محبت روزنامه سازندگی و برخی عکس العملها
روزنامه وزین سازندگی به مدیریت جناب آقای محمد قوچانی، روزنامهنگار باسابقه، پرتوفیق و فرهیختهی کشور، در روز سه شنبه، مورخ ۱۸ دی ماه ۱۳۹۷، در صفحهی گفتمان خود، در مقالهای با عنوان برخورد انتقادی با فرقهی بهائی، به قلم آقای سجاد صداقت، به معرفی و تحلیل فصلنامهی بهائیشناسی پرداخت. هرچند که این نخستین باری نیست که بهائیشناسی مورد لطف و نوازش این روزنامه قرار میگیرد، اما بر همکاران بهائیشناسی فرض است، مراتب سپاس و تشکر خود را از مدیریت محترم روزنامه و نویسندهی فرهیخته، بار دیگر ابراز کنند. امید است که این روزنامهی وزین، که مشی اعتدال و اصلاح را سرلوحهی عملکرد خویش قرار داده است، روزبهروز موفقتر و در پیشبرد اهداف عالی فرهنگی خود، مؤثرتر و سرفرازتر از گذشته باشد.
اقبال رسانههای مختلف با گرایشهای متفاوت سیاسی به انتشار گزارشهای تفصیلی درمورد فصلنامهی بهائیشناسی، مسبوق به سابقه است. پیش از این، روزنامه پرطرفدار همشهری نیز در مقالهای به معرفی ششمین شماره از فصلنامهی بهائیشناسی پرداخته بود. سایت رسانهای الف نیز ضمن معرفی پنجمین شمارهی بهائیشناسی، تحلیل و نقد و بررسی این فصلنامه را در دستور کار خود قرار داده بود. ماهنامهی مهرنامه نیز از آغاز انتشار بهائیشناسی، نسبت به این فصلنامه علمی مهر خود را ابراز کرد. وظیفهی خود میدانیم که در این مجال، از تمام دستاندرکاران این رسانههای فعال، تقدیر و تشکر کنیم و برای این عزیزان، از پیشگاه خداوند، موفقیت روزافزون در خدمت رسانی فرهنگی به مردم این مرز و بوم را مسألت نماییم. این محبتها و معرفیها ازسویی نشانگر آن است که نگارش مقالات علمی در این حوزه، چقدر لازم و ضروری است و اصحاب رسانه و صاحبان اندیشه دانستهاند که برای مواجهه با آیین بهائی، راهی بهتر از برخورد در میدان اندیشه و گفتوگوی علمی و منطقی وجود ندارد و ازسوی دیگر وظیفهی دستاندرکاران «بهائیشناسی» را برای انجام تحقیقات علمی وسیعتر و نگارش مقالات عالمانهتر سنگینتر میکند. از خداوند متعال عاجزانه درخواست میکنیم ما را در انجام این وظیفهی فرهنگی و دینی، موفق بدارد.
در این میان اما، مرتضی اسماعیلپور سردبیر رسانهی بهائی نیوز که اخیرا مجبور شده نام خود را به پیام نیوز تغییر دهد، با پرخاش و درج مطالبی سراسر توهین، به این مطلب پرداخته و روزنامه سازندگی و فصلنامهی بهائیشناسی را با ادبیات مبتذل خود مورد عتاب و خطاب قرار داده است. او مدعی شده که حاضر است درمورد مطالب این مقاله با روزنامه سازندگی مصاحبه کند و همچنین بهائیشناسی را دعوت کرده است تا به همراه پژوهشگران مرتبط، در یک رسانه به مناظره بپردازد و تو خالی بودن مطالب آنها را اثبات نماید. او همچنین پایگاه خبری بهائیپژوهی و فصلنامهی بهائیشناسی را همان انجمن حجتیه معرفی کرده، مطالب آن را فکاهی و ضدانسانی دانسته و با اتهام بهائی ستیزی به این نشریه، ادعا کرده که حتی یک مقالهی علمی تاکنون در این نشریه منتشر نشده است و مطالب آن بهقدری بیارزش است که پاسخگویی به آن ضروری نیست. اسماعیلپور همچنین قوچانی و بهائیشناسی را به همدستی با نهادهای امنیتی و ارتزاق از بودجه های کلان دولتی متهم کرده است.
