شرکت در سی ويكمين نمايشگاه بينالمللى کتاب
خوشبختانه امسال، انتشارات گوی (ناشر پژوهشها و كتابهاى تخصصى “بهائىپژوهى”) و پایگاه خبری بهائیپژوهی در سيويكمين نمايشگاه بينالمللى کتاب تهران شرکت کردند. از همان ساعات اولیهی گشایش نمایشگاه کتاب تا روز پایانی، هر روز افراد بسیاری از این دو غرفه دیدن کردند و با پژوهشهای ارائهشده در زمینهی بهائیت آشنا شدند. سيويكمين نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران، در ساعات پايانى روز بيست و دوم ارديبهشت ٩٧ درحالي به پايان رسيد كه هنوز عطش ديدار در مردم مشتاق ، زبانه مىكشيد و نشان داد كه ده روز مداوم از ساعت ١٠تا ٢٠ (كه روزهاي آخر به دليل استقبال شديد یک ساعت افزایش يافته بود) براي اين پديدهی بزرگ فرهنگى، كافى نبوده است.
دوستان جوانى كه غرفهی نشر گوى و پايگاه خبرى بهائىپژوهى را ميزبانى مىكردند، همهگونه مهمانى داشتند: دانشگاهى، روحانى، جوان، سالمند، دانشجو، استاد، پژوهشگر، مسلمان، بهائى، خانهدار، كارمند، ايرانى، غيرايرانى، معتقد، دگرانديش و خلاصه همه نوع باور و سليقه. خستگىها وقتى ذوب مىشد كه علاقهی وافر همه نوع سليقه به شعار ما يعنى “گفتمان برتر” را در سخن و نوشتار و ادب حضور و لبخند و مهربانى مىديدند و آن را بهترين شيوهی گفتمان دينى و انديشگى مىشمردند.
یکی از توفیقاتی که در آن زمان دست داد، انتشار پنجمین شمارهی بهائىشناسي با حدود سيصد صفحه مطالب ناب و علمى بود که به نمايشگاه رسيد و بسيار موردتوجه قرار گرفت. مجموعهی شش جلدى “مرزبانى مهدوى” نیز براى نخستين بار رونمائى شد و اين طرحواره نوين با بيش از هفتصد نكتهی امروزين در موضوع مهدويت، در صدر آثار مهدوى چند دههی گذشته قرار گرفت. بسيارى هم در غرفه نشستند و پاسخ سؤالات خود دربارهی آیین بهائی را در محیطی آرام و دوستانه، بهصورتی علمی و بهدور از هرگونه هیاهوی تبلیغاتی شنيدند.
سخنی با خبرگزاری هرانا
از اخباری که دربارهی نمایشگاه و در زمان برپایی آن منتشر میشد، خبری نیز در مورد غرفهی ما بود، اما نه خبری بیطرفانه، بلکه خبری با چندین خطای بزرگ. خبرگزارى هرانا كه خود را ارگان خبرى فعالان حقوقبشر در ايران معرفى مىكند با ارائهی تصويرى از غرفهی “نشر گوى” ـ كه ناشر مجموعهی پژوهشها و كتابهاى تخصصى “بهائىپژوهى” است ـ در كنار عكس بعضى ناشران دولتى در سىويكمين نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران، با قضاوتى عجولانه، غيرحرفهاى و ضد حقوقبشرى دو اتهام را به اين موسسه وارد نموده است. نخست آنكه آثار چاپشده را در راستاى نفرتپراكنى و ترويج خشونت عليه بهائيت معرفى نموده و دوم اينكه بهائیپژوهی را مؤسسهای دولتى دانسته كه با بودجههاى كلان دولت اداره مىشود!
