علائم ظهور
علائم و نشانههایی که در روایات برای ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده، برای کسانی تبدیل به یک چالش شده و گاه موجب شک و تردیدها و یا تطبیقهای نابجا و مصادیق ناروا گشته است. انگیزۀ بیان علائم در روایات چه بوده و فایده آن چیست و عقیده صحیح در موضوع این علائم و نشانههای ظهور کدام است؟
این سؤال، یکی از مهمترین پرسشهای زمان غیبت است که دستاویزی برای بعضی سودجویان و منحرفان هم گشته است. چند نکته در بحث علائم ظهور بسیار مهم است: اول آنکه خود امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیع شریف فقط خروج سفیانی و صیحه را بهعنوان نشانه ظهور ذکر کردهاند که این دو نشانه نیز مقارن ظهور آن حضرت خواهد بود، پس نیازی به پیگیری علائم دیگر نخواهد بود وگرنه امام نام میبردند. بنابراین علائم دیگر به اهمیت این دو علامت نیستند و باید روی همین دو تکیه کرد.
دوم آنکه شیعیان در طول دوران غیبت کبری، بهعنوان منتظر، موظف به انجام وظایف خود (که در روایات آمده) هستند، نه پیگیری علائم مانند دجال و یمانی و خراسانی و دیگر علامات و تطبیق آنها با مصادیق زمانی و مکانی، بلکه باید هماره آماده ظهور و مشغول یاوری ایشان به انواع خدمات دینی باشند؛ چنانکه سیره علمای سلف و شیعیان مخلص بوده است.
سوم آنکه طبق روایت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف امکان بداء و تغییر در همه علائم حتی علائم حتمی، برای خداوند محفوظ است؛ چنانکه بهصراحت آیه شریفه <یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده علم الکتاب>[1] امکان بداء در همۀ مقدرات (به استثنای وعدههای الاهی) وجود دارد. ابوهاشم میگوید: «نزد امام جواد علیه السلام بودیم؛ از سفیانی و روایاتی که بر آن اساس قیام او حتمی خواهد بود، سخن به میان آمد. به حضرت عرض کردم: آیا خداوند در نشانههای حتمی هم بداء روا میدارد؟ فرمود: آری. عرض کردیم: میترسیم در ظهور قائم نیز بداء روا دارد! فرمود: قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف از وعدههای الهی است و خداوند خلف وعده نمیکند»[۲]. بنابراین غیر از مسئلۀ ظهور امام که حتماً محقق خواهد شد و هیچگونه تبدیل و تخلفی نخواهد داشت، سایر آنچه از آیات و علامات پیش از ظهور آمده قابلبداء خواهد بود و دست خداوند در تغییر آنها باز است.
دقیقاً به همین دلیل است که در روایت امام صادق علیه السلام آمده که: هر شب و روز منتظر امر ظهور مولایت باش: «توقّع امر صاحبک لیلک و نهارک»[۳] و نیز این روایت که: خداوند امر ظهور حضرت را یکشبه اصلاح مینماید، چنانکه امر حضرت موسی کلیمالله را که برای آوردن آتش رفته بود بهطور ناگهانی اصلاح کرد و او را رسول گردانید و از غیبت به نور فرج و ظهور رسانید … : «یصلح الله امره فی لیلة کما اصلح أمر نبیّه موسی و یخرجه من الحیرة و الغیبة الی نور الفرج و الظهور».[۴] به همین دلیل سزاوار است که همۀ شیعیان برای هدف گرانقدر آمادگی و زمینهسازی برای ظهور، تلاش کنند و بهجای دلواپسیهای افراطی دربارۀ علائم (که حتی حتمیاتش هم قابلبداء و تغییر است) و تطبیق نادرست آنها با مصادیق جعلی، به انجام وظایف دینی و انتظار حقیقی بپردازیم که از مهمترین وظایف ما دعای خالصانه و متضرعانه برای تعجیل در فرج آن بزرگوار یعنی حضرت بقیةالله ارواحنا فداه است که خود به همه شیعیان توصیه فرمودند: برای گشایش در فرج و ظهور، بسیار دعا کنید که همین امر موجب گشایش و فرج در کار شما خواهد بود: «و أکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فإن ذلک فرجکم».[۵]
