی، دوران گسترش بینظير علم و دانش است. در اين دوران، بيش از دوازدهبرابر آنچه از ابتدای تاريخ تا بهحال، دانش رشد نموده، رشد علمی ايجاد خواهد شد. به اين فرموده امام صادق سلام الله عليه دقت كنيم:
«دانش ٢٧ حرف است، تمام آنچه پیامبران الهی به بشر عرضه کردهاند تنها دو بخش از این ٢٧ بخش علم است و مردم از اوّل خلقت تا به امروز تنها با دو بخش از علوم آشنایی دارند. هنگامیکه قائم ما قیام کند ٢٥ بخش دیگر علم را بر مردم عرضه میکند و آن را گسترش میدهد» (مجلسی، بحارالانوارج۵۲، ص۳۳۶).
بنابراین پیشرفتهای مهم علمی و همینطور پیشرفتهای دیگری که تا زمان ظهور آن حضرت تحقق خواهد یافت، در مقابل رشد علوم در زمان حکومت حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه بسیار ناچیز خواهد بود. بهخاطر اين ويژگی، میتوان اين دولت را «دولت علم» ناميد. ظهور اين دانش عظيم، موجب شكوفایی و درخشش تمدن و فرهنگی بیسابقه در تاريخ خواهد شد.
يكی از جهاتی كه موجب اين رشد علمی بزرگ است، تكامل عقول انسانهاست. هرچقدر عقل انسان کاملتر شود، او بيشتر بهسوی علم و دانش خواهد رفت. نورانيت عقل، راهبر انسان بهسوی كشف مجهولات و يافتن پاسخ برای پرسشهاي گوناگون است و اين تلاش و كوشش به رشد علمی خواهد انجاميد. در دولت مهدوی، بهخاطر نعمت وجود امام عصر ارواحنا فداه عقول انسانها رشد و تكامل بیسابقه خواهند يافت.
در روايت است كه:
آن حضرت، دست مباركش را بر سر انسانها خواهد نهاد كه بر اثر آن عقل آنها مجتمع و كامل خواهد گرديد (قزوینی، صافی در شرح کافی، ج۱، ص ۲۵۹).
اين عنايت مهدوی، چنان بر قدرت درك و فهم افراد خواهد افزود كه جز با علم و دانش حقيقی سيراب نخواهند شد و دائماً براي افزونی دانش خويش تلاش خواهند نمود.
عامل ديگر رشد علم در دولت كريمه مهدوی، وجود مظهر علم الهی يعنی ولیّ خداست كه ابواب علوم الهی را كه تا آن زمان بهخاطر جهات گوناگون و موانع متعدد، مكتوم مانده، آشكار و تبيين مینمايد. در دورهی امامان گذشته، دولتهای جائر، مانع گسترش مدرسه علمی امامان بودند و نمیگذاشتند مردم از افاضات علمی آنان بهره ببرند؛ چنان كه دعبل خزاعی در قصيده مشهور خويش «مدارس آياتٍ خلت من تلاوة» يعنی مجالس علمی شما، مهجور و خالی از خوانش ماند، به آن اشاره نمود (ابن حیون، شرح الأخبار، ج۳، ص ۱۷۳).
محدوديتهاي ظالمانهی حاكمان اموی و عباسی نگذاشت امامان علوم الهی را آشكار کنند، طبيعتاً در دولت مهدوی چنين موانع و محدوديتهایی نخواهد بود و امام با آزادی كامل، علوم الهی خويش را در دسترس علاقهمندان و هوشمندان امت خواهد نهاد، آن هم علومیكه ذرهای از آن تا بهآن زمان آشكار نبودهاست.
عامل ديگر رشد علم در دولت مهدوی، دگرگون شدن مدلها و شيوههای علمی در آن روزگاران است. روشهاي علمی موجود مبتنی بر فرضيه و آزمون و سعی و خطاست و چارهای هم جز آن نبوده است، لذا تا سالها براساس يك فرضيه به چيزی گمان میبردند و آن را علمی میشمردند كه قرنها بعد بطلان آن فرضيه اثبات میگرديد و معلوم میشد آنچه باور داشتند جهل بوده است و نه علم (همچون هيأت بطلميوسی در نجوم كه مدتها علمی شمرده میشد در حاليكه علمی نبود)؛ اما با وجود ولیّ خدا و دانای علوم الهی در ايام ظهور، اين شيوهها از بين خواهد رفت و با استفاده از محضر علمی امام، دانش ناب به دور از فرضيه و گمان و اوهام و سعی و خطا، در دسترس قرار میگيرد و وقت انديشمندان برای موضوعات بيهوده صرف نخواهد شد و علوم واقعی را از سرچشمهی زلال علوم و معارف مهدوی خواهند نوشيد.
دولت اخلاق
مگر مهمترين كاركرد اعتقاد دينی، اصلاح اخلاق انسانها نيست؟ در سايهی باور به خداست كه كينهها به محبت تبديل شده، و الفت و مهربانی ايجاد شده و افراد با يكديگر برادر میشوند. خداوند در قرآن میفرمايد:
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا: همگی به حبل الهی چنگ زده و به راههای متفرّق نروید و بهیاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما باهم دشمن بودید و خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید و در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد.» (آل عمران: ۱۰۳).
پيامبر اكرم صلیالله علیه و آله نيز فرمود:
«انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق: من برای تكميل مكارم اخلاقی مبعوث شدم» (مجلسی، بحارالانوار، ج۶۷، ص۳۷۲).
بنابراين وقتی دولت مهدوی نيز مستقر شود، سجایای اخلاقی شکوفا شده و رذایل اخلاقی از جامعه رخت برخواهد بست و به فرموده اميرمؤمنان:
«وقتی قائم آل محمد صلیالله علیه و آله قیام کند، کینه و عداوت از دل انسانها پاک خواهد شد و آنها چون برادران صمیمی با کمال آرامش و امنیّت و صفا و صمیميّت در کنار یکدیگر زندگی خواهند کرد.» (علمالهدی، کمال هستی در عصر ظهور، صص ۱۰۳-۱۰۸ بخش دهم، زوال کینه از دلها)
براساس روايات:
«الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ یَقُومُ قَائِمُنَا وَ یَدْفَعُ ذَلِکَ کُلَّه: همهی نيكیها در آن زمان است كه قائم ما قيام میكند و زشتیها را از ميان برمیدارد (ابنابیزینب، الغیبه للنعمانی، ص ۲۰۶).
«أَنْ یُصْلِحَ أُمَّةً بَعْدَ فَسَادِهَا: و خداوند میتواند امتی را پس از آنکه فاسد شدند، اصلاح نمايد» (اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۳).
امام هادی علیهالسلام نيز میفرماید:
خداوند حق را به دست او تحقّق میبخشد و باطل را نابود میکند (كمالالدين ترجمهی پهلوان، ج۲، ص: ۷۹-۸۰ روایت ۹و۱۰).
نيز از امام باقر علیهالسلام نقل شده:
آنهنگام كه امام قيام كند، دوران مزامله و برابری فرا میرسد و مرد از جیب برادر دینی خود بهقدر نیازش برمیدارد و او مانع نمیشود (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲ ص۳۷۲).
از دیگر ویژگیهای عصر ظهور، زنگارزدایی از دل مردم و کنار رفتن قهر و کینههاست که هم سبب اتحاد و دوستی فراگیر میشود و هم زمینهساز پیدایش برخی از فضایل اجتماعی مانند نوعدوستی، ایثار و انفاق میگردد؛ در حدیثی آمده است: او قلعههای گمراهی را میگشاید و زنگار از دلهای لایهبسته برمیگیرد (مجلسی، بحارالانوار، ج۳۶، ص ۳۰۸).
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله نیز فرمود:
«با ظهور مهدی، کشمکشها و کینهورزیها از بین خواهد رفت» (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، پاورقی ۳۸۳).