در پاسخ به ادعاهای آقای اسماعیلپور، توجه به نکات ذیل ضروری بهنظر میرسد:
- آقای اسماعیلپور سال گذشته به دستور بیتالعدل، مجبور شد فعالیتهای رسانهای بهائی نیوز را تعطیل کند. بیتالعدل (نهاد رهبری بهائیان مستقر در اسرائیل) اعلام کرد که اسماعیلپور، نمایندهی رسانهای آیین بهائی نیست و بهائیان نباید با او همکاری کنند. همین اعلام کافی بود تا فعالیتهای رسانهای اسماعیلپور در محاق قرار گیرد و تعداد زیادی از بهائیان، از کانالهای تلگرامی و سایتهای مرتبط با بهائی نیوز خارج شوند. خود او نیز ناگزیر شد فعالیتهایش را کاهش دهد و تنها در حدی که تعطیل مطلق نباشد، به انتشار برخی اخبار دست چندم بپردازد. چرایی این اتفاق و تحلیل وقایع پیشآمده و برخورد بیتالعدل با اسماعیلپور، مجالی دیگر را میطلبد اما آنچه در اینجا شایان ذکر است، آن است که حمله به روزنامهنگار دانشمند، محترم و آبرومندی مانند محمد قوچانی و فحشنامه نوشتن علیه روزنامهی سازندگی و فصلنامهی بهائیشناسی، در راستای جلب اعتماد مجدد بیتالعدل و دلجویی از تشکیلات بهائی توسط اسماعیلپور انجام شده است. اسماعیلپور تلاش کرده تا با عکسالعمل سریع و رادیکال، به بیتالعدل حالی کند که او همچنان، مهمترین ابزار رسانهای آیین بهائی است و تلاش کند تا جایگاه گذشته خود را بهدست آورد. نمونهای از تلاش او برای انجام نخستین عکسالعمل به این مقاله، در اشتباهات تایپی مقالهی کوتاه او قابل رؤیت است. آنجا که اشتباهاً نام روزنامه «کارگزاران سازندگی» را روزنامه «کارگران» درج کرده است. اسماعیلپور در ارسال این پیام آنقدر عجله داشته که فرصت نکرده آن را ویرایش کند و به سان خبرنگاری آماتور، مطلب کوتاهش را با اشتباه تایپی منتشر کرده است.
- ازآنجاکه اسماعیلپور نمایندهی رسانهای جامعهی بهائی نیست، نمیتواند مدعی ترتیب دادن یک مناظره و گفتوگوی علمی در این زمینه میان اصحاب فکر و اندیشه از آیین بهائی با کارشناسان بهائیشناسی باشد. او باید ابتدا تکلیف جایگاه رسانهای خود در آیین بهائی را مشخص کند و سپس به رجزخوانی مشغول شود. بهائیپژوهی از آغاز تأسیس خود، همواره باب گفتوگوی علمی و مناظرات مکتوب و گفتوگوهای حضوری را در تالارهای گفتوگوی خود گشوده است و بهائیان زیادی با ارائهی مطالب خود، وارد گفتوگو شدهاند. نمونههای بسیاری از این مناظرهها در سوابق سایت بهائیپژوهی قابل مشاهده است. بهائیان فرهیختهتر میدانند که این بستر گفتوگو، همواره برای ایشان فراهم بوده و گفتوگوی علمی بهائیان با کارشناسان بهائیپژوهی در تمام سالهای گذشته ادامه داشته و سوابق آن از دیرباز تا هماکنون در معرض دید علاقهمندان قرار داشته و دارد. لذا مشکل «پایگاه خبری بهائیپژوهی» و «فصلنامهی بهائیشناسی» برای شرکت در این گفتوگو و اجابت این دعوت، ترس از مناظره یا مکاتبه نیست. بلکه مشکل آن است که اسماعیلپور، اساساً جایگاهی در بهائیت ندارد و شرکت در گفتوگویی که او ترتیب داده، مورد پذیرش و قبول تشکیلات بهائی و سایر بهائیان نیست. لذا تا جایگاه این دعوت و موضع تشکیلات بهائی بهویژه بیتالعدل در قبال آن و وضعیت اسماعیلپور تغییر نکند، اجابت این درخواست، غیرموجّه بهنظر میرسد. زیرا از منظر بهائیان و معتقدان به این باور، اسماعیلپور اساساً در جایگاهی نیست که بتواند چنین دعوتی انجام دهد. نشان به آن نشانی که هیچ رسانهی بهائی حاضر نشد به پوشش خبر عکسالعمل اسماعیلپور در قبال روزنامه سازندگی و فصلنامهی بهائیشناسی بپردازد و خود او از سوی بهائیان و تشکیلات بهائی در بایکوت خبری قرار گرفته است. خبر عکسالعمل او به مقالهی روزنامهی سازندگی و فصلنامهی بهائیشناسی، تنها در رسانههای نیمهتعطیل خود او در تلگرام و صفحهی شخصیاش در فیسبوک صورت گرفته و سایر رسانههای بهائی از انعکاس آن خودداری کردهاند.