امروز هم عدهای تلاش دارند با تأکید بر بعضی علائم ظهور مثل خروج یمانی، مردم را بهسوی مدعیان دروغین یمانی، مثل احمد اسماعیل بصری، متوجه کنند و به بهانه تشکیل سپاه برای او برای یاری امام، اذهان مردم را منحرف نمایند، درحالیکه نهتنها هیچیک از ویژگیهای یمانی که در روایات آمده بر او تطبیق نمیکند، او به ادعای خود هم پایبند نبوده و مدعی است فرزند امام است و در خواب مأمور به قیام شده و دیگر اینکه از دوازده مهدی، او مهدی اول است و ادعاهای پوچ دیگر. امثال این مهدیان دروغین در تاریخ کم نبودهاند و هرکس مختصر آگاهی به معارف دینی داشته باشد بطلان آنها را میفهمد و سرانجام آنان رسوا میشوند و کنار میروند، اما حرکت آنان ضایعات و خساراتی خواهد داشت و مرزبانان باید مواظب تحرکات آنان باشند. شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و وظایف ما که در روایات آمده، ما را از پیگیری علائم فرعی بینیاز خواهد ساخت، چنانکه امام صادق علیه السلام به فضیلبنیسار فرمود: «اى فضیل! تو امام خود را بشناس، زیرا هرگاه امامت را شناختى، تقدم یا تأخر این امر زیانت ندهد، كسى كه امامش را بشناسد و پیش از قیام صاحبالامر بمیرد، مانند كسى است كه در لشكر آن حضرت بوده است، نه، بلكه مانند كسى است كه زیر پرچم آن حضرت نشسته باشد. در اینجا یكى از اصحابش گفت: مانند كسى است كه در ركاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شهید شده باشد»[۶].
ظهور و قیام
برپایی و تشکیل یک حکومت فراگیر بر اساس آموزههای قرآنی و نبرد با ستمگران جهانی و بسط عدالت و ایمان و هدایت همۀ انسانها، مدیریتی میخواهد سترگ که در قدرت الاهی و بینظیر آن پیشوای ربّانی یعنی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. امسلمه نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین روایت کرده است: «در آن هنگام پناهندهای به حرم امن الهی پناه میآورد و مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک طرف هجوم میبرند، به سوی او جمع میشوند تا اینکه نزد آن حضرت سیصدوسیزده نفر گرد میآیند که برخی از آنان زن هستند و بر هر ستمگر و ستمگرزادهای پیروز میشوند». امام صادق علیه السلام نیز فرمود: «ما دولت و حکومتی داریم و هرگاه خداوند بخواهد، این دولت ظهور خواهد کرد و اگر کسی خوشحال و خشنود میشود که از یاران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد، پس انتظار پیشه کند و در حال انتظار، اهل تقوی و اجتناب از گناهان و دارای محاسن و مکارم اخلاق باشد».[۷]
همانگونه که امام حسین علیه السلام، با شهادت خود، باعث رسوایی و درنتیجه نابودی دولت بنیامیه شدند، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز با ظهور خود، باعث رسوایی و تزلزل تمامی دولتهای مستکبر خواهند شد: «هنگامی که قائم قیام کند، هر دولت باطلی از بین میرود».[۸] اگر میگذاشتند امام علی و امام حسین ــ یعنی امامان نور ــ حکومت کنند، ریشه ظلم و ستم و کفر و نفاق برچیده شده بود، اما، سوگمندانه، این امامان را یا در محراب شهید کردند یا در عرصه کربلا و یا با زهر جفا… . کسانی که در برابر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف صف میکشند، همانهایند که در دعای ندبه آنان را با اوصاف متجاوزان، مشرکان، منافقان، تجاوزگران، فاسقان، عصیانگران و طغیانگران میخوانیم: کجاست درهمشکننده شوکت متجاوزان؟ کجاست ویرانکننده بناهای شرک و نفاق؟ کجاست نابودکننده اهل نادرستی و عصیان و طغیان؟ (این قاصم شوکة المعتدین؟ این هادم ابنیة الشرک و النفاق؟ این مبید اهل الفسوق و العصیان و الطغیان؟)