و یا در سخنی مشابه از حضرت علی علیهالسلام:
«اگر قائم ما قیام کند، … کینهها و ناراحتیها از دلهای بندگان خدا زایل میگردد.» (همان، ص۳۱۶)
آری منش اخلاقی مهدوی همان منش نبوی است که در قرآن با عنوان اسوة حسنه معرفی شده است: «او شيوه و روش پیامبر خدا را در پیش میگیرد و شما را از کوری، کری و گنگی نجات میدهد» (کلینی، الکافی ج۸، ص ۶۶).
دلها در چنين دولتی، چنان مهربان و الهی میشود كه همهی رذايل اخلاقی جايشان را به فضائل اخلاقی خواهند داد و صميمیترين رفتارها بين انسانها برقرار خواهد گشت و اين به بركت آن وجود مسعود است كه دلها از كينه و خشم پاك و نورانی میشود؛ چنانچه در دعای افتتاح میخوانيم:
«إشفِ بِهِ صُدورَنا و أذهِب بِهِ غيظَ قلوبِنا: خدايا به بركت امام زمان عليهالسلام دردهای باطنی ما را شفا بخش و خشم دلهای ما را فرو بنشان».
دولت قانون
در دولت جهانی حضرت مهدي سلام الله عليه، محور و رکن اصلی تمامی قانونگذاریها و وضع مقررات، آراء و تصميمگيریها، احکام الهی، وحی، قرآن و آموزههای متعالی آن بوده و همهی قوانین و مقررات به قرآن عرضه خواهد شد. این قوانین درصورتی قابل پذیرش خواهند بود که مطابق و هماهنگ با قرآن و سنت پيامبر و ائمهی معصومين باشند. البته ظاهراً این غیر از قوانین و دستورات نوینی است که خود امام مهدی عجلالله فرجه میآورد و یا مقررات و احکام ثانوی است که ایشان، آنها را وضع و به مردم و کارگزاران ابلاغ مینماید. در اين دولت، همه در برابر قانون يكسانند. در یک نظام الهی، فرزند نوح هم که باشی اگر تمرد كنی، از مجازات مصون نيستی. اصول قانون اساسی دولت آن حضرت که از سرچشمه وحی جاری گشتهاست، هم نوید عدل میدهد و هم مژده تقویتِ نهادِ دين در همه زوايای زندگی فردی و اجتماعی و حاكميّت خدا در زندگی انسان. در اين دوره به علت استفاده از ابزارهای پیشرفته علمی و بهکار گرفتن افراد امین و توانا در پستهای قضایی، حدود الهی بهطور کامل اجرا خواهد شد و بهاندازهی سر سوزنی به کسی ظلم نخواهد شد و حق کسی ضایع نخواهد گشت.
امام صادق علیهالسلام در این باره میفرمایند:
«پس از ظهور مهدی (عج) هیچ حقّی از کسی برعهده دیگری نخواهد ماند مگر آنکه آن حضرت آن را بازستانده، به صاحبش خواهد داد.» (برنجیان، فرهنگ و تمدن جهان در عصر موعود، ص۲۰۰ به نقل از مجلسی، بحارالانوار ج۵۲، ص۳۲۰).
دسترسی مردم به قانون الهی و آموزههای دينی بهراحتی فراهم میشود و سطح فهم و درك آنها چنان بالا خواهد رفت كه خودبهخود مجری قانون خواهند بود.
آن حضرت شیوه درست بهرهبرداری از احکام و قوانين را به مردم میآموزند و آن بخش از کتاب و سنت را که متروک و منزوی شده، زنده مینمايند.
امام صادق علیهالسلام در این باره میفرمایند:
«خداوند اسلام را پس از خوار شدن، به دست او عزّت خواهد بخشید و پس از متروک ماندن احكام الله و قوانين آن، دوباره آن را زنده میکند و هرگونه بدعتی را به دست مهدی عجلالله فرجه از بین خواهد برد و گمراهی را نابود و سنتهای اصیل را زنده خواهد ساخت» (کاظمی، بشارة الاسلام، ص ۲۹۷).
در اين روزگار كارگزاران دولت، مردم را به خیر و تقوا و رعايت قانون دعوت نموده، خودشان نیز اهل عمل به آنها خواهند بود. امام صادق علیهالسلام دربارهی دولت حضرت مهدی عليهالسلام فرمود: «یشیر بالتقی و یعمل بالهدی» آن حضرت به تقوا فرامیخواند و خود نيز بر اساس هدايت، عمل مینمايد (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۶۹).
همچنین در عبارتی از دعاي افتتاح میخوانيم: خدایا به دست او، دین خود و سنّت پیامبرت را آشکار ساز، بهطوری که چیزی از حق نماند که ناچار باشد از ترس مردم پنهانش کند: «َاللّهُمَّ اَظْهِرْ بِهِ دینَکَ وَسُنَّهَ نَبِیِّکَ حَتّی لا یَسْتَخْفِی بِشَیءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخافَهَ اَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ».
يعنی در دولت مهدوی همه قوانين و احكام الهی كه در طول ساليان براثر انحراف دولتها، متروك مانده به دست آن حضرت، آشكار و بدان عمل میشود و هيچ چيز از دين مخفی نمیماند. كسي بر قانون الهی، تفوق نخواهد داشت و همه در برابر آن، مساوی خواهند بود.
دولت مساوات
بسياری از رنجهاي انسانها در زندگی از وجود تبعيضها، نابرابریها و بیعدالتیهایی است كه حاكميّتها اعمال میکنند. تقسيم ناعادلانه بيتالمال و منابع عمومی كشورها، تبعيض نسبت به افراد و خاصهخواریها، انباشته شدن ثروت نزد عدهای خاص و بیتوجهی به حقوق اقشار ضعيف و نيازمند و حادثهديده و محروم، امتیازدهی نابجا از ثروت عمومی در جهت منافع شخصی و گروهی، زندگی اجتماعی را تلخ و غيرقابلتحمّل میسازد. از برنامههای دولت مهدوی اجرای کامل اصل مساوات است که به برکت آن، زمینهی تعدیل ثروتها فراهم میشود و منابع عمومی بهصورت عادلانه در بین همهی افراد بهطور مساوی تقسیم خواهد شد و از تراکم ثروت و احتکار جلوگیری میشود. در پی اجرای این برنامه هیچ فرد محتاج و تهیدست و محرومی در جامعه باقی نخواهد ماند.
امام باقر علیهالسلام فرمود:
«اِذا قامَ قائمُ اَهْلِ الْبَیتِ قَسَّمَ بِالسَّویة وَ عَدَلَ فِی الرَّعِیةِ: وقتی قائم خاندان پیامبر صلیاللهعلیه و آله قیام کند اموال عمومی را بهطور مساوی تقسیم میکند و در میان خلق به عدالت رفتار مینمايد» (ابن ابی زینب، الغیبة للنعمانی ص ۲۳۷).
در زمان آن حضرت اصل مساوات و برابری به اجرا در میآید و همگان از حقوق انسانی و الهی خود بهرهمند میشوند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نيز فرمود:
شما را به مهدی بشارت میدهم که در امّت من برانگیخته خواهد شد… او اموال را بهدرستی تقسیم میکند. کسی پرسید: مراد چیست؟ فرمود: یعنی بین مردم مساوات را اجرا خواهد کرد (اربلی، كشف الغمة، ج۲، ص۴۷۱).
آری، او ثروت همگانی را در اختیار همگان خواهد گذاشت و عدالت علوی را به همه نشان خواهد داد.
رهآورد این مساوات و اجرای چنين راهبرد اقتصادی در سطح جامعه آن است که فقر و تُهیدستی ریشهکن گردیده و فاصلههای طبقاتی برچیده میشود بهطوری كه هيچ فرد نيازمندی باقی نمیماند كه محتاج دريافت صدقات و زكوات باشد.
امام باقر علیهالسلام فرمود:
امام مهدی عجلالله تعالی فرجه الشریف، میان مردم به مساوات رفتار میکند بهگونهای که کسی پیدا نشود که نیازمند دريافت زکات باشد (طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۶۴).