اولاً به اطلاع هرانا مىرساند كه پايگاه خبرى بهائىپژوهى يك مركز مستقل مردمنهاد است كه به هيچ ارگان دولتى و غيردولتى وابسته نيست و از طريق فروش آثار مكتوب خود كه توسط پژوهشگرانى انديشمند به رشتهی تحریر درمیآید، اداره مىشود و هموطنان بهائى كه سالهاست با وبسايت و آثار اين مؤسسه آشنا هستند به اين امر واقف هستند. ثانياً شعار و ابتكار اين مؤسسه از ده سال قبل، گفتوگوى دوستانه و علمى و پژوهشي بوده و اين را در عمل نشان داده است.
وب سايت مؤسسهی بهائیپژوهی داراي تالارهاى گفتوگوى زنده دوطرفه بوده كه شبانهروز گفتوگوهاي دوطرفهی بهائيان و غيربهائيان را پوشش داده است. در آن سایت بيش از صد تالار گفتوگو در موضوعات مختلف ثبت و ضبط شده است. آثار مكتوب مؤسسه هم که كاملاً علمى و پژوهشى است، بدون هيچ تنشى تاكنون مورداستقبال بهائىپژوهان در داخل و خارج كشور بوده است.
از اين خبرگزارى دعوت مىكنيم نگاهى به منشورات مؤسسه و نشريه “بهائىشناسى” كه در فضاى مجازى هم قابل دسترسى است بيندازد و يا مصاحبهاى را با پژوهشگران مؤسسه در فضاى سايبر ترتيب دهد و در قضاوت خويش تجديدنظر نمايد تا موجب رنجش كسانى كه مروج گفتوگو و پژوهش هستند، نگردد و زحمات چندينسالهی آنها را در گشودن اين باب، زير سؤال نبرد كه البته نهتنها با حقوق بشر سازگار نيست، که با اصول اولیهی رفتارهای انسانی نیز متعارض است.
از اتفاقات ناگواری که در ماههای اخیر رخ داد، تصمیم سران کشور آمریکا برای انتقال سفارت آن کشور از شهری به شهری دیگر در سرزمینهای اشغالی فلسطین بود. رژيم كودككش اسرائيل به بهانهی انتقال غيرقانونى يك سفارت، چنان حمام خونى بهراه انداخت كه دل همهی انسانهاى آزاده را بهدرد آورده است. حتى يهوديان امريكا نيز ساكت ننشسته و به اين كشتارها اعتراض كردند. دبيركل سازمان ملل، اتحاديه اروپا، دولت فرانسه و دهها كشور و بيشتر اعضاي شوراى امنيت نيز اين فاجعه را محكوم كردند. شگفتى از مدعيان وحدت عالم انسانى و حقوقبشر همچون رهبرى تشكيلات بهائى (بيت العدل) و رسانهها و سايتهاي وابسته به آن است كه در مقابل اين كشتار وحشيانه، مهر سكوت بر لب زدند و چيزى نگفتند تا چه بسا رژيم تلآويو را ناخشنود كرده باشند.
آيا منتظر اجازهی نتانياهو يا ترامپ هستند؟! آیا نگراناند که سران آن کشورها را خوش نیاید، یا از چنان کشتارهایی راضی هستند؟ آیا از نظر آنان اگر فلسطینیان به خاک و خون کشیده شوند اشکالی ندارد، اما بررسیهای علمی و مستدل یک مؤسسهی کوچک مستقل، پیرامون آیین بهائی اگر منجر به ایجاد اشکالی در باورهای بهائیان گردد قابل تحمل نیست؟!
دردا كه حقوقبشر نيز براي بسيارى، تنها همان دستاويز كهنه است كه وقتى حقوقبشر را زيرپا مىگذارند، شعار حقوقبشر مىدهند و مىگويند:
اى واى حقوق بشر!
تیز با كتاب و نقد
بعد از خبرگزاری هرانا، جناب آقای ثابتان (سخنگوى بيتالعدل) و جناب آقای رضائى (از مديران سابق بهائيان ايران) هم به بحث نمايشگاه بينالمللى كتاب، ورود كردند و وجود غرفه بهائىپژوهى در ميان دوهزار غرفهی ناشران كتاب را خلاف حقوقبشر و حتى قانون اساسى شمردند!