همانگونه که بانوان در قیام عاشورا و زنده نگه داشتن آن نقش داشتند، در قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز زنان از جایگاه ویژهای برخوردار خواهند بود. نقش زن در عصر ظهور در روایات این چنین آمده است: جابربنیزید جعفی از امام باقر علیه السلام نقل میکند: «به خدا سوگند سیصدوسیزده نفر میآیند که پنجاه تن از آنان زن هستند، بدون هیچ قرار قبلی، همچون ابرهای پاییزی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد».[۹] چنانکه در روایت امسلمه نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک سو هجوم میبرند بهسوی او جمع میشوند تا اینکه نزد آن حضرت سیصدوچهارده[۱۰] نفر گرد آمده که برخی از آنان زن هستند و بر هر ستمگر و ستمگرزادهای پیروز میشوند».[۱۱]
این بدین معنا نیست که مردان و زنان فقط در دوران ظهور نقشآفرینی میکنند، بلکه در دوران غیبت، آقایان و بانوان معتقد به امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، با خدمتگزاری به آستان آن حضرت از طریق خدمات فرهنگی در معرفی امام، تربیت فرزندان منتظر و خدمتگزار، مبارزه با فرقههای گمراه و مدعیان دروغین مهدویت، دفع شبهات مخالفان، مرزبانی در سنگر تعلیم و سخنوری و نویسندگی و دفاع علمی از آموزه مهدویت و زمینهسازی برای آن ظهور شکوهمند ــ همچون مردان و بانوان عاشورایی ــ از برج و باروهای امامت و مهدویت، حراست و مراقبت میکنند. زمان ظهور و قیام امام را هیچکس جز خدا نمیداند و وقتی اذن او فرا رسد، این جماعت فداکار و نستوه به همراه امامشان، قیام را رقم میزنند و آن بهشت دنیایی را با اراده الاهی تحقق میبخشند. در این قیام، نامدارانی از پیامبران و صالحان گذشته رجعت نموده و با امدادهای غیبی و حضور خیل فرشتگان ــ که به نصرت ولی الله میآیند ــ روزگاری نو پدید خواهد آمد.
سیمای عصر ظهور
برقراری عدالت در سرتاسر عالم و ریشهکن کردن بیداد و تبعیض و بیعدالتی؛ برقراری رفاه و آسایش عمومی؛ وفور نعمتها، بارشهای فراوان آنگونه که همه برکات زمین آشکار میشود؛ اجرای اصل مساوات و تعدیل ثروت بهگونهای که هیچ فرد محتاج و تهیدستی باقی نخواهد ماند؛ از بین بردن حاکمیتهای ظالمانه و برقراری حکومت واحد جهانی؛ برطرف شدن اختلافها و کشمکشهای قومی و قبیلهای و ملی و زبانی و تفاخرهای بیاساس؛ بهطوریکه همه انسانها همانند افراد یک خانواده بر اساس صفا و صمیمیّت با یکدیگر رفتار خواهند نمود؛ استقرار حاکمیت محرومان و از بین بردن اختلافات طبقاتی و حذف مستکبران و حقستیزان؛ رشد فضائل اخلاقی و سجایای انسانی و حذف کینه و عداوت از دل انسانها که چون برادرانی صمیمی با کمال آرامش و امنیت و صفا و صمیمیت در کنار یکدیگر زندگی خواهند کرد؛ گسترش جهشی و فورانی علم و دانش؛ امنیت بیسابقه؛ ایجاد نظام قضاوت عادلانه که به هیچکس ظلمی نشود؛ آبادانی کامل زمین و رفع همه خرابیها و ویرانیها؛ توزیع عادلانه ثروتهای جهانی بین همه افراد؛ فراگیری ایمان و توحید در سراسر زمین و… سیمای جامعه بعد از ظهور در روایات است:
۱. آبادانی و فراوانی محصولات کشاورزی؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «رودخانهها پر از آب میشوند و چشمهسارها به جوشش آمده، لبریز میگردند و زمین چندبرابر محصول میدهد[۱۲] و دام و گوسفند فراوان میگردد.[۱۳] در روی زمین، ویرانهای باقی نمیماند، مگر آنکه آباد میشود».[۱۴]
۲. امنیت فراگیر در عرصههای مختلف؛ خداوند میفرماید: «و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً؛ ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل میکند».[۱۵] امام صادق علیه السلام نیز در تفسیر آیه «سیروا فیها لیالی و ایاماً آمنین»[۱۶] (یعنی در کمال امنیت، شبها و روزها، در زمین گردش کنید) فرمودند: «منظور در زمان همراهی با قائم ما اهلبیت است».[۱۷]
۳. شکوفایی علم و دانش؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: «دانش، بیستوهفت حرف است و همه آنچه پیامبران آوردهاند، فقط دو حرف از آن است و مردم تاکنون جز با آن دو حرف با حرفهای دیگر آشنایی ندارند. هنگامی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند، بیستوپنج حرف دیگر را بیرون میآورد و بین مردم نشر و گسترش دهد و آن دو حرف را نیز ضمیمه میکند و مجموع بیستوهفت حرف را میان مردم گسترش میدهد».[۱۸]
۴. توسعه آموزشهای دینی: امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: «گویا شیعیانم را میبینم که در مسجد کوفه گرد آمدهاند و با برپایی چادرهایی، مردم را به همان ترتیبی که قرآن فرود آمده بود، آموزش میدهند».[۱۹] امام باقر علیه السلام هم فرمودند: «در روزگار مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به اندازهای به شما حکمت و فهم داده میشود که یک بانو در خانهاش، بر طبق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت میکند»[۲۰] و نیز فرمودند: «در زمان او به شما حکمت داده میشود».[۲۱]
۵. سلامتی جسم و روان؛ هم ایشان فرمودند: «هرکس قائم را درک کند، اگر به بیماری دچار باشد، شفا یابد و چنانچه دچار ناتوانی باشد، توانا و نیرومند گردد».[۲۲] امام سجاد علیه السلام فرمودند: «زمانی که قائم ما قیام کند، خداوند تمام بیماریها را از شیعیان ما دور میکند و ایشان را توان میبخشد».[۲۳] خدای متعال در شب معراج به پیامبرش فرمود: «همانا من بهوسیله او (مهدی) نابینایان را شفا میبخشم و بیماران را درمان میکنم»[۲۴].
۶. بینیازی اقتصادی؛ امام باقر علیه السلام فرمودند: «هرگاه قائم ما اهلبیت قیام کند مال را به مساوات تقسیم میکند و عدالت را میان مردمان برقرار خواهد کرد»[۲۵] و نیز فرمودند: «گنج هاى درون زمین براى او آشكار مىشود و حكومت او شرق و غرب جهان را مىگیرد و آیین او بر همۀ آیینها پیروز مىشود، هرچند مشركان ناخوش داشته باشند و در آن زمان هیچ ویرانهاى بر صفحه زمین باقى نمىماند؛ مگر اینكه آباد مى شود»[۲۶] و فقیری بر روی زمین باقی نمیماند و مردم کسی را نمییابند که زکات مالشان را به او بدهند.[۲۷]
از مجموع آیات و روایات درخصوص عصر ظهور، به این باور میرسیم که با حاکمیت نظام عدالتگستر آن حضرت و نزول برکات آسمانها و زمین و نظارت دقیق بر امور اقتصادی، معضل بزرگ فقر و محرومیت که مؤثرترین عامل در بروز ناهنجاریهای اجتماعی، به حساب میآید، از جامعۀ بشری برچیده خواهد شد و با ایجاد رفاه و آسایش موعود، پدیدههای دزدی، تجاوز، بیعفتی، رشوه و اختلاس که مولود نامیمون فقر و تهیدستی است، از بین رفته و ترس، نگرانی اضطراب و ناامنی، جایش را به محیط صلح، صفا، صمیمیت و امنیت خواهد داد.