از طرفی چون خوی زيادهخواهی افراد نيز بر اثر رشد اخلاقی و تربيتی، مهار میشود، حرصی برای زراندوزی و تكاثر اموال و تفاخر و اخلاق قارونی، وجود نخواهد داشت تا آثار سوء آن، كه زيادهخواهی باشد، دامنگير جامعه شود؛ لذا افراد از قناعت و مناعت طبع برخوردارند.
وقتی داراییها در اختیار امام زمان قرار گيرد، پس از تقسيم بالسويه باز اگر كسي به لحاظ شرايط خاص، نيازمند باشد، آن حضرت از اختيارات خاص خود استفاده نموده به او خواهند بخشيد و او را بینياز خواهند نمود. نكتهی جالب ديگر در دولت كريمهی مهدوی اين است كه آن حضرت ريشهی بسياری از نزاعها و دشمنیها را كه مسائل اقتصادی است، میخشكانند.
امام باقر علیهالسلام میفرمایند:
«هنگامیکه قائم اهلبیت قیام کند، بیتالمال را یکسان و عادلانه در میان مردم قسمت خواهد کرد و به مردم خواهد فرمود: بیایید از این اموال به میزانی که نیاز دارید بردارید! این همان چیزی است که برای آن پیوند خویشاوندی را قطع میکردید و برای بهدست آوردن آن مرتکب گناه شده، حتی به خونریزی و قتل و جنایت دست میزدید … او بهگونهای در بخشش اموال سعهی صدر و بزرگواری نشان خواهد داد که تا به آن روز کسی چنان رفتاری نداشته است.» (برنجیان، فرهنگ و تمدن جهان در عصر موعود، ص۱۷۸ به نقل از منتخب الاثر، ص۳۱۰).
دولت امنیت
قدر امنيّت كسی داند كه در شرايط خوف و هراس و آشوب و نزاع و كشتار و … قرار گرفته باشد. ناامنی، مصيبتی عظيم است و امنيّت، نعمتی سترگ. بجا و صحيح گفتهاند كه: «قدر امنيّت كسی داند كه به مصيبتی گرفتار آيد» و يا:
«قدر و اهميت دو نعمت، ناشناخته است، سلامتی و امنيّت»!( سليمانى آشتيانى، مهدى و درايتى، محمدحسين، مجموعه رسائل در شرح احاديثى از كافى، ج۲، ص: ۲۵۴ نعمتان مجهولتان، الصحة و الامان).
شرايط دردناك كسانی را تصور كنيد كه در تهدید يك حمله هوایی، بمباران و مرگ و ويرانی، يك حركت انتحاری، يك زلزلهی ناگهانی و… قرار گرفتهاند و قدرت مقابله و راه نجات هم ندارند. خدای متعال نويد داده است كه در دولت مهدوی، امنيّتی فراگير برقرار شود و همه خوفها و هراسها به آرامش و امنيّت تبديل شود. اين وعدهی الهی در قرآن كريم اينگونه بيان شدهاست:
«وَ لَيُبدّلَنهم من بعد خوفهم امناً»(نور: ۵۵): ما محققاً خوف و ترس آنها را به امنيّت مبدّل سازيم.
حضرت مهدی (عج) در مدت کوتاهی پس از ظهور، از طریق اجرای عدالت، امنيّت را در سرتاسر جهان حاکميّت خواهد بخشید. وقتی كه زمین از لوث وجود ستمگران و جائران و مفسدان كه منشأ ناامنی و خوف و هراس مردم هستند، پاكسازی شود زمينه امنيّت فراهم میگردد. شاید برخی از روی سادهلوحی و ظاهربينی، از شدّت عمل آن حضرت نسبت به مفسدان تعجب كنند؛ اما بايد بدانند كه بدون از بین رفتن آنها عدل و داد در جامعه حاکميّت پیدا نمیکند و امنيّت ايجاد نمیشود. به عبارت دیگر، مبارزهی بیامان و قاطع آن حضرت با افراد متجاوز و ستمگر همانند انجام دادن يك عمل جراحی برای بيرون آوردن غدهی خطرناک سرطانی در بدن است که فقط از این طریق امکان پاکسازی همهجانبهی جامعه فراهم میآيد و آرامش و امنيّت در سراسر جهان برقرار میگردد.
چنانكه شاهد هستيم پيش از ظهور حضرت مهدی علیهالسلام، ظلم و جور و توحّش بر جهان حاکم است و امنيّت مردم در نقاط مختلف بازيچهی اهداف شوم ظالمان و مفسدان است كه هرلحظه بخواهند جایی از جهان را به خاك و خون كشيده و ويران میسازند. امام چون قيام فرمايند همهی عوامل ناامنی را میزدایند و یک جامعهی کاملاً آسوده و امن و توأم با عدالت و فضایل اخلاقی ايجاد مینمايند. اين امنيّت از طرفی فراگير است و از طرف دیگر همهی انواع آن؛ يعنی امنيّت جانی، امنيّت شغلی، امنيّت اقتصادی و امنيّت اجتماعی را شامل میشود. اميرمؤمنان حضرت علی علیهالسلام در اشاره به این واقعيّت میفرمایند:
چون قائم ما قیام کند هر زن در آن زمان، با همهی زیب و زیورِ خویش، فاصله عراق تا شام را بدون کوچکترین ترسی بهتنهایی خواهد پیمود (برنجیان، فرهنگ و تمدن جهان در عصر موعود، ص ۱۷۰ به نقل از خصال، ج۲، ص ۶۲۶).
اين امنيّت، فقط برای انسانها نخواهد بود، بلكه حتی حيوانات و وحوش را هم دربر خواهد گرفت و چنانكه نويد دادهاند: گرگ و ميش در كنار هم با آرامش و امنيّت خواهند زيست (برنجیان، فرهنگ و تمدن جهان در عصر موعود، ص ۱۶۷ به نقل از عقدالدرر، باب۹، ح۳۶۹) و از يك آبشخور، آب خواهند نوشيد.
همهی اينها ثمرهی وجودی آن امام مهربان است كه با وعدهی الهی جامعهای برين را خواهد ساخت كه نمونهاش را در اين وسعت و ابعاد، در هيچ برههای از تاريخ نديدهايم و در هیچ کتابی نخواندهايم.
با دعا براي ظهور موفورالسرورش، تعجیل در برپایی آن جامعهی امن را از خداوند درخواست كنيم.
دولت توحید
كمال انسان در رسيدن به علم و معرفت است: خود را بشناسد؛ پديدآورندهی خويش و جهان را بشناسد و بداند از كجا آمده و به كجا روان است. اين شناختها كه به مدد عقلانيّت او بهدست میآيد، از انسان يك آگاهِ واقعی میسازد كه او را بهسوی سفيران الهی رهنمون میشود و با هدايت آن راهنمايان، خضوع و خشوعی کامل نسبت به خالقش مییابد كه معنايش همان عبوديت و بندگی است. اين سير كمال، عموماً با موانعی چون هواهای نفسانی و اضلالات شيطانی روبرو میشود و ناقص میماند يا به بيراهه میرود. مجموع كاركرد عقل و راهنمايان الهی میتواند انسان را به آن كمال يعنی معرفت و عبوديت، رهنمون شود. پيروزان در اين سير همان انسانهاي قدرشناس و شاكر و سپاسگزار الهی هستند كه به كمال رسيدهاند؛ اگرچه تعداد آنها كم باشد:
وَ قَلیل مِن عِبادی الشَكور (سبأ: ۱۸) و تعداد کمی از بندگان من شکرگزار هستند.
اين اقليّت بهكمالرسيده، در همهی دورههاي تاريخی بودهاند و براثر ستمهای جائران و ظالمان، تلخیها و سختیهایی را تحمّل نمودهاند، اما خداوند نويد داده است كه آن موانع در واپسين دورهی تاريخ، توسط حجّت برگزيدهاش حضرت مهدی سلامالله عليه برطرف شود و زمينهی كمال بدون موانعی كه پيشاروی انسان بودهاند، فراهم شده و آنها بتوانند بهراحتی و بدون تحمّل سختی و مرارت و خوف، اين مسير كمال را طی نمايند و به آئينی كه خدا برايشان پسنديده، بگروند و هراسشان به امنيّت تبديل شود و جز خدا را نپرستند و نسبت به او هيچگونه شرك نورزند:
وَليُمَكِنَنَ لَهُم دينَهُمُ الذی ارتَضی لَهُم وَ لَيُبَدِلَنَهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم اَمناً يَعبُدونَنی لا يُشرِكونَ بی شَيئاً: و آن دينى را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند، و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند (نور:۵۵).