بهائیشناسی نیز بعد از کنار گذاشته شدن اسماعیلپور از سوی بیتالعدل، هرگز به نقد و بررسی مطالب منتشر شده ازسوی او نپرداخته است. پیش از آن نیز به جهت آنکه بهائی نیوز، رسانهای مورد تأیید تشکیلات بهائی شناخته میشد و شخصیتهای رسمی و مهم بهائی مانند فرهاد ثابتان با آن مصاحبه میکردند، در چند مطلب کوتاه، به نقد رسانهی او پرداخته بود. در شرایط فعلی که تشکیلات بهائی عملاً همکاری بهائیان با اسماعیلپور را قدغن کرده است، بهائیشناسی تمایلی به ادامهی گفتوگو با او ندارد.
- برخلاف نظر اسماعیلپور که معتقد است مقالات بهائیشناسی ارزش پاسخگویی نداشته و ندارد، برخی بهائیان مانند تورج امینی، در پاسخ به مقالات بهائیشناسی، مقالاتی را منتشر کردهاند و تلاش کردهاند که به مطالب بهائیشناسی پاسخ دهند. بهائیشناسی علی رغم دلگیری از ادبیات این بهائیان، با درج خلاصهای از مطالب آنان در فصلنامهی خود، باب مکاتبه با ایشان را باز کرده و به نقد آنان پاسخ داده است. این گفتوگوهای علمی، اگر بتواند در بستر علمی خود ادامهی حیات دهد، راهی مبارک برای کشف حقایق است. بهائیشناسی هرگونه انگ زدن به بهائیان یا پژوهشگران علاقهمند به گفتوگو در این حوزه را امری بیمورد میداند و فارغ از هرگونه پیشداوری و اتهامی نظیر «توخالی بودن»، منطق و گفتوگوی عالمانه را تنها راه رفع شبهات و سوءتفاهمات میداند. در همین راستا، بهائیشناسی در سرمقالههای خود مکرراً وعده کرده است، مقالات بهائیان در نقد و بررسی مقالات بهائیشناسی را که صرفاً برای همین نشریه ارسال شده و ارزش علمی داشته باشد، عیناً منتشر کند و البته درصورتیکه لازم بداند، همان مقاله را در ادامه نقد و تحلیل کند؛ دعوتی که تا به حال از سوی بهائیان بیپاسخ مانده و البته همچنان برقرار است. لذا اسماعیلپور را نشاید که در فراری روبهجلو، بهائیشناسی را برای درج پاسخها یا شرکت در گفتوگو یا مناظره و یا مکاتبه، بیاختیار جلوه دهد. بلکه بهتر است از تشکیلات بهائی بخواهد، بهجای تکرار انگهایی نظیر ضدانسانی و غیرعلمی بودن بهائیشناسی، به میدان اندیشه، تفکر و گفتوگو وارد شود. همان مطلبی که در روزنامهی سازندگی نیز، مورد توجه آقای صداقت بوده است.