تحقق وعدهها
خداوند در قرآن وعدههایی به بشریت داده است که با ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آن وعدهها تحقق مییابد؛ ازجمله در سوره نور فرمود: «خدا وعده داده است به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند که حتماً آنان را در زمین جانشین کند، همانگونه که پیشینیان آنان را جانشین کرد و قطعاً دینشان را که برای آنان پسندیده، به سودشان استوار و محکم نماید و یقیناً ترس و بیمشان را تبدیل به امنیت کند [ولیبدّلنهم من بعد خوفهم أمنا] فقط مرا بپرستند [و] هیچ چیزی را شریک من نگیرند [یعبدوننی لایشرکون بی شیئاً] و آنان که پس از این نعمتهای ویژه، ناسپاسی ورزند [درحقیقت] فاسقاند».[۲۸] با ظهور امام، «دایره حکومت و قدرت او شرق و غرب عالم را فرا میگیرد»[۲۹] و «خداوند به دست امام زمان شرق و غرب عالم را فتح میکند»[۳۰] و او «سلطان ارض میگردد و بر کل کره زمین حکومت خواهد کرد».[۳۱]
همچنین «عبودیت فراگیر» که وعده فرموده حاکم خواهد شد: بشریت به یمن حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف گمشدۀ واقعی خویش را خواهد یافت و به کمال مطلق هستی عشق خواهد ورزید و در برابر او کرنش خواهد نمود. همه یک خدا را میپرستند، همه یک کتاب دارند (قرآن)، رو به یک قبله نماز میگذارند (کعبه)، شعار کل دنیا اذان خواهد بود، شیطان و ایادی او کوبیده میشوند و رهزنی نخواهند کرد. «آنگاه که قائم (آل محمد) قیام کند در جهان کافری نخواهد ماند»؛[۳۲] «صلیب شکسته خواهد شد»[۳۳] و دروغ هزارانساله مسیحیتِ تحریفشده برملا خواهد شد.
خداوند در شب معراج به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «توسط قائم شما خاندان، زمین را از یاد خودم و تسبیح و تقدیس خویش آباد خواهم کرد، همگان مرا تسبیح گفته و شعار لا اله الاالله و الله اکبر و الحمدلله ورد زبان همگان خواهد شد و بهوسیله او زمین را از لوث وجود دشمنانم پاک خواهم گردانید»[۳۴] و «… لاتبقی فی الارض بقعة عبد فیها غیر الله الا عبد الله فیها»[۳۵] یعنی بر روی زمین نقطهای نخواهد ماند که در آن مدتی غیر خدا پرستش شده مگر اینکه خدا در آن پرستش خواهد شد.» (بتخانهها تبدیل به مراکز عبادت الله میشوند).
وعده امنیت [ولیبدلنهم من بعد خوفهم امناً] هم تحقق مییابد: امنیت از جمیع جهات در حد اعلا تامین است: امنیت مالی، امنیت جانی، امنیت آبرویی، امنیت فکری و فرهنگی، امنیت اقتصادی، امنیت اعتقادی، امنیت نظامی، امنیت روحی و روانی، امنیت اجتماعی و … آرامش خاطر بر آن جامعه حکمفرما است و مرزهای امنیت انسانها تهدید نمیشود. آدمیان در کمال آرامش و صلح و صفا به زندگی انسانی مشغول هستند. در حدیثی قدسی نقل است که خداوند میفرماید: «در آن زمان امنیت را بر روی زمین میافکنم و هیچ چیزی به چیز دیگر ضرر نمیرساند و هیچ چیزی از چیز دیگر نمیترسد، تا آنجا که حشرات و چهارپایان در میان مردم حرکت میکنند و هیچکدام به دیگری آسیب نمیرسانند و ستم گزندهها را میبرم و حالت تعصب و هجمه و درندگی را از درندگان سلب میکنم».[۳۶]