طبيعی است وقتی موانع هدايت از بين برود، انسانها به فطرت الهی خود، رو كنند و خداباور شوند و به شريعت اسلام درآيند و ديگر جایی نخواهد ماند كه ندای شهادت بر توحيد و رسالت نبوی از آن بلند نشود.
امام جعفر صادق علیهالسلام فرمودند:
« إِذَا قَامَ الْقَائِمُ لَا يَبْقَی أَرْضٌ إِلَّا نُودِيَ فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ لَاإِلَهَ إِلَّااللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُاللَّهِ: زمانی که حضرت قائم، قیام فرمايد، سرزمینی باقی نمیماند مگر اینکه ندای شهادتین «لااله الاالله و محمد رسول الله(صلیالله علیه و آله)» از آن برخواهد خاست (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۰).
ديگر كفر و مظاهر آن، وجود نخواهد داشت و زمين به نور توحيد الهی تابناك خواهد شد.
«و أشرقت الارض بنور ربّها: و زمین به نور پروردگارش روشن شد.» (زمر: ۶۹).
امام محمد باقر علیهالسلام، در تفسير اين آيه كه «خداوند زمین را بعد از مردنش دوباره زنده مینمايد» (حدید: ۱۷) فرمودند:
منظور آن است كه خداوند بهوسيله حضرت قائم علیهالسلام زمين را که بهخاطر كفر و استكبار مردم، مرده است با توحيد زنده مینمايد. (ابنحيون، نعمانبنمحمد، شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج۳، ص۳۵۶ ).
تصوّر كنيد روزگاری را كه حجت خدا، حضرت مهدی سلامالله عليه ظهور فرموده و همه جهان را با نور خويش منوّر كرده باشند و مردم از همه رسانههای روز، تفسير نورانی قرآن و معارف مبدئی و معادی را از آن حضرت بشنوند درحاليكه عقولشان هم كامل شده و موانع هدايت هم مرتفع شده باشد، آيا جایی برای كفر و شرك باقی میماند؟ تأثير كلام و سخن امام كه با فطرت الهی آنها سازگار است، چنان در قلبها تأثيرگذار خواهد بود كه پردهی اوهام و شكوك و شبهات را زائل نموده و با رضا و رغبت، موحّد شده و عبوديت خدا را خواهند گزيد. بهراستی ديدن چنين جامعهی توحيدی، آرزوی همه خداباوران منتظر است، پس دعا كنيم برای ديدارش: اللهم عجّل لوليّك الفرج.
دولت رفاه
همه میدانيم فقر و گرفتاری و قرضداری و درگيری با مشكلات معيشتی، روح انسانها را خسته و پريشان نموده و گاه اجازه رشد و تعالی معنوی را از افراد سلب كرده، چهبسا كسانی را هم به بیاعتقادی و كفر بكشاند:
«كاد الفقر أن يكون كفراً: نزدیک است که فقر به کفر بینجامد» (کلینی، کافی، ج۲، ص ۳۰۷).
اين آفت، بهكلی در دولت مهدوی ريشهكن خواهد شد و انسانها در رفاه و آرامش و آسايش عمومی خواهند زيست و اين امر زمينهی رشد و تعالی معنوی و فکری افراد را فراهم خواهد ساخت.
از امام باقر علیهالسلام نقل شده:
«همهی اموال جهان در نزد مهدي گرد آيد، آنچه در دل زمين است و آنچه بر روي زمين، آنگاه حضرت مهدي به مردم بگويد: بياييد و اين اموال را بگيريد. اينها همان چيزهايي است كه براي بهدست آوردن آن، قطع رحم كرديد و نزديكانتان را رنجانديد، خونهاي بهناحق ريختيد و مرتكب گناهان شديد، بيائيد و بگيريد.» (برنجیان، فرهنگ و تمدن جهان در عصر موعود، ص ۱۷۸ به نقل از منتخب الاثر، ص۳۱۰).
در توصيف دولت مهدوی آمدهاست:
یرضی فی خلافته اهل الارض و اهل السماء و الطیر فی الجوّ: در روزهای خلافتش، اهل زمین و آسمان و پرندگان هوا، خشنود خواهند شد (اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۶۹).
ازآنجاكه محصولات كشاورزي عمدهترين عنصر در رونق اقتصاد جوامع بشري بهشمار میرود و آن وابسته به نزولات آسماني و بارانهاي مناسب است، در آن دوران اين امر تحقق میيابد. پيامبر گرامي اسلام فرمود:
«امت من در زمان ظهور مهدي، به نعمتهايي دست مييابند كه پيش از آن، در هيچ دورهاي دست نيافته بودند. در آن روزگار آسمان باران فراوان دهد و زمين هيچ روئيدني را در دل خود نگاه ندارد.» (برنجیان، فرهنگ و تمدن جهان در عصر موعود: ۱۷۸ به نقل از کشف الغمه، ج۲، ص ۴۷۳؛ خصال، ج۲، ص ۶۲۶).
البته اين میتواند نتيجهی همان روح ايمان و عبوديتی باشد كه افراد در آن زمان پيدا كردهاند، چنانچه قرآن فرمايد:
«اگر مردم آباديها، ايمان آورده و تقوا پيشه ساخته بودند، بركات آسمان و زمين را به روي ايشان میگشوديم.»(اعراف: ۹۶).
در توصيف ديگری از پيامبر اكرم صلیالله علیه و آله ميخوانيم:
«در آخرالزمان در ميان امتم، مهدي قيام ميكند، خداوند كران تا كران قلمرو حكومت جهاني او را توسط باران، سيراب ميسازد، زمين، گياه و نبات خود را ميروياند، او اموال را عادلانه به مردم اعطا ميكند و به دامداري و دامپروري و رونق اقتصادي اهميت میدهد و امت را عظمت میبخشد» (کلینی، كافى، ج١، ص٢١٤).
و نيز فرمودهاند:
«آبها در دولت مهدي، فراوان میشود و زمين بركات خود را چندين برابر میكند» (برنجیان، فرهنگ و تمدن جهان در عصر موعود، ص ۲۰۳ به نقل از ینابیع المودة، ص ۴۶۷).
امام علي علیهالسلام نيز راجع به رونق اقتصادي در عصر ظهور و نزول بركات آسماني در آن دورهی طلايي میفرمايد:
«چون قائم قيام كند، آسمان چنان كه بايد، ببارد و زمين گياه روياند.» (ابنبابویه ملقب به صدوق، خصال، ج۲، ص ۶۲۶).
علاوهبر همهی اينها چنانچه كسی هنوز نيازمند باقی بماند، از عطا و بخشش مهدوی بهرهمند خواهد شد؛ چنانچه امام باقر عليهالسلام فرمود:
«مهدي علیهالسلام، در سال دوبار به مردم، اموال میبخشد و در ماه دوبار امور معيشت بر آنان عطا فرماید … تا نيازمندي به زكات باقي نماند و صاحبان زكات، زكاتشان را نزد محتاجان آورند و ايشان نپذيرند، پس آنان زكات خـويش در كيسهها نهاده در اطراف منازل و خانهها بگردند تا محتاجي را پيدا كنند و مردم بيرون آيند و گويند: ما را نيازي به پول شما نيست … پس دست بخشش گشايد چنانكه تا آن روز كسي آنچنان بخشش اموال نكرده باشد.» (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، صص ۳۹۰-۳۹۱، ح ۲۱۲).
