
بسمه تعالی
انا لله وانا الیه راجعون
خبرناگوار شهادت مظلومانه رهبر حزب الله و مقاومت لبنان حضرت حجةالاسلام و المسلمین سید حسن نصرالله و مجاهدان قهرمان آقایان یحیی سنوار و اسماعیل هنییه، گروه زیادی از آزادگان جهان را متأثر وداغدار نمود.
بدین وسیله بهائی شناسی شهادت رهبران گرامی مقاومت، مرزداران و مرزبانان غیور اسلام و دليرمردان سپاه و ارتش جمهوري اسلامي و همچنين مردان و زنان و کودکان مظلوم و بی گناه و بی پناه، توسط رژیم خونخوار صهیونیستی را تسلیت عرض میکند و امیدوار است خون شهیدان مظلوم، درخت ایمان و باور و حقیقت را در تمام جهان بارور سازد و خداوند متعال با ظهور حضرت ولیعصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف ظالمان را بر سر جای خود بنشاند.
منجنیق آه مظلومان به صبح
سخت گیرد ظالمان را در حصار
مقدمه
شباهت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها و فرزند گرامیش حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف از چهل جهت بررسی شده است. این شباهتها حاوی نکات علمی فراوانی است که برای فرهیختگان بسیار نغز و درس آموز است. در این شماره تعدادی از این شباهتها آمده است، امید است به زودی به صورت کتاب توسط بهائی پژوهی تقدیم شود.
۱. الگو برای امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف
ما انسانها برای تربیت و خودسازی نیاز به الگوی متعالی داریم تا با نگاه به الگو، خود را در رفتار و منش و روش، به او نزدیک و در مسیر سازندگی قرار دهیم. «أُسْوَة»، همان الگوست از خانواده «تأسّى» به معنای پیروى كردن از دیگران در كارهاى خوب. در قرآن دوبار این كلمه دربارۀ دو پیامبر عظیمالشّأن آمده است: یكى دربارۀ حضرت ابراهیم و دیگرى دربارۀ پیامبر اکرم علیهما السلام. خداوند در قرآن، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را برای مؤمنان الگو معرفی میکند و میفرماید: <لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِیراً>[1]: همانا براى شما در (سیرۀ) رسول خدا الگو و سرمشقى نیكوست، (البتّه) براى كسانى كه به خدا و روز قیامت امید دارند و خدا را بسیار یاد مىكنند». آیۀ دیگر دربارۀ حضرت ابراهیم علیه السلام است که میفرماید: <قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ>[2]: همانا براى شما در (روش) ابراهیم و كسانى كه با او بودند، سرمشق و الگوى خوبى است». در این آیات، حضرت ابراهیم و کسانی که با ایشان هستند و رسول اکرم بهعنوان الگو شناسانده شدهاند. پس الگو منحصر به شخص پیامبر و ابراهیم علیهما السلام نیست، بلکه هرکس ــ به تمام معنا ــ در راه اینان باشد، میتواند الگو واقع شود.
آیهای در سورۀ احزاب مربوط به جنگ احزاب است و نقش پیامبر در جنگ احزاب، الگوى فرماندهان است: هدایت لشكر، امید دادن، خندق كندن، شعار حماسى دادن، به دشمن نزدیك بودن و استقامت کردن. حضرت على علیه السلام فرمود: در هنگامۀ نبرد، خود را در پناه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم قرار مىدادیم و آن حضرت از همۀ ما به دشمن نزدیكتر بود.[۳]
این آیه در میان آیات جنگ احزاب است، امّا الگو بودن پیامبر، اختصاص به جنگ ندارد و پیامبر در همۀ زمینهها، بهترین الگو براى مؤمنان است. آنچه از این آیه بر میآید، الگو بودن حتمی و دائمی آن حضرت است. این نشان میدهد که انسان در هر مرتبهای از زندگی، به الگو و سرمشق احتیاج دارد و متناسب با شرایطی که پیش میآید، با نگاه به الگو، راه صحیح را بر میگزیند. دیگر آنکه معرّفى الگو، یكى از شیوههاى تربیت است و پیامبر در همۀ جهات تربیتی، الگوی أمت است. آیه همچنین میفرماید كسانى مىتوانند پیامبر اكرم را الگو قرار دهند كه قلبشان سرشار از ایمان و یاد خدا باشد و خدا را بسیار یاد کنند.