همچنین این وعده خداوند <لیظهره علی الدین کله>[37] یعنی غلبه اسلام بر همه ادیان، تحقق خواهد یافت: پرچم اسلام در سراسر عالم بر افراشته میشود، کتابی که بهعنوان قانون اساسی بر دنیا حکومت میکند قرآن است، قوانین جاری متکی به متن اصیل اسلام است، در تمام کره زمین یک حکومت بیشتر نیست، مرزها برچیده میشوند، سازمانهای گوناگون و عریض و طویل و کمفایده یا بیخاصیت بینالمللی وجود نخواهند داشت، ارتشهای گوناگون نخواهند بود، یک حاکم بر تمام دنیا حکومت میکند، کل دنیا مثل یک خانواده با یک مدیر محبوب است. منظور آیه کریمه: «لیظهره علی الدین کله» همین است که غلبه مطلق باشد، یعنی روزی فرا میرسد که اسلام، هم از نظر منطق و استدلال و هم از نظر نفوذ ظاهری و حکومت، بر تمام ادیان پیروز خواهد شد و همه را تحتالشعاع خویش قرار خواهد داد. دربارۀ آیه: <الذین ان مکنّاهم فی الارض…>[38] امام باقر علیه السلام فرمودند: این آیه مربوط به مهدی و یاران اوست که: «یملکهم الله مشارق الارض و مغاربها و یظهر الدین»[۳۹] خداوند آنان را مالک و حاکم بر شرق و غرب جهان خواهد نمود و دین را به دست آنها ظاهر و غالب میکند و دربارۀ آیه: <جاء الحق و زهق الباطل>[40] فرمودند: «اذا قام القائم ذهبت دولة الباطل»[۴۱] یعنی وقتی که قائم (آل محمد) قیام کند دولت باطل نابود میشود و دولت حق و دولت کریمهای که سبب عزت اسلام و مسلمانان باشد، بر سر کار میآید.
دوران رجعت
«رجعت» به چه معناست؟ رجعت به معنای بازگشت است و منظور از آن زنده شدن عدهای از مردگان و بازگشت آنان به دنیا در دوران ظهور حضرت مهدی است.[۴۲] در قرآن و روایات از الفاظی همچون «کرّه»، «ردّ» و «حشر» برای اشاره به رجعت استفاده شده است.[۴۳] اعتقاد به رجعت از ضروریات مذهب شیعه شمرده شده است.[۴۴] برخی از عالمان شیعه نظیر شیخ مفید،[۴۵] سید مرتضی[۴۶] و علامه مجلسی[۴۷] بر صحیح بودن اعتقاد به رجعت ادعای اجماع نمودهاند. شیخ حر عاملی نیز معتقد است هیچیک از علمای امامیه رجعت را انکار یا احادیث آن را تضعیف و تأویل نکرده است.[۴۸] از نظر عقلی هیچگونه مانعی برای زنده شدن مردگان پس از مرگ نیست، زیرا خداوند قدرت زنده کردن دارد و تاکنون برخی را در همین عالم زنده نموده که آیات و روایات متعددی بر وقوع آن در امتهای پیشین دلالت میکند و بهترین دلیل بر امکان چیزی، وقوع آن است.[۴۹]
علمای شیعه برای اثبات رجعت از آیات قرآن دلیلهای فراوانی آوردهاند. حر عاملی بیش از شصت آیه،[۵۰] محمدرضا طبسی نجفی بیش از هفتاد آیه[۵۱] و علامه مجلسی بیش از صد و بیست آیه بر رجعت[۵۲] تفسیر و تطبیق کردهاند. یکی از روشنترین آیات در این زمینه این آیه است: «و روزی که ما از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند محشور میکنیم و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر بپیوندند».[۵۳] در این آیه از زنده شدن گروهی از انسانها سخن میگوید، درحالیکه آیاتی که درباره روز قیامت هستند، همواره از زنده شدن «همگان» سخن میگویند، مانند: «ما همه آنها را در این هنگام محشور میکنیم بهگونهای که حتی یک نفر را ترک نخواهیم گفت.»