دولت آبادانی
تمام ویرانیهای ناشی از حاکميّت ستمگران و مفسدان، در دولت مهدوی آباد میشود و اثری از خرابی و ویرانی باقی نخواهد ماند. راهها و جادهها گسترش يافته و مقررات خاص در اینباره وضع خواهد شد. در روایتی از امام باقر علیهالسلام نقل شدهاست که:
«فَلایبْقی فِیالأرْضِ خَرابٌ اِلاّ عُمِّرَ: در زمان حکومت حضرت مهدی(عج) در روی زمین هیچ ویرانیای نمیماند مگر آنکه آباد میشود.» (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۱).
همچنین در روایت ديگری آمده است که:
«در آن هنگام راههای اصلی را بیش از پیش گسترش خواهند داد.» (برنجیان، فرهنگ و تمدن جهان در عصر موعود، ص ۱۶۹ به نقل از الارشاد، ج۲، ص ۳۸۵).
استفادهی ناصحيح از منابع طبيعی و محيط زيست متوقف شده از تمام ظرفيت آب و خاك و طبيعت استفاده خواهد شد. به بركت امام سلامالله عليه و دولت حَقّهی او، آسمان سخاوتمندانه میبارد و زمین بیدریغ میروياند و بار میدهد.
در حکومتهای بشری فقط بخشهایی از محیط زيست، آباد میشود که بهنحوی در ارتباط با حاکمان و اطرافیان و همفکران ایشان و یا طبقه اشراف و بزرگان و صاحب نفوذهاست و بقیهی طبقات و ديگر نقاط زمين فراموش میشوند؛ ولی در دولت مهدوی که امر عمران و تولید و توزیع ساماندهی میشود و موانع آبادانی برطرف شده نزولات آسمانی هم فراوان میشود، همهجا به نعمت و آبادانی میرسد. جالب است كه در توصيف جهان در آن دولت تعابيری به كار رفتهاست كه نشان میدهد آن دوران را بايد دوران سرسبزی ناميد. در روايتی از اميرمؤمنان عليهالسلام میخوانيم:
«چون قائم قيام كند، … زنی از عراق برون آيد و تا شام برود و جز بر زمينهای سرسبز گام ننهد..» (ابنبابویه ملقب به صدوق، خصال، ج۲، ص ۶۲۶).
سهم زمين نيز در اين آبادانی بسيار مهم است. زمين نيز در اين دوران، بركات (منابع و ذخاير) خود را بدون هيچگونه امساكي عرضه خواهد كرد. آنچه بكارند، دهها برابر خواهد روياند و از طرف ديگر با پيشرفت علوم و فنون، كشاورزي و دامداري نيز رونق گرفته و محصولات چندين برابر خواهد شد. با توسعهی علم و دانش، تمامي منابع و ذخاير روزميني و زيرزميني، شناسايي و كشف شده همهوهمه دستبهدست هم خواهند داد و در جهت تأمين رفاه و آسايش انسان، در آن عصر طلايي نقشآفرينی خواهند نمود. در حديثي راجع به عصر ظهور میخوانيم:
«انسان در عصر حاكميّت جهاني حضرت مهدي، هرآنچه از انواع دانههاي زراعي بر زمين بيفشاند، هفتصدبرابر، برداشت میكند.» (عقدالدرر، باب ٧، ص٢١١).
همانگونه كه خداي متعال در قرآن كريم فرمودهاست:
«مثل آنان كه مالشان را در راه خدا انفاق كنند، بهمانند دانهاي است كه از يك دانه، هفت خوشه برويد و در هر خوشهاي صد دانه باشد و خداوند براي هركس كه بخواهد، میافزايد.» (بقره: ۲۶۱).
در روايات ديگری میخوانيم:
«حكومت او شرق و غرب جهان را فرا میگيرد و گنجهاي زمين، براي او ظاهر میشود و در سرتاسر جهان جاي ويراني باقي نخواهد ماند، مگر اينكه آن را آباد خواهد ساخت.» (علم الهدی، کمال هستی در عصر ظهور، صص ۶۲-۶۳ بخش سوم: ظاهرشدن معادن… به نقل از بحارالانوار، ج۵۲، ص ۳۲۳).
همچنين با كشف منابع و ذخاير زميني و توزيع عادلانهی آن، درآمد سرانه آحاد جامعه، بالا رفته و با رفع نيازهاي افراد، فقر و تهيدستي، از كل جهان، رخت برمیبندد و غنا و بينيازي تحقق عيني پيدا خواهدكرد.
حضرت اميرمؤمنان علیهالسلام فرمودهاند:
«زمين آنچه در اعماق خويش دارد، براي او بيرون دهد و همهی امكانات و بركات خويش را در اختيار او گذارد.» (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۸۰: تظهر له الکنوز).
امام باقر علیهالسلام نيز میفرمايند:
«زمين براي قائم ما درهم پيچيده میشود (يعنی طیالارض خواهند نمود)… و در روي زمين جاي ناآبادی باقي نمیماند.» (ابن بابویه، شیخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج۱، ص: ۳۳۱ باب۳۲).
دولت مستضعفان
هرکس را كه از حق خويش محروم شده و در سيطرهی ظالمان، به ضعف كشانده شده و در زنجير ظلم قرار داده شده باشد، «مستضعف» گويند. هرگونه محروميت و استضعاف در مورد هر فردی نكوهيده است ولی در مورد كسی همچون پيشوای الهی مردم كه از حق بيشتری برخوردار بوده و دارای نقش بيشتر و مؤثرتری در اصلاح جامعه باشد، اگر او را به استضعاف كشند و تحت استيلا و زندان و تبعيد و ظلم قرار دهند، مصيبت افزونتر و عواقب آن شومتر و آثار تخريبیاش بيشتر خواهد بود. دوازده امام ما را از حق خويش محروم نمودند و ضعيف نگهداشتند، اما خداوند وعده داده و اراده نموده كه سرانجام اين مستضعفان را پيشوايان و وارثان زمين گرداند:
«وَ نُريدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَذينَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَةً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثينَ: ما اراده کردهایم که بر مستضعفان منّت نهاده، آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.» (قصص: ۵).
اين آيه به صراحت، از امامت فرودستان و مستضعفان سخن گفته و آنان را ميراثبران زمين معرفی نموده است. اين وعدهی خدايی با ظهور و قيام مهدی آل محمد صلواتالله علیهم به دست آن منجی بزرگ تحقق میپذيرد.
اميرمؤمنان علیهالسلام در تفسیر اين آیه فرمودهاند:
«هُم آلُ مُحَمَد، يَبعَثَ اللّهُ مَهديّهِم بَعدَ جهدِهِم، فَيعزّهُم وَ يذل عَدُوهُم: اينان (يعنی اين مستضعفان كه پيشوايان و وارثان زمين خواهند شد)، همان خاندان پيامبرند كه خداوند پس از سختيها، مهدی ايشان را برانگيزد و به آنان عزّت بخشد و دشمنانشان را خوار نمايد.» (غیبت شیخ طوسی، ص۱۸۴).
بنابراين دولت مستضعفان، همان دولت اهلالبيت عليهمالسلام است كه در طول حيات خود از حق خويش محروم ماندند و مورد ظلم واقع شدند.
همچنين آن حضرت روزی خطاب به مردم فرمود:
«لَتعطفَنَّ الدّنیا عَلَینا بَعدَ شماسِها عَطف الضّروس عَلی ولدها: قطعاً و يقيناً روزگاری، دنیا پس از چموشی و روگردانی، همانند شتر تندخویی که از دادن شیر به دوشندهاش، خودداری کرده و آن را برای بچهاش نگاه میدارد، بهسوی ما روی میآورد و به ما مهربان میشود.» سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: «و نُریدُ اَن نَمُنّ عَلی الّذین استُضعِفُوا فِی الارضِ وَ نَجعَلَهُم ائمّهً و نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ: اراده ما بر این قرار گرفتهاست که به مستضعفان (جهان) منّت (نعمت کامل) بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثین روی زمین قرار دهیم.» (نهج البلاغه، ص ۵۰۶).