جالب است بدانیم امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف در یکی از نامهها و توقیعات خود، حضرت فاطمه سلام الله علیها را، الگوی خود معرفی مینماید و میفرماید: «فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای من سرمشق و الگویی نیکوست» (وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة).[۴] از این بیان زیبا چنین استفاده میشود که امام زمان، علاوه بر پیامبر اکرم، مادر خویش حضرت فاطمه سلام الله علیها را نیز الگوی خویش قرار داده و میدهند. اینکه امام زمان، حضرت زهرا را الگوی خود قرار میدهند؛ از آن روست که حضرت زهرا کسی است که از هر جهت، حتی در راه رفتن و سخن گفتن و در سیرت و صورت، شبیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. دلیل این مطلب روایات متعددی است که عامه و خاصه نقل کردهاند که برای نمونه، دو روایت ذکر میشود:
روایت نخست از عایشه است که گفت: «شبیهتر از فاطمه به پیامبر در راه رفتن، آرامش، وقار، سیرت، سخن گفتن، ایستادن و نشستن ندیدم».[۵] روایت دیگر سخن پیامبر است به سلمان: «ای سلمان ! خداوند قلب و اعضای فاطمه تا نرمی استخوانهای او (یعنی همۀ جوارحش) را پر از ایمان کرده که خویش را برای عبادت خداوند از همه چیز فارغ میسازد».[۶]
همچنین فرمود: «خدا از خشم فاطمه، خشمگین و از خشنودی او خشنود میشود. فاطمه پارۀ وجود من است، هر چیز که او را ناراحت کند مرا ناراحت میکند و هرچه او را آزار دهد مرا میآزارد».[۷]
۲. پیوندهای آن دو
حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف فرزند فاطمه است و با اسوه قراردادن مادر، همۀ ویژگیهای او را در خود تحقق داده است. او ادامۀ حضرت زهرا سلام الله علیها و آیینه تمامنمای اوست. اهدافش اهداف حضرت فاطمه سلام الله علیها و راهش راه آن حضرت است.
هر دو، ستارۀ درخشان و کوکب درّی هستند؛ هر دو، غوث و فریادرس هستند؛ هر دو در دنیا زهد دارند؛ هر دو از عابدان زمانه هستند؛ هر دو با انحرافها و بدعتها مبارزه میکنند؛ هر دو، غمخوار امت و مسلمانان، بهویژه شیعیان هستند؛ هر دو در ایثار بر دیگران مقدم هستند؛ هر دو، موردعلاقۀ شدید پیامبر هستند و هر دو الگو برای همۀ مؤمنان. فاطمه سلام الله علیها به چنین فرزندی میبالد و مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف به داشتن چنین مادری فخر میکند. بین این دو بزرگوار ارتباطی ویژه وجود دارد که ابتدا به برخی از ارتباطها و سپس به برخی از تشابهها اشاره میکنیم:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روایت زیبایی، دخت گرامی خود را به مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف بشارت میدهد و میفرماید: «بشارت بر تو که مهدی از نسل تو است».[۸] همچنین امسلمه میگوید: «از پیامبر شنیدم که فرمود، مهدی از عترت من، از فرزندان فاطمه است».[۹]
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در بستر بیماری منجر به فوت بودند، حضرت زهرا سلام الله علیها حال پدر را مشاهده کرد و گریست و صدایش بلند شد. پیامبر سر برداشتند و علت را جویا شدند. حضرت زهرا عرض کرد: بعد از شما از تباهی و ضایع شدن دین و عترت میترسم. پیامبر او را دلداری و تسلای خاطر دادند به اینکه مهدی امت از نسل تو ظهور میکند و ریشه گمراهی را بر میکَنَد.[۱۰]
همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: دخترم فاطمه سرور زنان عالم از اولین و آخرین است.[۱۱] امام رضا علیه السلام نیز لقب سرور و آقای خلق را به فرزند گرامی خویش حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف دادند.[۱۲] طاهره و طاهر لقبی است که پیامبر به دخترشان فاطمه و به فرزندشان حضرت مهدی دادند. پیامبر فرمودند: آیا نمیدانی که دخترم پاک و پاکیزه است؟[۱۳] و فرمودند: خداوند در صلب امام عسکری نطفهای مبارک، پاک و پاکیزه تعبیه کرده است.[۱۴]
حضرت زهرا سلام الله علیها مظلومه است و حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف مظلوم است. حضرت علی علیه السلام در ترسیم مظلومیت همسرش فرمود: «فاطمه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همواره ستمدیده و محروم از حق خود بود»: (إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ لَمْتَزَلْ مَظْلُومَةً مِنْ حَقِّهَا مَمْنُوعَة)،[۱۵] همان حضرت در ترسیم مظلومیت و غربت فرزندش مهدی علیه السلام فرمود: «صاحب این امر، همان راندهشدۀ دورشدۀ یگانه و تنها است»: (صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ).[۱۶] محبت مادرگونه امام زمان علیه السلام نسبت به شیعیان قطعی است، همانگونه که مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها چنین بودند. ازاینرو فرمودند: اگر محبّتی به شما نداشتیم و صلاح شما را نظاره نمیکردیم و به جهت ترحّم و شفقت بر شما نبود، گفتوگوی با شما را ترک میکردیم: (وَ لَوْ لَا مَا عِنْدَنَا مِنْ مَحَبَّةِ صَاحِبِکُمْ وَ رَحْمَتِکُمْ وَ الْإِشْفَاقِ عَلَیْکُمْ لَکُنَّا عَنْ مُخَاطَبَتِکُمْ فِی شُغُل)،[۱۷] همانگونه که مادرش، بهقدری به شیعیان محبت دارند که در روز قیامت همه آنها (حتی دوستانِ دوستانش) را جدا کرده و به بهشت راهنمایی مینماید.[۱۸]
همچنین باید به علاقه و محبّت رسول خدا به حضرت زهرا و حضرت مهدی علیهم السلام اشاره کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، فاطمه سلام الله علیها را به نزدیک خود خواند و سر او را بوسید و فرمود: «ای فاطمه! پدرت، فدای تو باد».[۱۹] در حدیث دیگر نقل است که فرمود: «پدر و مادرم فدای تو باد».[۲۰] نیز در زیارت حضرت فاطمه میخوانیم: خدایا! درود فرست بر بتول فاطمه دختر رسول خودت و پارۀ تن او و سویدای دل او و پارۀ جگر او و محبوبۀ مصطفی».[۲۱] متقابلاً پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با معرفی حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف میفرماید: «پدر و مادرم فدای او باد که همنام و شبیه من و شبیه موسیبنعمران است و نور گرداگرد او را فرا گرفته، اشعه انوار قدسی از او ساطع است» (بأَبی و أُمّی سَمِیِّی و شبیهی و شبیهِ موسیبنعمران، علیه جُیُوبُ النّورِ یَتَوقدُ من شُعاعِ القُدسِ).[۲۲] همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حدیثی دیگر میفرمایند: خوشا به حال کسی که او را ملاقات کند و او را دوست بدارد و از او سخن بگوید (به او معتقد باشد!)» (طوبی لمَنْ لقیه و طوبی لمَنْ أحبّه و طوبی لمَنْ قال به).[۲۳] آنقدر او محبوب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که در دعای عهد بعد از دعاهای متعدد برای وجود مقدس او و برای فرجش، میخوانیم: «اللّهُمَّ و سُرَّ نبیَّکَ محمّداً بِرُؤیَتِه[۲۴]: خدایا! خوشحال کن پیامبرت محمد را بهواسطه دیدار وجود مقدس حضرت مهدی».