يعنى اين مقدار سماحت و سعهی صدر در جنابان ثابتان و رضائى و دوستانشان وجود ندارد كه به چند نقد كه در كتابهاى این مؤسسه است، اگرچه بهفرض ناوارد باشند، گوش دهند و بهجاى زدن انگ ستيز، پاسخ معقول و علمى دهند؟!
اينطور كه پيداست اصولاً آقايان با كتاب و نقد سر ستيز دارند. اینجاست که به ياد فتواى كتابسوزى جناب سید باب میافتيم كه دستور سوزاندن هر كتاب بهجز بيان و کتابهای مربوط به آیین باب را داد و نيز فتواى قتل هر دگرانديش غيربابى (قتل عام الاّ من آمن و صدّق) و تخريب همه بقاع و معابد را صادر کرد ـ همانطور كه جناب عبدالبهاء برآن تأكيد نموده است. گویا باید يقين كنيم از فتواى كتابسوزى جناب باب تا مخالفت با ارائهی كتب نقد در نمايشگاه تهران، قرابتى وجود دارد! ظاهراً از دیدگاه آقایان، ناقدان و دگرانديشان را بايد به فتواى جناب باب كشت و كتابهايشان را بايد سوزاند، البته با شعار حقوقبشر!
راستى اسم حقوقبشر آمد، چرا جنابان ثابتان و رضائى و بيتالعدل در برابر نقض حقوقبشر و كشتار فلسطينيان در سرزمینهای اشغالی در روز نكبت و افتتاح غيرقانونى سفارت امريكا در قدس، ساكتاند و به ياد حقوقبشر نمىافتند و بيانيهاي صادر نمىفرمايند؟! بهتر نبود اين دو جناب به همراهى رهبرى بيتالعدل به جنایت اخیر در غزه اعتراض میکردند (كه تنها حدود ۱۰۰ نفر کودک و جوان و پیر و میانسال در این درگیریها کشته شدند) و بيانيهاى مىدادند و اسرائيل را بهخاطر اين جنايات محكوم مىكردند، نه اينكه به مناسبت انتخابات صورى و نمايشى و ازپيشمعلوم بيتالعدل در اسرائيل، به جشن و پایکوبی مشغول شوند.
ای کاش مدیران بهائی بهجای اعتراض به عرضهی دانش در نمایشگاه کتاب، حداقل مانند تعدادی از بهائیان به نمایشگاه مراجعه میکردند و بهجای گرفتن عکس پنهانی از کتابها با ما از نزدیک مذاکره میکردند و میفهمیدند که موسسهی ما وابسته به هیچ نهاد و موسسهی دولتی نبوده و بهعنوان ناشری از بخش خصوصی با رعایت ضوابط وزارت فرهنگ و ارشاد توانسته است در نمایشگاه شرکت کند.
ایکاش این مدیران از نزدیک محتوای کتابها را میدیدند و فرق بین پژوهش و ستیزه را میفهمیدند. بد نيست به پاس فتواى جناب باب در محو كتب غيربابيان، آقاى ثابتان و آقاي رضائى پيشنهاد فرمايند سال بعد جشن كتابسوزى در نمايشگاه كتاب برگزار شود و ناقدان هم كنار كتابهاشان اعدام شوند!
آری، بگذریم. به هرحال، خداوند متعال را شکرگزاریم که امروز نام اين پایگاه مستقل و مردمنهاد بهعنوان يك مركز علمى گفتمانمحور براى پژوهشگران داخل و خارج كشور، نامى آشناست و عليرغم برخی از بدانديشان مغرض و جهتدار مثل خبرگزاری هرانا كه با سياهنمایی غائبانه حتى حاضر نشد جوابيهی ما را در سايتش درج كند، همه از اين حضور خرسند بودند و ما خرسندتر! امید ما این است که خداوند متعال هم از کارهای ما خرسند و خوشنود باشد. از همهی آنان كه جوانان پایگاه را در اين اقدام فرهنگى تشويق كردند و مهر ورزيدند صميمانه سپاسگزاريم.