- «پایگاه خبری بهائیپژوهی» و «فصلنامهی بهائیشناسی» مکرراً اعلام کردهاند که به هیچ نهاد و سازمان رسمی و غیررسمی و هیچ نهاد امنیتی یا فرهنگی وابسته نیستند و فعالیتهای خود را بهطور مستقل پیگیری میکنند. «بهائیشناسی» نیز با محدودیتهای مالی و اقتصادی زیادی دستوپنجه نرم میکند و البته تاکنون به این دلیل، لب به شکایت باز نکرده است. انتساب فعالیتهای بهائیپژوهی به انجمن حجتیه یا نهادهای امنیتی، تنها به یک دلیل ازسوی اسماعیلپور و برخی دیگر از بهائیان صورت میگیرد. آنها میخواهند زمین بازی را از «گفتوگوی شرافتمندانه، منطقی و عالمانه»، به «هیاهو، اتهامزنی و سیاسیکاری» تغییر دهند. چراکه حضور در میدان اندیشه و گفتوگوی مؤدبانه و منطقی، ویژگیهایی میطلبد که در امثال مرتضی اسماعیلپور دیده نمیشود و درعوض، توانایی آنها برای اعمال نقش در زمین بازی دوم قابل توجه است. بهائیشناسی با انذار مخاطبان فهیم خود به این مسأله، بار دیگر اعلام میکند اسیر این ترفند نخ نما شده نخواهد شد و همچنان با امید به تأییدات الاهی، به طی مسیر علمی و پژوهشی خود ادامه خواهد داد.
در ادامهی سرمقاله، توجه خوانندگان محترم را به نوشتهای در معرفی محتوای این فصلنامه جلب میکنیم.
معرفی محتوای این شماره
خداوند متعال منتی دیگر بر ما نهاد و ما را موفق ساخت تا شمارهی دیگری از فصلنامهی بهائیشناسی را آمادهی انتشار کنیم. در این مدت، اگرچه مشکلات متفاوتی وجود داشت، اما همدلی و یاری اساتید و دوستان و یاران بهائیشناسی برای ما پشتیبانی مهم بود تا با تلاشی شبانهروزی سعی بر آماده ساختن این شماره نماییم و خستگیهای روزانه، ما را آنی غافل نکند. باوجوداین، متأسفانه در انتشار این شماره تأخیری بهوجود آمد و از این بابت از خوانندگان فهیم و گرامی فصلنامه عذرخواهی میکنیم.
مقالهی آغازین در موضوع امامت است و نویسنده نشان داده است که پرچم هدایت مردم پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، بهدست امامان منصوب و منصوص، برافراشته مانده و همچنان مشعل هدایت روشن و راه هدایت آشکار است.
در مدت زمان انتشار شمارهی پیشین و این شماره، اخبار مهمی درمورد بهائیان دریافت کردیم که تحلیل برخی از مهمترین اخبار در معرض خوانندگان محترم قرار گرفته است. اولین گزارشی که در این شماره به آن پرداخته شده، موضوع دفن اموات بهائیان است که واکنشی است نسبت به نبش قبر خانمی بهائی به نام شمسی اقدسی اعظمیان در گیلاوند و بازتاب گستردهی آن. خبر دوم، دربارهی پیام نهم نوامبر ۲۰۱۸ (۱۸ آبان ۱۳۹۷) است که بیتالعدل برای بهائیان ارسال کرد و در آن تأسیس سازمان جدید توسعهی جهانی بهائی را اعلام کرده است. این موضوع نیز تحلیل شده است. خبر بعدی دربارهی ترجمهی کتاب اقدس به زبان سبوانو است. آخرین تحلیل این شماره، دربارهی فیلم باب (The Gate) است. این فیلم که بهائیان آن را تولید و پخش کردهاند، دارای اشکالات متعددی است که تعدادی از آنها را در این شماره آوردهایم.
در ادامه، مصاحبهای با آقای سید مقداد نبوی، پژوهشگر تاریخ، برای خوانندگان محترم داریم. ایشان در این مصاحبه مطالبی بسیار ناب و نکاتی ویژه را در موضوع رابطهی میان بابیان و بهائیان مطرح ساخته و نظر خود را بیان کردهاند.