۳. شباهتهای آن دو
حضرت زهرا سلام الله علیها نور آسمانهاست و حضرت مهدی نیز نور زمینیان توصیف شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در بخشی از یک حدیث طولانی و زیبا فرمودند: … همه جا را تاریکی فراگرفته بود؛ ملائکه به خدا شِکوه بردند که این تاریکی را از آنان بردارد، خداوند کلمهای را آفرید و از آن کلمه روحی و از کلمه نور دیگری آفرید، آن نور، آن روح را روشنی بخشید و آن را در جایگاه عرش قرار داد که مشارق و مغارب را روشن نمود؛ آن نور فاطمه زهراست و به همین خاطر، زهراء نامیده شد زیرا نورش، آسمانها را روشن کرد».[۲۵] دربارۀ حضرت مهدی هم امام صادق علیهما السلام در تفسیر آیه <و اشرقت الارض بنور ربها>[26]: زمین به نور پروردگارش روشن گردد» به مفضل فرمودند: «مراد از آن، امام زمین است ـ که به نورش، زمین نورانی شود». مفضل میگوید: پرسیدم وقتی ظهور فرماید چگونه خواهد بود؟ فرمودند: «در آن روز، مردم از نور خورشید و ماه بینیاز میشوند و به نور امام اکتفا میکنند»[۲۷] و در روایتی دیگر: «چون قائم قیام کند مردم از خورشید، بینیاز میشوند و تاریکی از میان میرود».[۲۸] این سخن میتواند یک تفسیر باطنی هم داشته باشد که با وجود امام تمام تاریکیهای علوم برطرف شده و خورشید علمی امام، تاریکی جهالتها را برطرف میسازد.
حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف هر دو در شکم مادر، سخن میگفتند. امام صادق علیه السلام فرمودند: «وقتی حضرت خدیجه با پیامبر ازدواج کرد، زنان مکه از او کنارهگیری کردند (و او تنها شد) تا اینکه به حضرت زهرا سلام الله علیها باردار شد. در آن زمان بود که فاطمه، با او سخن میگفت و از او میخواست که صبر کند».[۲۹] سخن گفتن حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف هم در شکم مادر، به روایت حکیمه خاتون در شب تولد امام، چنین است: امام عسکری علیه السلام فرمود: «سوره قدر را بر نرجس بخوان». شروع کردم به خواندن سوره قدر. پس آن طفل، در شکم نرجس، با من همراهی میکرد و میخواند آنچه من میخواندم و بر من سلام کرد. من ترسیدم. امام صدا زد: «ای عمه! از قدرت الهی تعجب نکن که حق تعالی کودکان ما را به حکمت گویا میگرداند و ما را در بزرگی، در زمین، حجت خود مینماید».[۳۰]
حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف، هر دو دارای مقام شفاعت هستند: دخت گرامی پیامبر شفیع روز قیامت است: پیامبر خطاب به فاطمه فرمودند: «ای فاطمه! بشارت باد بر تو! نزد خداوند مقام محمودی داری. در آن مقام، برای دوستداران و شیعیان خودت، شفاعت میکنی و شفاعت تو پذیرفته میشود».[۳۱] حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف هم شفیع روز قیامت است: در حدیثی، امیرمؤمنان علی علیه السلام و جابربنعبدالله انصاری از رسول خدا نقل میکنند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مقامات ائمه علیهم السلام را در روز قیامت بیان فرمود و مقام حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف را اینگونه بیان میفرماید: امام مهدی شفیع مؤمنان در روز قیامت است؛ چراکه اذن شفاعت، از طرف خداوند داده نمیشود مگر به کسی که خداوند بخواهد و به آن راضی باشد».[۳۲]
۴. ادامه شباهتها