[۵۴] این تفاوت نشان میدهد که آیه ۸۳ سوره نمل به زنده شدن محدودتری اشاره دارد که همان رجعت است. قرآن به نمونههایی از رجعت در اقوام گذشته اشاره نموده است: داستان عزیر،[۵۵] گروهی از بنی اسرائیل[۵۶] و هزاران نفر دیگر،[۵۷] که میتوان نتیجه گرفت در طول تاریخ، رجعت به شکلهای متفاوتی واقع شده است.[۵۸] در کتاب مقدس نیز به نمونههایی از رجعت افراد اشاره شده است: زنده شدن کودکی به دست الیشع[۵۹] و زنده شدن پسری به دست ایلیا.[۶۰] طبق این نقلها و داستانها، رجعت (یعنی اینکه قبل از وقوع قیامت برخی از مردگان زنده شوند) امری ممکن است و زندهشدن مردگان در همین دنیا نیز امکان وقوع دارد.[۶۱]
بیش از هفتاد راوی احادیث رجعت را نقل کردهاند.[۶۲] محدث جزایری ادعا کرده که ۶۲۰ حدیث دربارۀ رجعت دیده است.[۶۳] شیخ حر عاملی نزدیک به۶۰۰ حدیث در کتابش ذکر کرده و ادعای تواتر نموده است.[۶۴] علامه مجلسی نیز ادعای تواتر کرده و مینویسد: اگر روایات رجعت متواتر نباشد پس در هیچ چیزی ادعای تواتر امکان ندارد.[۶۵] در بیش از صد دعا سخن از رجعت به میان آمده[۶۶] که نمونه آن دعای عهد است که امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس این دعا را چهل صبح بخواند، حضرت مهدی را درک خواهد کرد و چنانچه قبل از ظهور بمیرد زنده شده و به دنیا برمیگردد.[۶۷]
مشهور است که رجعت به کسانی اختصاص دارد که از مؤمنان خالص یا از کافران خالص باشند. احادیث فراوانی از رجعت انبیا و اولیای خدا بهویژه امام حسین، امام علی و اهلبیت علیهم السلام به هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سخن گفتهاند. همچنین از رجعت کافران و منافقان مهم نیز یاد شده است. تمام این موارد را میتوان ذیل عنوان مشهور «خالصان در کفر و ایمان» آورد.[۶۸] دربارۀ زمان رجعت، اختلافی وجود ندارد و تقریباً تمام کسانی که در موضوع رجعت سخن گفتهاند، آن را همزمان با ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دانستهاند. البته برای آن دو مرحله ذکر شده است: مرحله اول: رجعت در آستانه ظهور است که اندکی پیش از ظهور امام زمان علیه السلام جمعی از یاران امام مهدی رجعت میکنند و تعداد یاران ایشان را کامل میکنند. در این دوره غیر از اینان افراد دیگری رجعت نمیکنند. مرحله دوم: رجعت پس از دوره حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که این دوره سالها پس از ظهور است. با پایان یافتن عمر حضرت مهدی، رجعت عمومی رجعتکنندگان اتفاق میافتد.[۶۹]
درباره این موضوع تاکنون بیش از دویست اثر نوشته شده است.[۷۰] چندین اثر هم درباره کتابشناسی رجعت چاپ شده است، نظیر: کتابشناسی رجعت که ۱۲۹ اثر را معرفی کرده است.[۷۱]
[۱]. رعد: ۳۹.
[۲]. بحارالأنوار،ج ۵۲، ۲۵۰-۲۵۱٫
[۳]. همان، ج۹۸، ص ۱۵۹.
[۴]. امالی شیخ صدوق، ج۱، ص ۲۴۴؛ کمال الدین، ج۱، ص۱۵۲.
[۵]. کمال الدین، ج۱، ص ۴۸۵.
[۶]. کافی، ج۲، ص۱۹۷.
[۷]. منتخب الاثر، ص۴۹۷.
[۸]. الکافی، ج۸، ص۳۸.
[۹]. بحارالأنوار، ج۵۳، ص۲۲۳.
[۱۰].به نظر میرسد در اینجا اشتباهی در نقل حدیث به وجود آمده است، زیرا در بسیاری از احادیث مشابه دیگر عدد سیصدوسیزده آمده است.