دولت مهدوی، دولت الهی أئمه است كه در طول زندگيشان يا خانهنشينی بر آنها تحميل شد يا غيبت. بر يازده امام خانهنشينی و بر آخرين امام، غيبت و زيست پنهانی. در اين دورانها شيعيان آنها هم در استضعاف كامل بهسر برده و تحت ظلم اكثريت يا حكومتهاي فاسق و فاجر بوده و هستند. استضعاف اينان نيز در دولت مهدوی مرتفع خواهد شد و بهعنوان كارگزاران دولت جهانی به خدمت مشغول خواهند شد. ديگر محرومان و مستضعفان نيز از قيد و بند ظالمان رها خواهند شد و آزادانه و با ارادهی خويش، دين الهی را انتخاب خواهند نمود و در حريت كامل و با عزت زندگی خواهند نمود و مالك سرنوشت خويش خواهند شد. بدين گونه است كه با اراده الهی، طومار استضعاف درهم پيچيده میشود و روزگارِ آزادی خواهد آمد.
دولت مدرن
در پرتو دولت مهدوی، دانش، تکنیک و اقتصاد پیشرفت حیرتانگیزی خواهند داشت. رشد بیسابقهی عقول، خارج ساختن علم و دانش از تيول افراد خاص و ورود همهی استعدادها به حيطهی پژوهش و ابتكار و خلاقيت و رفع محدوديتهای اقتصادی كه مانع رشد علم و فناوری بودند و نيز درك حضور امام كه مظهر علم الهی است ابعاد جديدی از زندگی نوين و خارقالعاده را رقم خواهد زد.
در زمان قائم علیهالسلام خداوند شنوایی گوشها و بينایی چشمهای شيعيان را بهگونهای زياد میكند كه ديگر بين آنها و امام، پيك و پُست نخواهد بود. او از فاصله دور با پيروان سخن میگوید و آنان سخنش را میشنوند و حضرت را میبینند؛ يعنی آنها مستقيماً در هر كجا باشند با امام عليهالسلام تماس میگيرند:
«إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ اللَّهُ عَزَّوجَلَّ لِشِيعَتِنَا فِي أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّى لَايَكُونَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقَائِمِ بَرِيدٌ يُكَلِّمُهُمُ فَيَسْمَعُونَ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي مَكَانِهِ» (کلینی، روضه کافی، ج۸، ص ۲۴۱، بحارالانوار، ج۵۲، ص ۳۳۶).
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله نيز میفرمایند:
«در آن هنگام زمین در کمتر از یک چشم برهم زدن پیموده میشود؛ بهگونهای که اگر کسی از آنان بخواهد شرق یا غرب زمین را در ساعتی بپیماید این کار در کمترین زمان ممکن میسر خواهد بود.» (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۸۰).
چنانكه پيشتر گفته شد طبق روايات، علم ۲۷ شاخه دارد که تنها دو شاخه از آن تا زمان ظهور برای بشر آشکار شده و ۲۵ شاخهی دیگر در زمان دولت آرمانی امام موعود آشکار میشود (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶). ازسوی ديگر عقل بشر در زمان ظهور حضرت کامل خواهد شد و راه اندیشیدن و خردورزی و شکوفایی دانش و بستر کمال برای انسان هموار گشته و امام مهدی علیهالسلام، جهل و نادانی را از ساحت فکر و اندیشه بشر خواهد زدود (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص ۳۳۶). بیشك، تکنولوژی در زمان حضرت بسیار متفاوت با فنآوری امروزی بشر خواهد بود كه قابل تصور نيست.
البته همه این پیشرفتهای بزرگ از طریق اعجاز صورت نمیگیرد، بلکه این پیشرفتها محصول تکامل علمی واقعی عصر بعد از ظهور است كه قفل و بند از پای عقل و علم گشوده شده و خلاقيت و رشد به اوج میرسد؛ اعجاز آن حضرت خود مقولهی ديگری خواهد بود.
گرايش دينی و معنوی و عبوديتی در انسانها در دولت مهدوی، همراه و همزمان با علم میگسترد و انسان آن عصر، دینداری را با پیشرفت و صنعت و فنآوری ناسازگار نمیبیند. بنابر روایات، استفاده از انرژی خورشيدی و غیرخورشیدی، وسایل سریعالسیر، صدا و تصویر بهگونهای شهودی و حضوری در گسترهی عالم هستی، وسائل ارتباطی و رسانهای كارآمد خواهند شد و همه چیز مانند کف دست، پیش روی خواهد بود (ابن بابویه، شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۶۷۴). با توجه به وجود امنيّت کامل و رشد اقتصادی بالا، مانعی برای ارتقای افراد وجود نخواهد داشت.
در روایات آمده است كه در عصر ظهور ـ به دلیل وجود وسایل مدرن ـ سفر کردن در هوا امری عادی خواهد بود:
«لَأُسَخِّرَنَّ لَهُ الرِّيَاحَ وَ لَأُذَلِّلَنَّ لَهُ السَّحَابَ الصِّعَابَ وَ لَأُرَقِّيَنَّهُ فِي الْأَسْبَاب» (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۱۲).
البته از صنايع تخريبی و ويرانگر در آن دولت كه دولت صلح و امنيّت و رشد و ايمان است خبری نخواهد بود؛ زيرا فنّآوری در خدمت بشر و عدالت و امنيّت و آسايش و آزادی بهكار میرود. برای نمونه به اين روايت امام صادق علیهالسلام مینگريم كه فرمود:
«اِن المُؤمِنَ فی زَمانِ القائِمِ و هُوَ بِالمَشرِقِ يَری اَخاهُ بِالمَغرِبِ وَ كَذَا الَذی فِی المَغرِبِ يَری اَخاهُ بِالمَشرِقِ: وقتیكه قائم ما قيام كند، مؤمنی كه در شرق جهان است برادرش را كه در غرب جهان است میبيند و بهعكس، مؤمنی كه در غرب جهان است برادرش را كه در شرق جهان است میبيند.» (بهاءالدين نيلى نجفى، علىبنعبدالكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحبالزمان، ص۱۱۵).
دولت مشاركت
آغاز قيام مهدوی با مشاركت ذخيرهای از پيامبران الهی يعنی جناب عيسوی همراه خواهد بود تا نشان دهد كه دولت مهدوی، همان دولت الهی است كه مطلوب همهی انبياء و رسولان و اولياء و امامان در طول تاريخ بوده و اگر همهی آنها حاضر باشند با او در اين نهضت مشاركت میكنند. حضرت عيسی مسيح عليهالسلام كه به تعبير قرآن كریم (نساء: ۱۵۷) مصلوب و كشته نشد و به آسمان عروج نمود (درحاليكه فرد ديگری كه شبيه او بود مصلوب شد و مسيحيان به اشتباه افتادند و گمان بردند عيسی مصلوب شد و پس از مرگ، عروج نمود) توسط خداوند ذخيره گرديد تا هنگام قيام حضرت مهدی عليهالسلام، به نصرت او آيد و با همكاری او دولت مهدوی شكل گيرد و همهی مسيحيان جهان با ديدن مشاركت او با امام زمان، به حقانيت امام و اسلام يقين كنند و ايمان آورند و همراه نهضت شوند.
اگر همهی پيامبران و حجتهای الهی در يك زمان مجتمع شوند، ذرهای اختلاف بين آنها نخواهد افتاد و همگی با مشاركت يكديگر مأموريت هدايت خلق را پيش خواهند برد. اين بدان خاطر است كه آنها از هوای نفس و رياست بهدورند و جز به مأموريت خود كه هدايت مردم است نمیانديشند. به تعبير قرآن:
«آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ: این رسول به آنچه خدا بر او نازل کرده ایمان آورده و مؤمنان نیز همه به خدا و فرشتگان خدا و کتب و پیغمبران خدا ایمان آوردند [و گفتند] ما میان هیچیک از پیغمبران خدا فرق نگذاریم و [همه یک زبان و یکدل] گفتند که ما [فرمان خدارا] شنیده و اطاعت کردیم، پروردگارا، ما آمرزش تو را خواهیم و بازگشت همه بهسوی توست.» (بقره: ۲۸۵).