در بخش بهائیت از دیدگاه منتقدان و روشنفکران بهائی، به معرفی و بیان دیدگاههای آقای دکتر دنیس مکاوئن پرداختهایم. او که تحصیلات دانشگاهی خود را در موضوع بهائیت به پایان برده است، پس از اینکه پانزده سال بهائی بود، از آن مسلک دست کشید و کتب و مقالات متعددی در این زمینه به رشته نگارش درآورد. خواندن این بخش را به تمام علاقهمندان به پژوهش در آیین بهائی پیشنهاد میکنیم، تا از نکات ویژهای که ایشان بیان کردهاند، بهرهمند شوند.
بخش دیگری که در این شماره اضافه شده است، معرفی مرحوم عبدالحسین آیتی و دلایل بازگشت ایشان از آیین بهائی است. او نیز سال ها بهائی بود و از نزدیک با عبدالبهاء مرتبط و مورداعتماد او بود اما پس از درگذشت عبدالبهاء، او هم از آیین بهائی بازگشت و چندین جلد کتاب در نقد آن نوشت.
کتاب جدید دکتر خوان کول، با نام «محمد، پیامبر صلح، در میانهی جدال دو امپراتوری» در این شماره معرفی شده است. دکتر کول در این کتاب با نگاهی قابل توجه، پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را با توجه به منابع تاریخی، پیامبری معرفی می کند که در شرایطی مبعوث شدند که جنگ هایی در میان دو امپراتور بزرگ آن زمان، ایران و روم، انجام می شد و ایشان پیام آور صلح و دوستی در زمین بودند.
همچنین در این شماره نامهای از حسن ممتاز سروستانی، از اساتید سرشناس بهائی آورده شده است که سالها پیش نوشتهاند. نامهای از ایشان به یاران ایران و به پیوست آن، نامهای قدیمیتر به بیتالعدل در اینترنت منتشر شده بود که وی سؤالات و پیشنهادهای خود را در موضوع رابطهی تشکیلات با بهائیان مطرح کرده بود. تا زمان نوشتن نامهی ایشان به تشکیلات ایران، بیتالعدل پاسخی به نامهی او نداده بود. تا آنجا که جستجو کردیم، پس از آن زمان نیز پاسخی از بیتالعدل داده نشد و تشکیلات بهائی نیز ظاهراً پاسخی به نامهی ایشان نداد.
مقالهی دیگر این شماره به موضوع ادعاهای میسون ریمی و نقد و بررسی دلایل وی پرداخته است. نویسنده در این مقاله بعضی از دلایلی که او و طرفداران او بیان کردهاند تا نشان دهند وی ولی امر پس از شوقی است و نیز پاسخهای بهائیان بیتالعدل را بررسی و نقد کرده است. اگرچه در شمارههای پیشین فصلنامهی بهائیشناسی نیز به این موضوع پرداخته شده بود، اما سیر مطالب و تحلیل نویسنده و همچنین مدارک جدید ارائهشده، این مقاله را خواندنیتر کرده است.
در شمارهی پیشین، در بخش انگلیسی، مقالهای از دکتر جان والبریج را دربارهی شورش بابیان در زنجان بازنشر کرده بودیم. اگرچه ترجمهی آن مقاله نیز آماده شده بود، اما با توجه به ملاحظاتی، امکان انتشار آن در شماره پیشین فراهم نشد. در این شماره ترجمهی آن به همراه نقدی بر بخشهایی از مقاله آورده شده است.
در بخش عربی این شماره، ترجمهی مقاله «تحلیل روایتهای کشتار بهائیان از ازلیان در ابتدای دعوت بهاءالله» را که در شمارهی ۵ فصلنامه بهائیشناسی آمده است، آوردهایم.
آخرین نکته دربارهی فصلنامه بهائیشناسی اینکه بخش انگلیسی را از این شماره حذف کرده و تنها چکیده مقالات را به انگلیسی درج نمودهایم و امیدواریم بتوانیم بهزودی در ویژهنامهای جداگانه مقالات انگلیسی را منتشر کنیم.