[۱۱]. معجم احادیث الامام المهدی، ج۱، ص۵۰۰.
[۱۲]. بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۴.
[۱۳]. همان، ج۵۱، ص ۸۱.
[۱۴]. منتخب الاثر، ص۶۰۶.
[۱۵]. نور: ۵۵.
[۱۶]. سبأ: ۱۸.
[۱۷]. بحارالأنوار، ج۵۲، ص ۳۱۳.
[۱۸]. همان، ج۵۲، ص ۳۳۶.
[۱۹]. همان، ج۵۲، ص ۳۶۴٫
[۲۰]. همان، ج۵۲، ص ۳۵۲٫
[۲۱]. همان.
[۲۲]. همان، ج۵۲، ص ۳۳۵٫
[۲۳]. غیبت نعمانی، ص۱۷۱.
[۲۴]. کمالالدین،ج۲، ص۲۵۱.
[۲۵]. بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۴.
[۲۶]. کشف الغمه، ح۲، ص۵۳۴.
[۲۷]. بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۸.
[۲۸]. نور: ۵۵.
[۲۹]. بحارالأنوار، ج۵۱، ص۷۱.
[۳۰]. همان، ج۵۱، ص۱۴۶.
[۳۱]. منتخب الاثر، ج۲، ص۲۹۹.
[۳۲]. تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۳۶۲.
[۳۳]. بحارالأنوار، ج۵۱، ص۶۱.
[۳۴]. همان.
[۳۵]. همان، ج ۵۱، ص۶۶.
[۳۶]. همان، ج۵۲، ص۳۸۴.
[۳۷]. توبه: ۳۳.
[۳۸]. حج: ۴۱.
[۳۹]. نورالثقلین، ج۳، ص۵۰۶.
[۴۰]. اسراء: ۸۰.
[۴۱]. نورالثقلین، ج۳، ص۲۱۲.
[۴۲]. شیخ مفید، اوائل المقالات، ج۴، ص۷۷.
[۴۳]. بهمنی، رجعت از دیدگاه متکلمان، ص۲۷.
[۴۴]. طاهری، رجعت، ص۵۹.
[۴۵]. اوائل المقالات، ص۴۸.
[۴۶]. رسائل المرتضی، ج۱، ص۱۲۵.
[۴۷]. بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۲۲.
[۴۸]. الایقاظ، ص۴۰۷.
[۴۹]. طاهری، رجعت، ص۹۳.
[۵۰]. الایقاظ، ص۷۲-۹۷.
[۵۱]. الشیعة والرجعه، ج۲، ص۵۹-۷۹.
[۵۲]. بحارالأنوار، ج۵۳، ص۴۰-۱۴۴.
[۵۳]. نمل: ۸۳.
[۵۴]. کهف: ۴۷.
[۵۵]. بقره: ۲۵۹.
[۵۶]. بقره:۵۶.
[۵۷]. بقره:۲۴۳.
[۵۸]. دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۴۵.
[۵۹]. عهد عتیق، کتاب دوم پادشاهان، بند۳۲-۳۸.
[۶۰]. همان، کتاب اول پادشاهان، بند۱۷ و ۲۴.
[۶۱]. دانشنامه، ج۸، ص۴۵.
[۶۲]. الایقاظ، ص۴۵.
[۶۳]. بیان الفرقان، ج۵، ص۱۲.
[۶۴]. الایقاظ، ص۳۳ و ۴۲۸.
[۶۵]. بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۲۳.
[۶۶]. طاهری، رجعت، ص۱۴۳.
[۶۷]. بحارالأنوار، ج۸۳، ص۶۱.
[۶۸]. دانشنامه، ج۸، ص۴۷.
[۶۹]. همان، ج۸، ص۷۹.
[۷۰]. مؤسسه اطلاع رسانی پارسا، امام مهدی در آیینه قلم، ج۱، ص ۷۸.
[۷۱]. زادهوش، مقاله: کتابشناسی رجعت، کتاب ماه دین، ش۶۲،آذر ۱۳۸۱ش،ص ۷۲-۸۱.