پيامبر اكرم صلیالله عليه و آله فرمود:
«مِنْ ذُرِّيَّتِيَ الْمَهْدِيُّ إذَا خَرَجَ نَزَلَ عیسَیبْنُمَرْيَمَ لِنُصْرَتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ صَلَّی خَلْفَهُ: مهدی عليهالسلام از فرزندان من است، زمانی که قیام میکند عیسیبنمریم علیهالسلام برای نصرت و یاری او (از آسمان) فرود میآید و حضرتش را برای نماز مقدّم میدارد و به او اقتدا مینماید.» (امالی صدوق، ص ۲۱۸، مجلس۳۹).
اين مشاركت موجب ايمان آوردن مسیحیان به مقام مهدوی میشود و پیروزی ايشان سریعتر، آسانتر و بدون خونریزی اتفاق خواهد افتاد. با نزول عيسی از آسمان و ديدن اين معجزه توسط مسيحيان كه بخش عظيمی از جهان را تشكيل میدهند و به جهت پیروی و اقتدای او به حضرت مهدی، آنها نیز گردن مینهند و بدون جنگ و خونریزی بخش عظیمی از عالم تحت اختیار حضرت قرار خواهد گرفت. حضرت عیسی علیهالسلام از بزرگترین یاران امام خواهد بود که نقش وزير اول را خواهد داشت. بنابه بعضی روايات، دجّال و فتنهی او را حضرت عيسی از بين خواهد برد.
علی عليهالسّلام، در توصيف آن روزگار فرمود:
«… روز جمعه فرارسد و نماز اقامه شود، عيسی عليهالسّلام با دو جامهی درخشان قرمز فرود میآيد، گویی كه از سر او روغن میچكد، موهای سر او صاف، چهرهاش زيبا و شبيهترين خلق خدا به پدرتان ابراهيم خليلالرّحمان است. مهدی، عيسی را میبيند و به عيسی گويد: ای فرزند بتول با مردم نمازگزار. عيسی گويد: نماز برای تو بهپا شده است. پس مهدی عليهالسّلام پيش آمده با مردم نماز میگزارد و عيسی در پشت سر او نماز خوانده و با او بيعت نمايد.» (بحرانى، سيدهاشم، حلية الأبرار في أحوال محمد و آله الأطهار عليهمالسلام، ج۶، ص۳۰۵، باب۳۳).
در رواياتی ديگر از رجعت و مشاركت انبياء ديگری چون الياس، دانيال و يونس نيز صحبت شده است. همچنين مشاركت فرشتگان الهی، ياران درگذشته در دوران غيبت كه هنگام ظهور، رجعت مینمايند و افراد شاخص ديگر هم از موضوعات قطعی دولت مهدوی است.
دولت شگفت
دولت پيروز و آرمانی مهدوی در همهی زمينهها، دولت شگفتیهاست؛ شگفتی در برقراری عدالت واقعی و فراگير فردی و اجتماعی، وفور نعمتها، آبادانی و سرسبزی طبيعت و محيط زيست، فقرزدایی، مهربانی، وحدت و همگرایی، خدامحوری، قضاوت حقمحور، امنيّت فراگير، رشد عقلانی، گسترش علوم و… كه نمایی زيبا از جامعه برين دنيوی است. از ديگر شگفتیهای اين دولت، رشد فنآوری و دانش است تاآنجاكه در مخيّله انسانهای امروزی هم نگنجد.
در روايتی از امام صادق عليهالسلام چنين نقل شده:
ا«ِنّ قائِمَنا اِذا قامَ اِشرَقَتِ الاَرضُ بِنورِ رَبِّها وَ استَغنَي العِبادُ مَن ضَوءِ الشّمس: هنگامیکه قائم ما قيام کند، زمين به نور پروردگارش روشن میشود، آنچنان كه بندگان خدا از نور آفتاب بينياز میشوند.» (اعلام الوری: ۴۶۴).
اين بهمعنای دستيابی و كشف نور و انرژیهای جديدی است كه حتی میتواند جانشين نور خورشيد شود كه بسيار فراتر از انرژیهای اتمی است.
تکامل علوم و صنايع در آن دوران بهحدّي خواهد رسيد که مردم دانشمند با رهبري آن امام بزرگ، قادر به کشفهای مهمی در طبيعت شوند. ابوبصير از امام صادق عليهالسلام نقل مینمايد:
«إِنَّهُ إِذَا تَنَاهَتِ الْأُمُورُ إِلَى صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ رَفَعَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كُلَ مُنْخَفِضٍ مِنَ الْأَرْضِ وَ خَفَّضَ لَهُ كُلَّ مُرْتَفِعٍ مِنْهَا حَتَّى تَكُونَ الدُّنْيَا عِنْدَهُ بِمَنْزِلَةِ رَاحَتِهِ فَأَيُّكُمْ لَوْ كَانَتْ فِي رَاحَتِهِ شَعْرَةٌ لَمْ يُبْصِرْهَا: هنگامیکه کارها به صاحب اصلي ولايت (مهدي عليهالسلام) برسد، خداوند هر نقطهی فرورفتهاي از زمين را براي او مرتفع و هر نقطهی مرتفعي را پايين میبرد آنچنان که تمام دنيا نزد او بهمنزلهی کف دستش خواهد بود! کداميک از شما اگر در کف دستش موئي باشد آن را نمیبيند؟!» (ابنبابویه، شیخ صدوق، کمالالدین، ج۲، ص۶۷۴، باب ۵۸).
امروزه با نصب فرستندهها بر فراز کوهها و نقاط مرتفع، به انتقال تصاوير به نقاط مختلفي از جهان كمك ميکنند و حتّي از ماهوارهها نيز استفاده کرده تا مناطق وسيعتري را زير پوشش انتقال تصاوير قرار دهند به اين منظور كه همهی کساني که دستگاههاي گيرنده دراختيار دارند بتوانند از آن استفاده کنند. از حديث فوق چنين برمیآيد که در عصر قيام حضرت مهدي عليهالسلام يک سيستم نيرومند و مجهّز براي انتقال تصويرها به شكل دوطرفه بهوجود میآيد که شايد تصوّر آن هم امروز براي ما مشکل باشد، آنچنان که تمام جهان بهمنزله کف دست میشود كه جزئیترين چيزها در آن قابل مشاهده خواهد بود. نه موانع مرتفع و نه پستی و بلندیهای زمين، مانع از رؤيت موجودات روي آن نبوده و همه چيز برای همه آشكار خواهد بود، بسان مویی كه در كف دست قابل مشاهدهاست.
يكی ديگر از شگفتیها را امام باقر عليهالسلام اينگونه تشريح میفرمايند:
«برای صاحب شما (مهدي عليهالسلام) آن وسيلهی سرکش ذخيره شدهاست. گفتم: منظور از وسيله سرکش چيست؟ امام فرمود: ابري است که در آن غرش رعد و شدّت صاعقه يا برق است؛ او بر اين وسيله سوار میشود. آگاه باشيد او بهزودي بر ابرها سوار میشود و به آسمانها و زمينهاي هفتگانه سفر میكند.» (برنجیان، فرهنگ و تمدن جهان در عصر موعود، ص ۱۵۸ به نقل از بصائر الدرجات، صص ۴۲۸-۴۲۹).
بهنظر می رسد منظور از ابر، وسيلهی فوقالعاده سريعالسّيري است که در آسمان بهصورت تودهاي فشرده از ابر بهنظر میرسد؛ غرّشي همانند رعد و قدرت و شدّتي همچون صاعقه و برق دارد و بههنگام حرکت، دل آسمان را با نيروي فوقالعاده خود میشکافد و به پيش میرود و میتواند به هر نقطهاي از آسمان حرکت کند. وسيلهای مافوق مدرن كه فعلاً تصور آن ساده نيست. شگفتیهای ديگری نيز دربارهی آن دولت ذكر شده كه فعلاً به همين مقدار بسنده میكنيم.
