سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از بیستم تا سیام اردیبهشت۱۴۰۲ به مدت یازده روز با وجود اما و اگرهای گوناگون، سرانجام در مصلای تهران برگزار شد و پذیرای چندین میلیون بازدیدکننده «یار مهربان» بود. این نمایشگاه ـ در روزگار سخت اقتصاد نشر ـ از چند جهت با سالهای گذشته تفاوت یا پیشرفت داشت: حضور متمرکز و درخور توجه نمایندگانی از جامعه مطبوعات کشور که در سالهای قبل چنین سابقهای نداشت؛ حضور فعال رسانهها و انجام مصاحبه با مردم، ناشران و نویسندگان؛ حضور فعال تیم دولت برای استماع و پیگیری خواستههای حوزۀ نشر و کتاب؛ نمایشگاه همزمان مجازی و امکان خرید از آن و… .
پایگاه خبری بهائیپژوهی و فصلنامه بهائیشناسی با آنکه امسال فقط ده متر غرفه، بهشکلی نهچندان مناسب، دراختیار داشت، تلاش کرد میزبان شایستهای برای انبوه مخاطبان باشد. حضور در راهرو کوتاه مطبوعات در کنار نشریاتی مانند بخارا و آگاهی نو، آن هم در مسیر رسیدن به خبرگزاریها باعث شد بینندگان عبوری غرفه از همیشه بیشتر باشند. البته در طول سالها حضور، حرف تازۀ مؤسسه بهائیپژوهی برای دوستداران قدیمی کتاب و مطبوعات، جایگاه خود را تثبیت کرده بود و این موجبی بود که هزاران بازدیدکننده از کتابها و فصلنامه دیدار و با کارشناسان پایگاه خبری گفتوگو داشته باشند. گروهی برای تکمیل آرشیو مجلات خود فرصت حضور در نمایشگاه را مغتنم شمرده بودند و گروهی نیز به گفتوگو دربارۀ چالشهای بهائیت علاقهمند شده بودند.
در کنار این، حضور بهائیان منصف و پرسشگران بهائی که حربه اتهامافکنیهای تشکیلات برای دورکردن بهائیان از گفتوگو را، غیرمنصفانه میدیدند؛ همچون سالهای اخیر تکرار شد. بالأخره پس از سالها حضور آرام، علمی و دوستانه، گفتوگوهای سازنده با پژوهشگران مؤسسه به سود دو طرف بود؛ هرچند هنوز هم برخی از بهائیان نگران فشارهای بعدی تشکیلات برای گفتوگو با این بهاصطلاح “بهائیستیزان” صلحجو بودند. حتی چند نفر از خریداران کتاب و مجلات هم ضمن خرید، عنوان کردند که خرید خود را برای دوستان و نزدیکان بهائی خود انجام میدهند و خود هیچ علاقهای به موضوع بهائیت ندارند و اینکه چرا خود این دوستان بهائی برای بازدید از نمایشگاه کتاب حاضر نشده بودند، برای اینان هم جای سؤال بود. طبعاً توضیح این نگرانی که شاید درصورت اطلاع تشکیلات از ارتباط فرد بهائی با مؤسسه بهائیپژوهی فرجام ناخوشایندی در انتظار وی باشد برای همه ساده نیست.
غرفۀ نشر گوی نیز در راهرو پانزده، آثار و کتابهای منتشرۀ بهائیپژوهی را در موضوع مهدویت و بهائیت در معرض نمایش و فروش داشت. یازده روز ارتباط مستمر با مردم، فرهیختگان، افراد تحت تبلیغ بهائیت و بعضاً بهائیان در غرفه بهائیپژوهی، تجربه شیرین و جالبی بود از اشتیاق مردم به دانستن حقایقی درباره بهائیت و توجیه و تبیین اهداف و شیوههای پژوهشی مؤسسه و بعضاً اعلام همکاری با آن؛ که کارگزاران با نشاط و خستگیناپذیر به سؤالات و پیشنهادها و گاهی نقدها پاسخ میدادند. برخی از پژوهشگران و محققان هم خواستار انتشار بیشتر آثار مؤسسه بودند و البته قیمت بالای کتاب هم که نقل محافل کتابی این روزهاست.
روزهای پنجشنبه و جمعه و روز تعطیل سهشنبه (شهادت امام صادق علیه السلام)، جمعیت در راهروها موج میزد، بهطوری که عبورومرور بهکندی انجام میشد. در سالروز شهادت امام صادق علیه السلام، غرفه با شعارها و پرچمهای مشکی پوشیده بود و کارگزاران سیاهپوش، عرض ادب به ساحت قدسی امام داشتند. صدها برگه اعلام همکاری، درخواست اشتراک محصولات، درخواست برگزاری کلاس یا طرح مشکل توسط اقشار مختلف، پر شد تا بعد از نمایشگاه، پیگیری شود. هرچند توان مؤسسه برای چنین حجمی از مشارکت دیده نشده است اما با امید به یاری حضرت صاحب الزمان علیه السلام افقهای روشنی را در پیش رو دارد.
یازده روز بودن با مردم و شنیدن نظرات آنان، نشان داد که چه مسؤولیت سنگینی را مؤسسه پذیرفته و چه راه خطیری را در پیش دارد تا همه ایرانیان را با پژوهشهای خود آشنا نموده و متحریان حقیقت را همدوش حقیقت نماید!