بیعت هیچ ظالمی بر گردن آن دو نیست و از کسی تقیه نمیکنند. حضرت زهرا سلام الله علیها همۀ مصیبتها را تحمل کرد و تا زنده بود، با غاصبان حکومت بیعت نکرد، بلکه برای بازگرداندن خلافت به مسیر اصلیاش، مبارزه کرد و حتی مانع بیعت حضرت علی علیه السلام میشد. بر گردن حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف نیز بیعت احدی از ستمگران نیست و از کسی تقیه نمیکند. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «قائم چون قیام کند، بیعت هیچکس بر گردن او نیست. لذا تولدش مخفی است و غایب میشود».[۳۳] خود امام هم فرمودند: «هیچیک از پدرانم نبودند که بیعت طاغوت زمانش بر گردنش نباشد درحالیکه من هنگامی که خروج میکنم، بیعت هیچیک از طاغوتها بر گردنم نیست».[۳۴]
حضرت فاطمه سلام الله علیها در نهایت زهد و دوری از دنیا و حتّی ابتداییترین نیازهای یک زندگی ساده و عادی میزیست. در زیارت حضرتش میخوانیم: «حلیفة الورع و الزهد: بریده از دنیا و فانی در ذات احدیت بود».[۳۵] حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف نیز با اقتدا به مقتدای خویش، در نهایت زهد و سادگی زندگی میکنند. حضرت صادق علیه السلام میفرماید: «فوالله! ما لباسه إلا الغلیظ و لا طعامه إلا الجشب[۳۶]: لباس او جز لباس زبر و خشن و غذایش جز از نان جو نیست.
دیگر، مبارزه با انحرافات و بدعتهاست. حضرت زهرا سلام الله علیها فدای رسالت و ولایت شد تا دین بماند، بدعتها و انحرافات از بین برود و تلاشهای پدرش به ثمر برسد. درباره مبارزات آن بزرگوار با انحرافات، سخن فراوان است. خطبه فدکیه و خطبههای دیگر آن بانو، گویای مبارزۀ ایشان است. امام صادق علیه السلام دربارۀ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف میفرماید: «بدعتی نمیماند جز آنکه از بین میبرد و سنّتی نمیماند جز آنکه برپا میدارد».[۳۷] حضرت علی علیه السلام میفرماید: «هرچه از کتاب و سنّت را که متروک مانده، زنده خواهد کرد».[۳۸]
دیگر غمخواری برای مردم است. حضرت زهرا سلام الله علیها در پاسخ فرزندش امام حسن علیه السلام دراینباره که شب تا صبح را پیوسته در رکوع و سجود و قیام و دعا میگذراند و همواره، مؤمنان را دعا میکرد و از برای خود دعایی نمیکرد، فرمودند: «الجار ثم الدار» اول همسایه سپس اهل خانه.[۳۹] حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف نیز در توقیعی میفرماید: «… ما در رسیدگی و توجّه به شما، کوتاهی نکردهایم و یاد شما را از خاطر نبردهایم. اگر جز این بود، مشکلات و گرفتاریها بر شما روی میآورد و دشمنان، شما را نابود میکردند».[۴۰]
دیگر، ازخودگذشتگی و انفاق حضرت زهرا سلام الله علیها است. مکرّر، این اتفاق میافتاد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم محرومان را به دَرِ خانه او میفرستادند. حضرت پیراهن شب عروسی و گردنبند خویش را به نیازمندان بخشید. او حتی طعام و قرص نان و دستبند و گوشواره و حتّی پرده و فرش منزل خویش را به سائل داد. بخشندگی وی بدان مرحله میرسد که در کتاب خداوند ثبت میشود: <و یطعمون الطعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و أسیراً>.[41]
حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف فرزند مادری اینچنین است و ازاین رو، پناه محرومان و درماندگان است. امام باقر علیه السلام فرمودند: «مهدی، بخشندهای است که مال را بهوفور میبخشد و بر بینوایان بسیار رئوف و مهربان است».[۴۲]
[۱]. احزاب: ۲۱.