دولت نجات
در يك كلمه، دولت مهدوی، دولت نجات و سعادت است؛ نجات از همه تنگناها و مشكلات و وصول به سعادت حقيقی در دنيا و آخرت. اگر به اين قسمت از دعاي افتتاح دقّت كنيم نجات از مشكلات بهدست با كفايت او را مشاهده میكنيم:
«خدايا پريشانی ما را به ياری او جمع كن، پراكندگی ما را به او وحدت بخش، گسيختگی ما را با او پيوند ده، اندك ما را به او زياد فرما، ذلّت ما را به او عزّت ده، تنگدستی ما را به او توانگری ببخش، بدهی ما را از بركت او ادا كن، فقر ما را به مدد او جبران فرما، جدايی و دودستگی ما را به او برطرف كن، دشواری كار ما را به او آسان گردان، روی ما را به ديدار او سپيد كن، اسيران ما را به ياری او آزاد گردان، خواستههای ما را به لطف او برآور، وعدههای ما را به ظهور او تحقق بخش، دعايمان را به كمك او اجابت كن، حاجتهامان را به حق او عطا فرما، ما را به ياری او به آرزوهای دنيا و آخرتمان برسان و به لطف او بالاتر از آرزويمان به ما اعطا كن، ای بهترين خواستهشدگان و گشادهدستترين بخشندگان… ».
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«هُوَ الْمُفَرِّجُ لِلْكَرْبِ عَنْ شِيعَتِهِ بَعْدَ ضَنْكٍ شَدِيدٍ وَ بَلَاءٍ طَوِيل: تنها او (مهدی علیهالسلام) است که پس از دورانهای طولانی بلاخیز و تنگناهای طاقتفرسا، غمها و گرفتاریها را از دل شیعیانش برطرف مینماید.» (غیبت نعمانی، ص ۹۱، باب ۴).
همهی آن هراسها، بلاها، سختیها و مظلمهها برطرف شده و دوران رهایی و آزادی و شادمانی فرا میرسد. آن روزگاران، آفات و بلاها از بين خواهد رفت و دوران ضعف به پايان رسيده و افراد، توانمند و پرنيرو میشوند و به تعبير امام سجاد عليهالسلام، هريك از ياران امام، نيروی چهل مرد خواهد داشت:
«زمانی که قائم ما قیام میکند خدای متعال آفتها را از میان شیعیان برطرف میکند و دلهایشان را (در استقامت) همانند فولاد آبديده قرار میدهد که قوّت یک مرد آنان برابر قوّت چهل مرد خواهد بود.» (غیبت نعمانی، ص۳۱۰، باب ۱۹، ح۵ و نیز الكافي (ط – الإسلامية)، ج۸، ص۲۹۴، ح۴۴۹).
اندك زمانی پس از ظهور و قيام امام، مقاومتهای مذبوحانهی مستكبران در گوشه و كنار عالم، درهم شكسته میشود و سراسر سرزمينها از سلطهی آنان خارج شده و در اختيار موحّدان قرار میگيرد. اين آغاز يك زندگی نوين براي بشريّت خواهد بود.
امام باقر علیهالسلام دربارهی آن دوران فرمودند:
«كَأَنِّي بِأَصْحَابِ الْقَائِمِ علیهالسلام وَ قَدْ أَحَاطُوا بِمَا بَيْنَ الْخَافِقَيْنِ فَلَيْسَ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ هُوَ مُطِيعٌ لَهُم: گویا یاران حضرت قائم (عج) را میبینم که بر شرق و غرب عالم سُلطه یافتهاند و دیگر چیزی وجود ندارد مگر آنکه مطیع و تحت فرمان آنان باشد.» (ابن بابویه، شیخ صدوق، کمالالدین، ج۲، ص۶۷۳، باب۵۸).
از همين روست كه در روزگاران فراق، با تمامی وجود او را فرياد میكنيم و با كلمات دعای ندبه او را مخاطب میسازيم و میگویيم:
«چهزمان خواهد بود كه با تو صبح و شام كنيم، تا ديده از اين كار روشن نمایيم؟ چهزمان خواهد آمد كه ما را ببينی و ما تو را ببينيم، درحالیكه پرچم پيروزی را گستردهای؟ آيا آن روز فرا میرسد كه ما را ببينی درحاليكه تو را احاطه كرده باشيم و تو جامعهی جهانی را پيشوا شوی در شرايطی كه زمين را از عدالت انباشتهای و دشمنانت را خواری و كيفر چشاندهای و متكبّران و منكران حق را نابود كردهای و ريشهی سركشان را قطع نمودهای و بيخ و بن ستمكاران را بركندهای؟ و ما در آن هنگام خواهيم گفت: الحمد لله ربّ العالمين».
فهرست منابع:
۱- قرآن کریم.
۲- نهج البلاغه.
۳- ابنابیزینب محمدبنابراهیم، الغیبة للنعمانی، ۱۳۹۷ ق، تهران: نشر صدوق.
۴- ابنبابویه محمدبنعلی، کمالالدین و تمامالنعمة، ۱۳۵۹ش، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
۵- ابنبابویه محمدبنعلی، الخصال، ۱۳۶۲ ش، قم: جامعه مدرسين.
۶- ابنبابویه محمدبنعلی، الامالی (للصدوق)، ۱۳۷۶ ش، تهران، كتابچى.
۷- ابنحیون نعمانبنمحمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمةالاطهار علیهمالسلام، ۱۴۰۹ ق، قم: جامعه مدرسین.
۸- اربلی، على بن عيسى، کشف الغمة في معرفة الأئمة، ۱۳۸۱ ق، تبريز: بنى هاشمى.
۹- بحرانى، سيدهاشم، حلية الأبرار في أحوال محمد و آله الأطهار عليهمالسلام، ۱۴۱۱ ق، قم: مؤسسة المعارف الإسلامية.
۱۰- برنجیان جلال، فرهنگ و تمدن جهان در عصر موعود، ۱۳۸۳ش، تهران: طور.
۱۱- بهاءالدين نيلى نجفى، علىبنعبدالكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحبالزمان عج، ۱۴۲۶ ق، قم: دليل ما.
۱۲- خزاز رازی علیبنمحمد، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، ۱۴۰۱ ق، قم: بیدار.
۱۳- سليمانى آشتيانى، مهدى و درايتى، محمدحسين، مجموعه رسائل در شرح احاديثى از كافى، ۱۳۸۷ ش، قم: دار الحديث.
۱۴- شیخ حر عاملی محمدبنحسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، بیروت: اعلمی
۱۵- صافی گلپایگانی لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، ۱۳۸۰ ش، قم: مكتبة آيةالله العظمى الصافي الگلپايگاني، وحدة النشر العالمية.
۱۶- طبرسی احمدبنعلی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ۱۴۰۳ ق، مشهد: نشر مرتضی.
۱۷- طبرسی فضلبنحسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ۱۳۹۰ق، تهران: اسلامیه.
۱۸- طوسی محمدبنحسن، الغیبة، ۱۴۲۵ق، قم: مؤسسة المعارف الاسلامیة.
۱۹- علم الهدی محمد باقر ـ برنجیان جلال، کمال هستی در عصر ظهور، ۱۳۷۹ش، تهران: میقات.
۲۰- قزوینی ملاخلیل بنغازی، صافی در شرح کافی، ۱۴۲۹ ق، قم: دارالحدیث.
۲۱- کاظمی مصطفیبنابراهیم، بشارة الاسلام فی علامات المهدی (ع)، ۱۴۲۸ق، بیروت: مؤسسة البلاغ.
۲۲- کلینی محمدبنیعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ ق، تهران: دارالکتب الاسلامیة.
۲۳- مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
۲۴- مقدسي شافعي سلمي يوسفبنيحيي، عقد الدرر في اخبار المنتظر، ۱۴۲۴ق، قم: مسجد مقدس جمكران.
۲۵- یزدی حائری علی، إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب، ۱۴۲۲ق، بیروت: مؤسسة الاعلمی.