[۲]. ممتحنه: ۶.
[۳]. نهج البلاغه؛ حکمت۲۶۰: «اتقینا برسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فلمیكن منا اقرب الى العدو منه».
[۴]. الغیبة؛ طوسی؛ ص ۲۸۶.
[۵]. سنن ترمذی؛ ج۵، ص۴۶۶، ح۳۸۹۸.
[۶]. دلائل الإمامة؛ ص۱۳۹؛ بحارالأنوار؛ ج۴۳، ص۲۹.
[۷]. نسائی؛ سنن کبری؛ ج۵، ص؛۴۷، جامع الاحادیث؛ ج۱۰، ص۴.
[۸]. کافی؛ ج، ص۵۲۷، حدیث لوح.
[۹]. سنن أبیداود؛ باب المهدی، ج۲، ص۳۱۰، ح۳۷۳۵.
[۱۰]. کشف الغمة؛ ج۳، ص۲۶۷.
[۱۱]. فاطمه من المهد الی اللحد؛ ص۱۶۶.
[۱۲]. مرآة العقول؛ ج۲۶، ص۲۱۷.
[۱۳]. فاطمه من المهد الی اللحد؛ ص۱۲۱.
[۱۴]. روزگار رهایی؛ ج، ص۷۱.
[۱۵]. بحارالأنوار؛ ج۴۳، ص۲۰۹.
[۱۶]. همان؛ ج۵، ص۱۲۰.
[۱۷]. طوسی؛ الغیبه؛ ص۲۸۶.
[۱۸]. تفسیر فرات کوفی؛ ص ۲۹۹.
[۱۹]. مجلسی؛ بحارالأنوار؛ ج۲۲، ص۴۹۱.
[۲۰]. همان، ج۳۶، ص۲۸۸.
[۲۱]. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت فاطمه سلام الله علیها.
[۲۲]. کفایة الاثر؛ ص۱۵۹.
[۲۳]. کمال الدین؛ ص۲۶۸.
[۲۴]. مفاتیح الجنان؛ دعای عهد.
[۲۵]. بحارالأنوار؛ ج۴۰، ص۴۴.
[۲۶]. زمر: ۶۹.
[۲۷]. تفسیر نورالثقلین؛ ذیل آیه، ح۱۲۱.
[۲۸]. طوسی؛ الغیبه؛ ص۴۶۷.
[۲۹]. بحارالأنوار؛ ج۴۳، ص۲۵.
[۳۰]. کمال الدین؛ باب۴۲، ح۲.
[۳۱]. ر.ک. بحارالأنوار؛ ج۴۳، صص۶۲-۶۴ و ۲۲۵ و ج۸، ص۵۳.
[۳۲]. ابنشهرآشوب؛ مناقب؛ ج۱، ص۳۵۵.
[۳۳]. بحارالأنوار؛ ج۵۱، ص۱۰۹.
[۳۴]. کمال الدین؛ ج۲، باب ۴۵.
[۳۵]. مفاتیح الجنان؛ زیارت حضرت زهرا، مناقب خوارزمی، ج۳، ص۱۴۱.
[۳۶]. نعمانی؛ الغیبه؛ ص۲۲۲.
[۳۷]. ینابیع الموده؛ ج۳، ص۶۲.
[۳۸]. نهج البلاغه؛ خطبه۱۳۸.
[۳۹]. بحارالأنوار؛ ج۴۳، ص۸۱.
[۴۰]. احتجاج؛ ج۲، ص۴۹۷.
[۴۱]. دهر: ۲۱.
[۴۲]. روزگار رهایی؛ ج۲، ص۵۹۸.